English Version
This Site Is Available In English

ظرفیت و مسئولیت

ظرفیت و مسئولیت

گاهی اوقات انسان‌ها نمی‌توانند از دایره‌ای که در آن هستند خارج شوند؛ چون اگر خارج شوند به خود و اطرافشان تخریب وارد می‌کنند این مسئله نشان از این است که در شخص هنوز آن ظرفیت به‌وجود نیامده، پس در آن دایره باقی می‌ماند تا تغییرات در ساختار به‌وجود آید، وقتی این اتفاق افتاد آن زمان اجازه خارج شدن به او داده می شود در نتیجه دیگران نمی‌توانند در او اثر نامطلوب به‌وجود آورند و او هم می‌تواند اثر مطلوب در دیگران به‌وجود بیاورد. ‌افراد تا زمانی که به فهم نرسند نمی‌توانند خودشان را حفظ کنند، وقتی کسی ظرفیت ندارد و در یک جایگاهی قرار می‌گیرد، هم به خودش ضربه می‌زند و هم به اطرافیان. اگر کسی به فهم درست برسد جایگاهش را به شایستگی انتخاب می‌کند؛ مثلاً باید خودم ک به درکی رسیده باشم که آیا می‌توانم این وزنه را بلند بکنم یا خیر؟ آن وقت است که هر آغازی که شروع بکنم پایان خوشی خواهد داشت و در عمل است که آدم‌ها متفاوت رفتار می‌کنند. انسان‌ها خیلی سعی می‌کنند که صور آشکار خود را شایسته نگه دارند؛ ولی اینکه در صور پنهان چه می‌گذرد و چه اتفاقاتی می‌افتد فقط خود انسان می‌داند. البته که باید لطف خداوند شامل حال من بشود تا بتوانم این مسئله را متوجه بشم و برای فهمیدن نیاز به آموزش است و یک معلم و آن معلم به معنای واقعی کلمه باید معلم باشد.

کلیدواژه: ظرفیت؛ مسئولیت؛ نقطه تحمل

با نگاهی به کلمات و واژه‌های دستور جلسه این هفته می‌توان تا حدی به مفهوم آن پی برد؛ اما برای درک عمیق‌تر موضوع بایستی نگاه سطحی را به نگاه عمیق تبدیل نماییم. جهان هستی و هر چیزی که توسط قدرت مطلق خلق شده دارای ظرفیت می‌باشد. ظرفیت؛ یعنی ظرف یعنی تا چه اندازه‌ای گنجایش دارد، اگر هستی را بنگریم خواهیم دید این ظرفیت در تمام موجودات زنده از قبیل انسان، حیوانات و گیاهان وجود دارد. ظرفیت از اندازه و مقدار می‌آید، در انسان، حیوانات و گیاهان متفاوت است. انسان باید مسیری را انتخاب کند که در راستای صراط‌ مستقیم باشد؛ چون اولین مسئولیت ما درست زندگی کردن است، این‌که از راه خلاف درآمد داشته باشیم در ادامه به مشکلات متعددی برمی‌خوریم همه ما می‌دانیم که هر چیزی در این دنیا بهایی دارد برای به‌دست آوردن چیزی باید در قبال آن هزینه‌ای پرداخت. نزدیک‌ترین مسیر به نیروی مافوق، راه مستقیم است، همان‌طور که کوتاه‌ترین خط‌ بین دو نقطه، خط صاف است. ما برای رسیدن به قدرت مطلق بایستی در مسیر الهی تلاش کنیم، از ضدارزش‌ها دوری کنیم، آنها را بشناسیم و با قدرت عقل بشکافیم آنچه شکافتنی نیست. زمانی که در راستای آگاهی و در مسیر حق و حقیقت قدم برداریم ظرفیت ذره‌ذره در ما ایجاد می‌شود.

ظرفیت اکتسابی است و به مرور زمان ایجاد می‌شود؛ مثلاً یک لیوان آب را در نظر بگیریم این لیوان می‌تواند مقدار معینی آب یا مایعات دیگر را در خود جای دهد، اگر ما بیشتر از این گنجایش، آب داخل لیوان بریزیم، آب اضافی لبریز می‌شود؛ یعنی ظرف گنجایش ندارد. هر چیزی را در نظر بگیرید نسبت به شرایط و عوامل بیرونی و یا نیروهایی که به آن وارد می‌شود یک نقطه تحملی دارد که اگر نیروی وارد شده بیش از نقطه تحمل باشد از وضعیت تعادل خارج می‌شود مانند لبریز شدن لیوان آب. ظرفیت با نقطه تحمل رابطه‌ای مستقیم دارد، براساس دانایی، نقطه تحمل متغیر است که همین مورد سبب تغییر ظرفیت در هر جایگاهی می‌شود. مصرف‌کننده‌ای که بدنش در ابتدا ظرفیت پذیرش یک گرم مواد را دارد و بعد‌ها می‌تواند ظرفیتش را بالا ببرد. در اشیاء ظرفیت قابل زیاد شدن نیست مثلاً لیوان پر از آب سرازیر می‌شود؛ ولی در انسان ظرفیت می‌تواند تغییر کند، بیشتر شود و با آموزش گرفتن و با بالا بردن دانایی می‌توانیم ظرفیت را در خودمان بالا ببریم. هم‌اکنون در کنگره افراد به تدریج با مقوله پذیرش مسئولیت آشنا می‌شوند، آن را تجربه می‌کنند و به تدریج ظرفیت آن‌ها افزایش پیدا می‌کند.

ظرفیت انسان به قلب او بستگی دارد، دانایی مربوط به ساختار عقل است، دانایی به ظرفیت هم ربط پیدا می‌کند؛ ولی آن ظرفیتی که می‌گوییم در انسان‌ها وجود دارد و به بزرگ شدن قلب او بستگی دارد، هر قدر که قلب شخص بزرگ‌تر می‌شود در مقابل آن جایگاه و احترام و امکاناتی که به او داده می‌شود دیرتر از تعادل خارج می‌شود، چرا؟ آقای مهندس می‌گویند؛ جایگاه حس، قلب است، ما حس را با قلب خود ادراک می‌کنیم، پس بنابراین اگر انسانی در جایگاهی قرار می‌گیرد به هر میزان جایگاه فرد بالاتر می‌رود، حس‌هایی که تجربه می‌کند شدیدتر می‌شود، موقعی که شخص مسئولیتی را می‌خواهد انتخاب کند باید ظرفیت را در خودش به‌وجود آورده باشد، چرا که در آن جایگاه مسائلی که برایش به‌وجود می‌آید، حسی را دریافت می‌کند و باید قلبش بتواند آن را جذب بکند و دچار انباشتگی و یا انفجار نشود. زمانی که این موارد در کنار هم قرار بگیرد، باعث می‌شود در هر مسئولیتی قرار بگیریم عملکرد خوبی داشته باشیم.

مسئولیت هم به خواست افراد باید انجام شود، یعنی اگر من کاری را دوست ندارم و انجام بدهم، حتی اگر کار را بلد هستم و ظرفیت آن کار را دارم، لازم نیست آن کار را انجام بدهم، چون اگر وارد آن کار بشوم، به دلیل این‌که نسبت به آن کار بی‌رغبت هستم، راندمان ندارد، مثل کسی که دو دوره ایجنت یا چند دوره کمک راهنما بوده، ظرفیت و دانایی نسبت به آن خدمت دارد ولی چون خواسته درونی ندارد ممکن است رهجو به رهایی نرسد. چرا راندمان ندارد؟ چون خواسته درونی در او برآورده شده یا شاید وجود نداشته باشد. امیدوارم ما در هر جایگاهی که قرار داریم، بیدار باشیم و این بیدار بودن را فراموش نکنیم، هر روزی برای خودش بایستی بیدار شوید و این‌که احساس بکنید که چون من یکسری از مطالب را یاد گرفتم پس همیشه هوشیار هستم، چنین چیزی وجود ندارد، بایستی تمرین کرد و این تمرین بایستی ادامه داشته باشد.

مسئولیت از سؤال می‌آید؛ یعنی کسی که مسئولیتی به او واگذار شده باید به سؤال‌هایی که درباره مسئولیتی به دوش دارد پاسخگو باشد. برای پذیرش مسئولیت، ظرفیت و نقطه تحمل برای پذیرش محدود است؛ همه انسان‌ها در زندگی خود دارای مسئولیت‌هایی می‌باشند، حالا یکی مسئول اداره خانه است، یکی مسئول یک شرکت و دیگری مسئول اداره‌‌ یک مدرسه است و یکی دیگر مسئول یک کارگاه و یا مثل آقای مهندس مسئول کنگره‌۶۰ است و اگر یکی مسئول جایی نباشد حداقل مسئول خودش که هست، مسئولیت خود و شهر عظیم وجودی که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مسئولیت است را بر عهده دارد. همان‌طور که می‌دانید انسان به دو بخش تقسیم می‌شود؛؟صور آشکار و صور پنهان. بعضی از اعمال ما در صور ظاهر مشخص است و دیگران می‌بینند؛ اما در صور پنهان ما بخش مهم، نیت و افکار انسان است که در باطن او نقش دارد و آن، نفس انسان است که تعیین موجودیت می‌کند، یک انسان غیر از این‌که در خانواده و جامعه مسئولیت دارد در مقابل پیمانی که با معبود خود بسته بایستی پاسخگو باشد. در فرهنگ ما واژه مسئولیت به اشتباه برداشت می‌شود، هر زمان به ما مسئولیتی واگذار می‌شود فکر می‌کنیم متفاوت از دیگران شده‌ایم، به این مسئولیت به هر دیدی نگاه می‌کنیم به‌جز اصل مسئولیتی که باید پاسخگوی آن باشیم. ما دائماً در حال تغییر جایگاه هستیم هم در صور آشکار هم در صور پنهان و اگر این‌جور نباشد می‌شود سکون که همان سقوط رخ می‌دهد.

یکی از پایه‌هایی که در مسئول بودن وجود دارد این است که نسبت به آن جایگاه بایستی دانایی داشته باشیم، اگر من نسبت به جایگاه، دانایی و قدرت انجام دادن کار را نداشته باشم اصلاً نباید به آن جایگاه وارد شوم. شما در کنگره چه کسی را می‌بینید که راهنما بشود بدون این‌که درمان اعتیاد را انجام داده باشد؟ برای این‌که انسان به جایگاهی برسد و مسئولیتی را بپذیرد بایستی آماده شود یا همان جمله‌ای که استاد سردار می‌گویند؛ ما برای این به هستی آمده‌ایم که اول آموزش ببینیم و بعد خدمت کنیم؛ این شرط اصلی است. مسئله دیگری که در مسئولیت‌ها وجود دارد این است که یک اتفاقاتی به‌وجود بیاید؛ چون پشت مسئولیت‌ها یک هدفی وجود دارد و من بایستی در جایگاهی که قرار می‌گیرم کارهایی انجام بدهم. در هستی و کائنات همه کارها روی دلیل انجام می‌شود و ممکن است ما آن دلیل را ندانیم که این یک موضوع دیگری است. در مسئولیت‌ها هم من بایستی بدانم که به چه دلیل مرزبان یا راهنما می‌شوم؟ این سؤال را قبل از پذیرفتن مسئولیت بایستی از خودم بپرسم.‌ مسئولیت‌ها باید بر اساس خواست افراد انتخاب شود و نبایستی سفارشی باشد؛ خودم باید خواسته داشته باشم بعضی‌ اوقات ممکن است راهنما بگوید فلان کار را انجام بده؛ چون راهنما خواست درونی شما را می‌بیند خودت خواسته خودت را نمی‌بینی و در صور پنهان تو است و وقتی انجام دادی خوشحال می‌شوی و این خوشحالی یعنی خواسته در وجود تو هست.

یک‌سری صفات در انسان‌ها وجود دارد که به صورت آشکار خودشان را نشان می‌دهند ما آن‌ها را می‌بینیم؛ ولی یک‌سری در صور پنهان انسان است و قابل دیدن نیست. وقتی ما مسئولیتی را می‌پذیریم، ابتدای آن انرژی زیادی کسب می‌کنیم در واقع با قبول مسئولیت و به نتیجه رساندن آن، حس قدرت و اعتماد‌به‌نفس‌ ما بالا می‌رود و مدام با خود می‌گوییم من دارم این کار را انجام می‌دهم و اگر خدمت‌ها بیشتر باشد انرژی زیادی را دریافت می‌کنم؛ ولی قبل از آن باید از ظرفیت آن برخوردار باشم و از راه و صراط مستقیم خود خارج نشوم و قبله خود را گم نکنم و به گفته آقای مهندس قبله گم کردن؛ یعنی هدف و راه خود را گم کردن. اگر مسئولیت به کسی دادیم، رفتار و اخلاق او عوض شد با هم نمی‌خواند و آموزش‌های کنگره باعث می‌شود بین این دو تعادل برقرار شود و هر چه آموزش بیشتری می‌گیریم توان پذیرش مسئولیت‌های بیشتری را داریم.

گاهی اوقات مسئولیت‌هایی که به عهده ما هست را نمی‌توانیم به درستی انجام دهیم بعد مسئولیت‌های دیگران را هم قبول می‌کنیم و فکر می‌کنیم خیلی کار درستی انجام می‌دهیم، چنین انسان‌هایی شب که می‌خوابند نه خودشان از عملکرد خودشان راضی هستند و نه اطرافیانشان! بچه من، نه من را به‌عنوان مادر قبول دارد و نه همسرم من را به‌عنوان همسر، نه مسافر من به‌عنوان همسفر، پس این‌جوری هست که نه خودم از عملکرد خودم راضی هستم و نه اطرافیانم. بر عکسِ آن افراد، یک‌سری هم هستند که کم‌تر از توانشان مسئولیت قبول می‌کنند، این انسان‌ها اگر به اندازه گروه اول ضرر نکنند کم‌تر هم ضرر نخواهند کرد؛ چون این انسان‌ها هم رشدی نخواهند کرد به‌عنوان مثال من توان این را دارم که وزنه ۵۰۰ کیلویی بزنم؛ اما وزنه ۱۰۰ کیلویی می‌زنم اینجا کلی از توان‌های من خاموش می‌شود و تمام استعدادهای من شکوفا نمی‌شود، فرصتم را از دست می‌دهم؛ اما چیزی یاد نمی‌گیرم! این انسان‌ها خیلی زیاد هستند، چرا؟ برای اینکه می‌ترسیم یک مسئولیت جدیدتر از مادری یا همسری انتخاب کنیم، می‌گوید نکند که نتوانم! این‌ها انسان‌هایی هستند که خودشان را باور ندارند، باید خودمان را باور بکنیم که بتوانیم مسئولیت‌های بیشتری را قبول بکنیم.

قبله گم کردن؛ یعنی خارج شدن از صراط مستقیم. زمانی‌ که من در صراط مستقیم باشم قبله‌ام را گم نمی‌کنم، کسی قبله‌اش را گم می‌کند که جایگاه و خودش را بالاتر از آنچه که هست می‌بیند که همان منیت است. اگر مسئولیتی که به من داده می‌شود را وظیفه خودم بدانم، در هر جایی منتی سر کسی نداشته باشم هیچ‌ زمان قبله‌ام را گم نمی‌کنم. روزی در کنگره به من خدمت شده و امروز هم وظیفه من است که خدمت کنم با این طرز تفکر هیچ‌گاه قبله‌ام را گم نمی‌کنم. قبله گم کردن؛ یعنی انسان ظرفیت ندارد، به او مسئولیت می‌دهند و دیگر نمی‌داند که چه کار باید بکند. در تمام سطوح جامعه هم ما با این موضوع برخورد می‌کنیم و می‌بینیم که بعضی از افراد که ظرفیت کاری را ندارند، مشکل ایجاد می‌کنند و بیشترین ضربه را خودشان می‌خورند. کسی که ظرفیت ندارد، اگر به او مسئولیت بدهیم، خرابش می‌کنیم. ما باید نیروها را به باتلاق نریزیم. اگر نیروها ظرفیت ندارند سعی کنیم ظرفیت آنها را مهیا کنیم، بعد به آنها مسئولیت بدهیم.

فتح قله مهم نیست، ماندن در قله مهم است؛ گاهی ما برای به‌دست آوردن چیزی بسیار تلاش می‌کنیم؛ اما وقتی آن را به‌دست می‌آوریم رها می‌کنیم و این درست نیست اگر من مسئولیتی را پذیرم باید در قبال آن مسئولیت تلاش کنم، هر لحظه آموزش بگیرم و ترفندهای مختلفی را اجرا کنم و با آموزش‌ها ظرفیت درونی خود را بالا ببرم تا دچار گمراهی و قبله گم کردن نشوم. تک‌تک ما مسئول حرکتیم که در این دنیا حرکت کنیم، مسئولیت تک‌تک ما حرکت در صراط مستقیم است و کنگره صراط مستقیم را به ما نشان می‌دهد پس محکم قدم برداریم که مورد حمایت همان نیروهای الهی قرار بگیریم.

منابع: سخنان آقای مهندس؛ سخنان استاد امین؛ سخنان دیده‌بان آقای خدامی؛ سخنان دیده‌بان آقای زرکش
سی‌دی‌: سی‌دی ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)؛ گره مسئولیت ۲ و ۱؛ ظرفیت پذیرش

تهیه و نگارش مقاله: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون تغذیه سالم)
گردآوری: رابط خبری همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون تغذیه سالم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .