دهمین جلسه از دور هشتاد و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه " ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن) " شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و این جایگاه را دوباره تجربه میکنم. از گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه خدمت به بنده را دادند، همینطور از لژیون ۱۴ تشکر میکنم که امروز خدمت کردند تا ما بتونیم اینجا یک جلسه خوبی را برگزار کنیم. دستور جلسه امروز دو بخش است بخش اول ظرفیت،مسئولیت و قبله گم کردن و قسمت دوم تولد آزادمردی مجتبی عزیز میباشد. مصرف مواد مخدر برای من به گونهای بود که اختیار را از من گرفته بود خیلی خیلی دوست داشتم که همیشه به موقع سر قرار حاضر باشم ولی به واسطه مصرف مواد که وقتم را می گرفت، خیلی وقتها به موقع سر قرار نمیرسیدم. یکی از چیزهایی که خیلی مهم بود و مصرف مواد از من گرفت اختیارم بود و این اواخر هیچ موقع به هیچ کاری نمیتوانستم رسیدگی کنم و اطرافیانم همه این موضوع را متوجه شده بودند. شخص مصرف کننده سوای اختیار از دست دادن، نیروی جسمانیاش را هم از دست میدهد. حتی خوردن خوراکیها هم تصمیمش با تو نیست که چه چیز را باید بخوری و چه چیز را نباید بخوری. اینکه وقتی میخواستی به مسافرت بروی فکر تهیه مواد و جای مصرف همه اینها دغدغه ذهنت میشود. اینها وظایفی هستند که در قبال خودمان از دست دادیم. در مرحله دوم دیگر نسبت به خانواده احساس مسئولیتی نمیکردیم و همچنین نسبت به کار، اجتماع و در قبال اطرافیان هم دیگر احساس مسئولیت نمیکنیم. با یکی از دوستان در مورد چیزهایی که از دست داده بودم صحبت میکردیم، خیلی جالب بود آن هم مثل من زمانی داشتههایش را از دست داده بود که به اصطلاح، مواد مخدر را ترک کرده بود. خیلی جالب است شما وقتی در کنگره۶۰ به درمان میرسید مسئولیت و ظرفیت شما هم بالا میرود و به خاطر همین موضوع است با توجه به آموزشهایی که میگیریم پس از اتمام سفر اول که به رهایی میرسیم همگی پیشرفت خواهیم کرد. اگر در سفر دوم خدمت نکنیم، در واقع آموزش گرفتن را از دست میدهیم، نمیتوانم ظرف وجودی خودم را بزرگ کنم و مسئولیت، بزرگتر از ظرف وجودی ما میشود و در ادامه شرایط برایم سخت میشود، از تعادل خارج خواهم شد و قبلهام را گم میکنم.

اما در بخش دوم دستور جلسه، امروز تولد ۵ سال رهایی مجتبی عزیز میباشد. مجتبی زمانی که سفرش رو شروع کرد مثل اکثر ما حال پریشانی داشت و تا زمانی که در مسیر قرار نگرفت و آموزشهای کنگره را انجام نداد حال دلش خوب نشد. زمانی که وظایف رهجو را انجام داد و خدمت کرد روز به روز بهتر شد و همچنین به رهایی رسید. یک خاطره که از مجتبی دارم این است، بعد از رهایی زمانی که لژیون شروع میشد یک دفعه غیب میشد و من تعجب میکردم که مجتبی چه کار میکند؟ تا اینکه علتش را پرسیدم گفت در لژیون تازه واردین خدمت میکنم و از آن زمان ظرفیت و مسئولیتش بیشتر شد و قبلهاش را پیدا کرد. یکی از خدمتهای شجاعانهای که انجام داد مرزبانی آکادمی در دوره کرونا بود و به بهترین شکل این خدمت را انجام داد، در قسمت OT خدمت کرد و همچنین در قسمت اردوبانی کنگره۶۰ در حال خدمت است. خدا را شکر در قسمتهای مختلف خدمتگزار بوده است و بهترینها را برای مجتبی عزیز از خداوند متعال خواستارم. متشکرم که به حرفهای من توجه کردید.
سخنان مسافر مجتبی و خواسته ایشان:

سلام دوستان مجتبی هستم مسافر، خدارا شکر که در این جایگاه هستم و آنقدر خوشحال هستم که قلبم بشدت در حال تپیدن است. این لحظه را برای همه سفر اولی ها آرزو میکنم و امیدوارم تولد یکسال رهایی و سه سال رهایی و پنج سال رهایی را تجربه کنید. همسرم از طریق سایت با کنگره آشنا شد و آن را به من معرفی کرد. وقتی وارد کنگره شدم دنبال بهانهای میگشتم که بگویم این راه هم مثل بقیه راههای ترک مواد به درد من نمیخورد. وقتی مشاوره شدم و سه جلسه اولم را تمام کردم متوجه شدم اینجا با جاهای دیگر تفاوت دارد. اوایل، جلسه آمدن برایم سخت بود ولی وقتی جلسه میآمدم حالم خوب میشد. راهنما انتخاب کردم و با کمک ایشان تشویق شدم که زودتر به جلسات بیایم و رابطهام با راهنمایم خیلی خوب بود و اکثر اتفاقات روزم را به ایشان میگفتم.

به حرفهای راهنما اعتماد داشتم و سیدی هایم را منظم مینوشتم و بعد از دو ماه برای درمان سیگار به لژیون وایت رفتم. اول شک داشتم بتوانم سیگار را هم درمان کنم ولی به لطف راهنمایم دنیای کنگرهای من شروع شد و زندگیم تغییرات خوبی کرد. تغییرات در من رو به جلو بود چه از لحاظ ظاهری و چه از لحاظ اجتماعی و این مسئله، من را برای ادامه راه تشویق کرد. هر چه امروز دارم از کنگره۶۰ دارم. حضور مستمر و خدمت در کنگره۶۰ راه موفقیت من بوده و خواهد بود. ذهنیت امروز من به خاطر آموزشهای کنگره۶۰ بسیار تغییر کرده است. از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان در راس تشکر میکنم و مدیون راهنمایی راهنمای خوبم هستم. از ایجنت محترم شعبه و تمام کسانی که باعث شدند امروز در این جایگاه باشم تشکر میکنم. مرسی که به صحبتهایم توجه کردید.
تایپ: مسافر جلال لژیون هجدهم، مسافر امیر لژیون یکم
عکس و تنظیم خبر: مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
151