نهمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان تهران، با استادی راهنما مسافر بنفشه، نگهبانی مسافر مهین و دبیری مسافر فائزه، با دستور جلسه "تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره 60" روز یکشنبه 24 فروردین 1404 راس ساعت 14:00 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان بنفشه هستم یک مسافر.
دستور جلسه امروز تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰ میباشد، و در ادامه یک سال رهایی خانم هانا را در کنار هم جشن میگیریم.
موضوعی که در این دستور جلسه برای من جالب است، شناخت انسان و فیزیولوژی او میباشد. من هر خوراکی به جسمم بدهم، پاسخش را از جسم دریافت میکنم. موضوع کلیدی در اضافه وزن، ساعت بدن است، یعنی وعدههای غذایی ما باید سر ساعت مشخصی باشد. این موضوع حتی برای افرادی که لاغر هستند بسیار کاربردی بوده و باعث افزایش وزن آنها میشود. یکی از وعدههای مهم صبحانه است. از قدیم میگفتند: صبحانه را خودت بخور، ناهار را با دوستت و شام را با دشمنت!
من در محل کارم اشخاصی را مشاهده میکنم که آب هم میخورند چاق میشوند، دلیل آن این است که ساعت مشخصی برای غذای خود ندارند و از غذاهای سمی استفاده میکنند. بدن انسان بهگونهای است که اگر از چیزی محروم شود، دچار ترس شده و کوچکترین چربی و قندی که وارد شود را ذخیره میکند.
اما اگر با متد کنگره ۶۰ اقدام به درمان چاقی کنیم، بسیار موفق میشویم، زیرا اگر به درستی انجام شود، بدن خودش تمام چربیها را بیرون میریزد. امروزه افراد زیادی عمل جراحی بایپس معده انجام میدهند، شاید لاغر شوند، ولی در ادامه با مشکلات عدیدهای از جمله ریزش موی شدید مواجه خواهند شد.
صحبتهای استاد در مورد یک سال رهایی خانم هانا:
اولین سال رهایی خانم هانا را به خودشان و خانوادهی محترمشان شادباش میگویم. خانم هانا ابتدا که وارد کنگره شدند، در ظاهر آرام بودند، ولی در صور پنهان بهم ریختگیهای بسیاری داشتند. موضوع مهم در مورد ایشان، جستجوگر بودنشان بود. همیشه در مورد تغییرات خود سوال میکردند و دلیل میخواستند. گاهی اوقات ناامیدی و نگرانی زیادی داشتند، به جایی رسیدند که روزی به من گفتند شما مرا درک نمیکنید! همهی ما که اعضای کنگره هستیم، اگر جستجو کنیم، پیدا میکنیم و میتوانیم به آن چیزی که میخواهیم برسیم.
خانم هانا در حال حاضر به جایگاه خوبی رسیدهاند و این نتیجهی خواست و تلاش خودشان میباشد. ایشان مرزبان شعبه هستند، در امتحان کمک راهنمایی شرکت کردند و قبول شدند و چند دوره نیز عضو لژیون سردار شدهاند. در ادامه از خداوند برایشان یک لژیون قوی با رهاییهای خوب را خواستارم.
اعلام سفر:
مسافر هانا- نام راهنما: خانم بنفشه- آنتی ایکس مصرفی: گل و قرصهای مخدر- روش درمان: DST- داروی درمان: OT- مدت سفر: 11 ماه و 25 روز- مدت رهایی: یک سال و دو ماه- رشته ورزشی: ایروبیک
صحبتهای خانم هانا:
در ابتدا از خداوند بسیار تشکر میکنم که به من نظر کرد. من خیلی مسیر سختی را طی کردم و این را در درون خود حس میکنم. از جناب مهندس بابت علمی که در اختیار همگان گذاشتند بسیار تشکر میکنم؛ درمان و تعادل، اینها هدایای گران قیمتی میباشد که با هیچ پولی نمیشود به دست آورد.
از راهنمای عزیزم خانم بنفشه بابت همراهی در این مسیر بسیار ممنونم، ایشان با صبوری و محبت خود به من کمک کردند و برایم زحمت کشیدند، همچنان لطفشان شامل حالم میباشد، در هر مسئلهای از ایشان کمک میگیرم و راهگشای مسیر من هستند. از خانم زهرا ایجنت محترم و لژیون مرزبانان بسیار ممنونم. از خانم مونا و تمام عزیزانی که اینجا حضور دارید بسیار تشکر میکنم.
امروز میخواهم از مسائل و بیماریهای خود صحبت کنم تا افرادی که دچار چنین مشکلاتی هستند بشنوند و امیدی در دلشان باز شود و بدانند راه برای درمان وجود دارد. آزار دهندهترین بیماری من، از کودکیام شروع شد و با افزایش سن تشدید پیدا کرد. به هر دکتری رجوع میکردم، درمانی برایش نداشتند و فقط قرصهای جورواجور به من تجویز میکردند. من دچار بیماری زوال شخصیت بودم که از انواع اسکیزوفرنی میباشد. مشکلی که این بیماری ایجاد میکند، باعث میشود شخص، با خود بیگانه باشد، توهم و وحشت همواره با من همراه بود و حملات پنیک متعدد داشتم.
همیشه در جستجوی راهی برای درمان بودم تا اینکه معجزه رخ داد و مسیر کنگره برای من باز شد. من عاشق کنگره شدم و تلاش کردم تا در این مسیر بمانم و آموزش بگیرم. بسیار از خدای خود سپاسگزارم، زیرا تمام بیماریهای من در کنگره درمان شد، در طول این یک سال بسیار رشد کردم و به خود و خدمتی که انجام میدهم افتخار میکنم.
از همسفرم بسیار تشکر میکنم که مرا با کنگره آشنا کرد. در آخر از سفر اولیها میخواهم بیدار باشند و بدانند در کجا قرار دارند، مطمئن باشند اگر بخواهند و تلاش کنند، قطعا به رهایی و درمان میرسند.
آقای پارسا مسافر (همسفر خانم هانا):
سلام دوستان پارسا هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که امروز در شعبه ارغوان حضور دارم. یک سال رهایی خانم هانا را در ابتدا به بنیان کنگره ۶۰، همچنین به خانم بنفشه راهنمایشان شادباش میگویم.
با توجه به تجربهای که در این مدت کسب کردم، اگر کسی خواست درمان داشته باشد، در کنگره به راحتی انجام میشود. اتفاقات مهمی در اینجا رخ میدهد؛ آدمهایی که آسیب دیدهاند و تحقیر شدند، در کنگره ۶۰ به زندگی برمیگردند و ارزش انسانی خود را دوباره پس میگیرند. این معجزه تنها در کنگره مشاهده میشود، در هیچ کجای دنیا جایی نیست که بتواند ارزش انسانی را به ما برگرداند.
من این ارزشها را در هانا مشاهده میکنم و امیدوارم که همچنان پرقدرت در این مسیر حرکت کند.
خواستهها:
خواسته اول: تمام زنان جهان که در رنج به سر میبرند و از آنان سوءاستفاده میشود، با هر قومیت، زبان و مذهبی که دارند، راه کنگره را پیدا نمایند و به رهایی برسند.
خواسته دوم: در دل بیان شد.
گردآوری و تایپ: مسافر رقیه- نمایندگی ارغوان تهران
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
53