جلسه دوم از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنما مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر مجید،با دستور جلسه:"تجربه من از اضافه وزن و درمان آن با متد کنگره ۶۰" در روز چهارشنبه مورخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴در ساعت ۱۷ آغاز به کار گردید.

سخنان استاد
خدا را هزاران بار شکر میکنم که بار دیگر به من اجازه داد در کنگره ۶۰ و در یکی از شعبات آن حضور داشته باشم و خدمت کنم. از جناب آقای مهندس و راهنمای محترمم تشکر میکنم؛ چرا که آقای مهندس بستری را فراهم نمودند و راهنمای بنده نیز آموزشهایی به من دادند تا بتوانم در این مکان قرار بگیرم.

دستور جلسه، همانطور که دقیق گفته شد، دربارهی سخنرانی روز چهارشنبهی آقای مهندس بود. من به این سخنرانی گوش میدادم؛ بسیار جالب و زیبا بود. ایشان میفرمودند: "در حال حاضر در سطح جامعه جهانی روشهایی برای درمان چاقی وجود دارد، اما هیچکس با این روشها به نتیجه نمیرسد." ایشان در پیام خود گفتند: "همیشه بهترین راه، کوتاهترین راه نیست." واقعاً هم همینطور است؛ امروزه در تلاشاند تا کوتاهترین راه را برای درمان چاقی پیدا کنند، اما متأسفانه به نتیجه نمیرسند.
بسیاری از ما این تجربه را در خانوادههای خود داریم. افرادی هستند که عملهای مختلفی انجام دادهاند؛ چربیها را خارج کردهاند، معده را کوچک کردهاند، ولی به نتیجهی درستی نرسیدهاند و متأسفانه به واسطهی آن، دچار بیماریهای خاصی نیز شدهاند.

اما خدا را شکر، خداوند همیشه راهی پیش پای ما قرار میدهد. هر کاری که انسان بخواهد انجام دهد و به مرحلهی عمل برساند، ابتدا آن را میشکافد، باز میکند و ریشهی مشکل را بررسی میکند. تا خود فرد عمل نکند، هیچوقت نتیجهای حاصل نمیشود. و خدارا شکر، آقای مهندس روشی را برای ما، اعضای کنگره ۶۰، اختراع و کشف کردهاند به نام «روش دیاستی». در هر بخش از زندگیمان اگر از این روش ذرهذرهای استفاده کنیم، همیشه به نتیجهی درست خواهیم رسید؛ بهویژه در موضوع اضافه وزن.
خب، چون در دستور جلسه بیشتر از پنج دقیقه وقت نیست که بخواهیم بهصورت کامل به آن بپردازیم، هر کسی که تمایل دارد در این باره صحبت کند، میداند که راهنمایی چون آقا محمد در زمینه درمان چاقی وجود دارد و اگر بخواهیم دربارهی این موضوع بهطور کامل سخن بگوییم، ساعتها زمان لازم است. چراکه فرآیندهای بسیاری در بدن رخ میدهد که خوشبختانه آقای مهندس روزهای چهارشنبه دربارهی آنها کامل و جامع صحبت میکنند.
تجربهی شخصی من از اضافه وزن این است که بنده دچار بیماری قند هستم و انسولین تزریق میکنم. سال گذشته با آقا محمد صحبت کردم. ایشان گفتند که اضافه وزن دارم و لازم است برای کاهش آن اقدام کنم. پس از صحبت با ایشان، دستوری دریافت کردم و طی حدود چهار ماه آن را اجرا نمودم.

من که روزانه ۱۰۰ واحد انسولین مصرف میکردم، با ۸ کیلوگرم کاهش وزن، میزان انسولینم به ۵۰ واحد رسید؛ یعنی ۵۰ واحد کاهش پیدا کرد. اما متأسفانه، بهدلیل عدم ارتباط مداوم با آقا محمد و عدم تحرک کافی، پس از چهار ماه نتوانستم نتیجهی درست را حفظ کنم. و همانطور که در کنگره ۶۰ میدانیم، آقای مهندس همیشه برای ما راهنمایی تعیین کردهاند و باید به آن راهنما وصل باشیم تا بتوانیم نتیجهی درست بگیریم.
من این تجربه را به دست آوردم که اگر بخواهم اضافه وزنم را درمان کنم، حتماً باید به یک راهنما متصل باشم. خب، بعد از چهار ماه نتوانستم تعادل لازم را حفظ کنم و دوباره بهتدریج وزنم افزایش یافت و مقدار انسولینم از ۱۰۰ واحد به ۱۱۰ واحد رسید؛ یعنی ۵۵ واحد صبح و ۵۵ واحد شب.
تا پیش از عید، با همین ۱۱۰ واحد انسولین، میزان قند خونم هنوز ۲۵۰ تا ۲۶۰ بود و دو ساعت بعد از صبحانه به ۳۶۰ میرسید. وزنم هم از ۷۲.۵ کیلوگرم که زمانی بود، به ۹۴ کیلوگرم رسید. قبل از عید، خدمت راهنمای محترممان در شعبهی هاتف، جناب آقا محمد، راهنمای درمان اضافه وزن رسیدم. با ایشان صحبت کردم و درمان اضافه وزن را آغاز نمودیم.
خدا را شکر، از قبل عید تا کنون، چهار کیلوگرم از وزنم کاسته شده و میزان انسولینم به ۹۰ واحد رسیده است. اگر این روش صحیح نبود، هرگز چنین نتیجهای حاصل نمیشد. من که سالها بهدنبال درمان دیابت خود بودم، این روش دیاستی اکنون برایم نتیجهبخش بوده است.
همانطور که وزنی که اضافه کردم، بهصورت ذرهذره به بدنم اضافه شد، کاهش آن نیز باید بهصورت ذرهذره صورت گیرد. امیدوارم بتوانم اضافه وزن خود را کاهش دهم و به تعادل وزنی برسم تا حداقل بتوانم یک زندگی سالم داشته باشم.
آقای مهندس بسیار زیبا و درست میفرمایند که اضافه وزن صرفاً بر حسب پرخوری نیست، بلکه ناشی از کمخوری و بدخوری است. ما نظم در خورد و خوراک خود نداریم، در حالیکه بدن، به تعبیر آقای مهندس، بسیار هوشمند است؛ حتی گاهی بهسان یک ابرکامپیوتر عمل میکند.
زمانیکه بهموقع به بدن غذا نرسانیم، بدن غذاهایی که قبلاً دریافت کرده را ذخیره میکند و اگر دوباره دیر غذا بخوریم، باز هم ذخیرهسازی میکند و آن را به صورت چربی نگه میدارد برای روز مبادا. چراکه بدن دچار ترس میشود و این ترس را در خود ذخیره میکند.
اما اگر ما به خورد و خوراک خود نظم بدهیم، سر وقت و بهاندازه غذا بخوریم و از همهی گروههای غذایی استفاده کنیم، بدن دلیلی برای ذخیرهسازی نخواهد داشت. چون بدن انسان نیاز به تمام عناصری دارد که در خاک وجود دارد. گاهی گفته میشود گوشت نخورید، کلهپاچه نخورید، چربی نخورید، کلسترول میگیرید و… اما آقای مهندس میفرمایند همهی این موارد را باید مصرف کرد، اما به اندازه، در وقت مناسب و با نظم.
امیدوارم بتوانم تا پیش از آنکه نگهبان برایم چیزی بنویسد، این اقدامات را در جهت بهبود انجام دهم: غذایم را سر وقت، به اندازه و درست بخورم. از سبزیجات، پروتئینها و مواد معدنی موجود در غذاها به شکل صحیح استفاده کنم تا بدنی سالم و نیرومند برای دوران پیری داشته باشم.خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
برگزاری جلسه هماهنگی راهنمایان

حضور آقای نامداری و بازرسی از دفاتر و عملکرد لژیون سردار

تایپ و ویرایش: مسافر محمد راهنمای لژیون دوم
عکس و بارگزاری خبر: مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
165