در مورد دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن همانگونه که آقای مهندس میفرمایند: "برای انجام هرکاری باید ظرفیت آن در درون هرفرد پدیدار شود." اساس دنیا و خلقت بر پایه ظرفیت است که به هرموجودی بهمیزانی ظرفیت داده شده است که طبق آن ما باید اول بهدانایی برسیم تا بتوانیم در مقابل مسئولیتی که به ما داده میشود، آن را بپذیریم و شانه خالی نکنیم؛ اگر بخواهیم بهنحو احسنت در هرجایگاهی که هستیم مسئولیتپذیر باشیم، باید به یک سطح از دانایی رسیده و همه ما انسانها برای دو رکن اساسی خدمت و آموزش به این دنیا آمدهایم و باید به آن آموزشها دست پیدا کنیم و دانایی خودمان را بالا ببریم؛ اگر دانایی انسان بالا نرود یک فرد کاملا بیمسئولیت و خود رای میشود؛ چون شناختی از خود و دنیای اطراف ندارد، این فرد در محیط و جامعهای که زندگی میکند برای همان دنیای ناشناختهها دست بههزار کار میزند، قدرت خودش را نادیده گرفته و به غلط از آن استفاده مینماید.
بهمحض اینکه فرد بهاطلاعاتی دست پیدا کند یا آگاهی خود را در یک مطلب کوچک بالا ببرد آن موقع است که به قول آقای مهندس دژاکام آن فرد قبله خود را گم میکند؛ اگر بخواهیم به این مرحله و به این نقطه دست پیدا کنیم که من فردی هستم که در جایگاه خودم باید قدرت خودم را برای انجام کارهای درست به کار بیندازم، به دیگران خدمت کنم و برای پیشبرد کار خود بسیار ماهرانه عمل نمایم؛ یعنی سیاست کاری خود را به کار ببرم و آگاه باشم که اگر مسئولیتی را به من واگذار میکنند که من از عهده آن کار برنمیآیم، برای من خیلی سخت و سنگین تمام میشود و آن مسئولیت نه تنها مشکل یا مرحلهای را پیش نمیبرد؛ بلکه خلاء ایجاد میکنم و باید در همان لحظه قبل از پذیرفتن توقف کرده و بههیچ عنوان آن مسئولیت را نپذیرم؛ چرا که ظرفیت آن کار برای من هنوز بالا نرفته است.
خداوند برای هرفرد یک ظرفیتی را در نظر گرفته است؛ پس بههمان اندازه که هرفرد آگاهی خود را بالا میبرد، تلاش میکند، در مسیر صراط مستقیم و ازشها حرکت میکند، به نحو احسنت آموزشها را میگیرد و بهجهت سازندگی و خلق جدید خدمت میکند؛ پس خداوند هم خیر و برکت را در مسیر راه و زندگی او قرار میدهد. در جهان هستی یکسری قوانین وجود دارد که باید به آن قوانین دست پیدا کنیم و اساس کار ما انسانها یاد گرفتن قوانین و آموزشها است که اگر من بخواهم خارج از چارچوب و قوانین پیش بروم باز هم مسئولیتپذیر خوبی نمیشوم و بهمحض اینکه به یک سطحی برسم، خودم را بالاتر از بقیه و دیگران را خیلی کوچک میبینم و نظرات و عقاید دیگران برای من هیچ است. در این زمان بوده که فرد قبله خود را گم میکند.
حالا ما انسانها هرکدام نماز میخوانیم و میدانیم که قبله خودمان بهکدام سمت است و پرودگار خود را میشناسیم؛ ولی اگر در این مسائل آگاهی ناچیز و یکسری اطلاعات بیشتر از بقیه داشته باشیم نه تنها قبله خود را گم میکنیم و به بیراهه کشیده میشویم؛ بلکه برای دیگران هم تزلزل ایجاد مینمائیم؛ اگر بخواهم این دستور جلسه را به کنگره60 ربط بدهم، از روزی که من و مسافرم وارد کنگره شدیم سعی بر این داشتیم که با یکسری از قوانین و آموزشهای کنگره آشنا شویم و در مسیر آن قوانین پیش برویم. همیشه سعی کردم آموزشها را به نحو احسنت از همه اعضاء کنگره بگیرم، چه همسفرهایی که مثل من به نوعی سفر اولی بودند و به سفر دوم راه پیدا کردند و چه ایجنت، مرزبان و راهنمایان که بسیار زحمت میکشند و از تجربیات آنها استفاده کردم و یاد گرفتم که برای ورود به هرکجا مثلاً جلسات کنگره60 یا خارج از کنگره؛ اگر مهمانی و جلسهای باشد من باید قوانین و چارچوبها را رعایت کنم و خارج از آن پیش نروم.
خدا را شکر که تا الان توانستم این آموزشها را به نحو احسنت انجام دهم؛ ولی هنوز خیلی راه است تا به آن مرحله، درک عمیق و دانایی برسم. در حال حاضر چهار سال است که در کنگره60 ماندگار شدیم، مسافرم راهنمای DST و نیکوتین است و خودم از خدمتهای کوچک تا خدمتهای بزرگ را قبول کردم و هرمسئولیتی را پذیرفتم سعی کردم بهخوبی و پرقدرت آن را انجام دهم و بهاندازه ظرفیت خودم مسئولیتی را پذیرفتم. من در هرجایگاه خدمتی که قرار گرفتم، هیچگونه تنشی را بهواسطه آن خدمت ایجاد نکردم و خودم را بالاتر از دیگران ندیدم؛ چرا که هر فردی به این مسیر راه نور پا پیش میگذارد، برای سلامت و درمان شخصی خودش و مسافرش است و همه در هرسطحی بودیم و هستیم از پزشک، دکتر، مهندس، کارگر، پرستار و خانهدار فرقی ندارد، به قول آقای مهندس فردی که وارد کنگره می.شود، باید همه چیز را پشت در کنگره بگذارد و مثل یک دانشآموز ابتدایی که میخواهد الفبا را شروع کند در این جایگاه عظیم قدم بگذارد. به همین علت است همه اعضاء در کنگره60 به خوبی خودشان را پیدا میکنند، میشناسند و قوانین را به خوبی انجام میدهند تا طبق ظرفیت خود مسیولیتپذیر خوبی باشند.
همه باید اساس جهانبینی و خلقت را بهخوبی یاد بگیرند، به آن دنیای ناشناختههایی که داشتند دست پیدا کنند و به شناخت و آگاهی کامل برسند که پس از کسب این همه آگاهی آنها زندگی خواهند داشت که بهخوبی و بهراحتی میتوانند از پس چالشها، مسائل، سختیهای زندگی خود؛ حتی مسائل و زندگی دیگران تا حدودی برآیند و در نهایت؛ وقتی فردی قبلهاش را گم کرده باشد در واقع هدف اصلی را گم کرده است. مثلاً یک فردی میخواهد به جایگاه راهنمایی برسد؛ ولی وقتی اطلاعات او بالا میرود خودش را خیلی بالاتر از بقیه افراد میداند و حتی جواب سلام فرد دیگر را شاید ندهد بههمین دلیل از هدف خود دور میشود و برای دیگران مشکل بهوجود میآورد. به امید آن روزی که همه بر روی هدف خودمان متمرکز شویم، برای رسیدن به آن هدف و خواسته واقعی خودمان قدم برداریم، به دور از تمام قضاوتها، منیتها و ضدارزشها حرکت کنیم تا در مسیر و جایگاه اصلی خودمان و به اندازه ظرفیت خود مسیولیتپذیر باشیم و مستحکم قدم برداریم.
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سردار)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
42