English Version
This Site Is Available In English

انتقال اندیشه به دیگران حتی بدون کلام

انتقال اندیشه به دیگران حتی بدون کلام

عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود است؛ ولی روح با لطافت منحصربه‌فرد خود با اراده عقل‌ راهبری می‌شود. القاء؛ یعنی ایجاد شدن چیزی در چیز دیگر، ایجاد شدن بدون ارتباط فیزیکی که در برق و الکترونیک زیاد داریم. اساس کار ماشین‌های الکترونیکی و ترانسفورماتورها بر اساس القاء است و این نکته خیلی مهمی است که بعد روی القاء در مورد مسئله جادوگری صحبت می‌کنیم که آن هم بر مبنای همین القاء می‌باشد. در سیستم الکتریکی اگر برق از یک سیم عبور کند از سیم مجاور آن هم عبور می‌نماید پیرامون آن سیم میدان مغناطیسی به‌وجود می‌آید و اگر این برق در حال عبور، متغیر باشد مغناطیس پیرامون این سیم هم تغییر می‌کند و این قانون اول القاء می‌باشد. در قانون دوم؛ اگر یک سیم خالی داشته باشیم دور آن میدان مغناطیسی به‌وجود بیاوریم در آن سیم برق تولید می‌شود که معکوس قانون اول می‌باشد و این را هم القاء نام‌گذاری می‌کنیم. در این اتفاقات هیچ‌گونه ارتباطی وجود ندارد؛ اما برق تولید می‌شود.

قضیه القاء به صورت صور دیگر بین انسان‌ها هم انجام می‌گیرد؛ مثلاً یک نفر اندیشه‌ای در ذهن خود دارد و با کلام آن را به شخص دیگری منتقل می‌کند یا من یک خود‌نویس دارم که جنس آن خوب است و آن را به شکل خوب یا بد می‌توانم به شما معرفی کنم. یک زمانی القاء در صراط مستقیم منطبق با واقعیت و حقیقت می‌باشد و زمانی هم اطلاعات غلطی را دریافت کرده‌ایم و آنها را به دیگران انتقال می‌دهیم؛ اما زمانی وجود دارد که خودمان می‌دانیم افکار و اندیشه ما بد است؛ مثلاً غیبت، دروغ، تجسس و این‌گونه مسائل را به دیگران منتقل می‌کنیم که بسیار مخرب و ضدارزش می‌باشد. در حالت دیگر فرد بدون کلام القاء می‌کند؛ مثلاً طرف عصبانی است و بدون این‌که صحبت کند می‌تواند اندیشه خود را به دیگران منتقل کند یا شخصی که شاد و پرانرژی می‌باشد دیگران که کنار او هستند حس شادی او را دریافت می‌کنند یا عشاق؛ این ‌مثال قابل لمس‌تر می‌باشد دو طرف که یکدیگر را دوست دارند با نگاه کردن و بدون این‌که کلامی صحبت کنند و یا بر مبنای آگاهی باشد، حس‌های یکدیگر را می‌فهمند و به هم القاء می‌کنند؛ مانند همان گُل و گِل که اگر گُلی را در کنار گِل بگذاریم بدون این‌که با هم ارتباطی داشته باشند بوی گُل به گِل القاء می‌شود اگر گُل خوش‌بو باشد القاء خوب و اگر بدبو باشد القاء بد را به گِل می‌دهد.

این مسئله مهمی در ارتباط ما انسان‌ها می‌باشد که در کنار چه کسانی باشیم که آن القاء چه با کلام و چه بی‌کلام در ما اتفاق می‌افتد، بنابراین خیلی مهم است که ما در کجا و با چه کسانی و چگونه زندگی می‌کنیم؛ مثلاً کنگره که جو سالمی دارد، سیستم می‌آید آگاهی و دانش خودش را به‌طور غیر مستقیم به اشخاص دیگر منتقل می‌کند؛ زیرا جو غالب عمل سالم می‌باشد. چیزهایی که ضد‌ارزش است؛ مثل دروغ، غیبت و چیزهایی که خلاف واقعیت است اگر به دیگری منتسب کنیم، از نظر ما کار ضدارزشی می‌باشد. از قسمت انسان که بگذریم وارد بُعد جهان دیگری می‌شویم که خداوند در قرآن می‌فرمایند؛ به شما فجور و تقوا الهام می‌شود؛ یعنی الهام هم مثل القاء می‌ماند و در سیستم کائنات یک قدرت برتر که هم می‌تواند مخرب باشد و هم می‌تواند صالح و سالم باشد آن هم الهام و القاء را به صورت تقوا و فجور که تقوا مسئله ارزشی است و فجور مسائل ضدارزشی و مخرب می‌باشد انجام می‌دهد.

کاری که ما در بیداری و هوشیاری جهت تخریب دیگران به کار می‌بریم عمل ضدارزشی است، همین عمل جهت تخریب دیگران و ایجاد مشکل در آنها اگر در صور پنهان انجام شود جادوگری نام دارد، اگر این مسائل ضدارزشی را که ما انجام می‌دهیم و بین انسان‌ها تخریب به‌وجود می‌آوریم؛ مثلاً بین دو دوست را به هم می‌زنیم یا یک زن و شوهر را به جان هم می‌اندازیم، همین عملیات در صور پنهان به وسیله الهام فجور که انجام می‌گیرد به نوعی جادوگری می‌باشد؛ یعنی اگر ما یک سیستمی را اجیر کنیم که به شخصی یک‌سری مطالب را خلاف واقعیت القاء یا الهام بکند و ذهن آن شخص را نسبت به شخص دیگری پریشان نماید در صور پنهان این جادوگری است که در صور آشکار هم همین اتفاق می‌افتد؛ اما در صور پنهان اشخاصی پیش جادوگران می‌روند و پولی را می‌دهند و از او می‌خواهند که این کار را نسبت به اشخاص انجام دهند و او توسط آن نیروهایی که در اختیارش است شخص را دائماً به القاء کردن مطالب خلاف واقع وادار می‌کند. باید ببینیم کسانی که جادوگر هستند راست می‌گویند یا نه که ۹۰ درصد آنها کلاه‌بردار هستند یا کسی است که خودش پای منتقل تریاک است یا هروئین مصرف می‌کند و خودش غرق مشکل است و می‌خواهد مشکل شما را حل کند. جادوگران این خوبی را دارند که اگر آدم‌های معمولی صد راست بگویند و یک دروغ این اشخاص آدم‌های دروغ‌گویی خطاب می‌گردند و برعکس آن اگر جادوگران صد دروغ بگویند و یک راست از زبانشان بیرون بیاید همه می‌گویند کارش درست است.

بین جادوگران چند درصد کمی هستند که کارشان را یک مقدار بلدند و تنها یک درصد به‌طور کامل و شاید هم کم‌تر بتوانند به خوبی کار خود را انجام دهند. اشخاصی هستند که در تلویزیون می‌گویند جادوگری کار خوبی نیست؛ اما تا برنامه تمام شد خودشان پیش رمال و فال‌گیر می‌روند. جادوگرانی که در کار خود توانا هستند البته با در نظر گرفتن این‌که هیچ شیطانی یا نیروی منفی اجازه ندارد قدمی بردارد مگر به اذن خداوند؛ اگر کسی یک روزی برای ما جادو کرد باید بدانیم که یک زمانی برای کسی جادو کرده‌ایم که اجازه داده می‌شود جادوی دیگران در ما اثر کند. موضوع دیگر که بسیار مهم است کار جادوگران مثل کار مطرب‌ها می‌ماند که آدم را سر‌‌گرم می‌کنند و برای مسائلی که وجود دارد اگر ما بخواهیم آن مسائل را خنثی کنیم و از یک پروسه وحشتناک خارج شویم پیش جادوگر می‌رویم و امکان ندارد که او به ما بگوید که شما را جادو نکرده‌اند، حتی اگر چند نفر هم برویم به همه می‌گوید جادو شده‌اید.

وقتی ما وارد پروسه جادوگری می‌شویم خود به خود درهای بدی برای ما باز می‌شود و هر روز با اتفاق بدتری مواجه می‌شویم. برای پرهیز از این‌گونه مطالب ما باید به خداوند واگذار کنیم و نام او را بیاوریم که باعث می‌شود نیروهای منفی و شیاطین از ما دور شوند. تنها کسی که می‌تواند خوب جادو کند مسبب آن خود انسان است و تنها کسی که می‌تواند آن را خنثی و باطل کند باز هم خود انسان است با عمل سالم و صالح خود، هیچ چیز در کائنات مفت به کسی داده نمی‌شود و در کتاب گفته شده که کسانی از مردان و زنان هستند که پناه می‌برند به جن‌ها و این‌ها طغیان می‌کنند بر علیه خداوند که کار ضدارزشی است. من فقط خواستم مقداری مکانیزم این مسئله را برای شما روشن نمایم و وارد جزئیات بیشتر نمی‌شوم و این کارها‌یی که ما در صور آشکار انجام می‌دهیم همان کارهای ضدارزشی کم‌تر از جادوگری نیست که قوانین خاص خود را دارد.

نگارش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر نرگس (عضو لژیون سردار)
ویراستاری: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (عضو لژیون سردار)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .