سلام دوستان عالمه هستم همسفر مصطفی
موضوع: خلاصه سیدی حلقههای آفرینش
در ابتدای سیدی آقای مهندس از جهانبینی صحبت کردند و گفتن که چه جوری جهانمان را میبینیم و چه جوری خودمان را بشناسیم و در کل چهکار کنیم که بتوانیم بهتر زندگی کنیم و آگاه بشویم و روش درست زندگی کردن را یاد بگیریم تا در آرامش باشیم و از لذت برخوردار باشیم میتوانیم بافکر تفکر و اندیشهمان بهگونهای عمل کنیم که در رنج دائم به سر ببریم و یا اینکه میتوانیم با تفکرمان طوری عمل کنیم که در آسایش و راحتی باشیم ۹۹ درصد از ادیان الهی میگفتند زندگی دیگری هست و انسان موجودی هست که بقا دارد وحیات ادامه دارد.
از روشنفکری صحبت کردن و گفتند که روشنفکر کسی است که از فکرش چکیدهی افکار و اندیشهاش به انسانها راهنشان بدهد خدمت کند کمک کند و مسیر را نشان بدهد انسانها را از رنج و سختی دربیاورد اما کسی که مسیر انسان را به نیستی و نابودی میبرد روشنفکر نیست تاریک فکر است .
و در ادامه اشاره کردند به شعری از مولانا که مربوط به همین قضیه هست که آیا هستیم یا نیستیم آیا زندگی ما از تولد تا مرگ است؟ یا خیر؟
روزها فکر من این است شبها سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
یعنی چرا از حال و حالوروز خودم غافلم و به همهچیز دخالت میکنم و کاردارم جز حال و احوال خودم تا روزی که زنده هستم وقتم را برای خودم تلف کنم .
از کجا آمدم آمدنم بهر چه بود ه کجا میروم آخر ننمایی وطنم یعنی درست از شکم مادر آمدم به کجا میرم و آخرش وطنم رانشانم نمیدهی یعنی زندگی ما از روز ازل شروعشده و هدف زندگی کردن است برای عشق ورزیدن و محبت کردن حیات و هستی مثل کارخانه است و تمام موجودات هستی کارکنان این کارخانه هستند برای خدمت کردن به بقیه و برای اینکه از این زندگی برخوردار باشیم باید یک سری قوانین و اصول را بلد باشیم اگر قوانینی باشد لذتهای زندگی برخوردار میشوی و در بهشت قرار میگیری وگرنه خیر و اینکه به چه دلیل خداوند انواع میوهها حیوانات گیاهان جانوران را به وجود آورد برای حیات برای زندگی کردن مثال: درخت گیلاس خودش گیلاس نمیخورد برای بقیه موجودات به وجود میآورد پس زندگی هرچه باشد و هدف نهایی هرچه باشد باید به تکامل و آگاهی بالاتر برسد که در پرتو آن خود زندگی مسئله بسیار مهمی است.
ماندهام سخت عجب کس چه سبب ساخت مرا با چه بوده است مرا روی از این ساختنم جان را آفریدم ز شعلههای درخشنده آتش و رخت یا لباس که جسم ما هست بر تن کرد که جسم ما از خاک است و تمام عناصر خاک در جسم ما وجود دارد .
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست خوش به حال روزی که بتوانم از این جهان بروم و پرواز کنم این برای کسانی است که قوانین را رعایت کردند و در آسایش و آرامش بودند و در موقع مرگ که تحویل گرفتن ما توسط فرشتگان مرگ است که در آنجا حیاتهای دیگری که وجود دارد میشویم که آنجا سبعه سماوات است یعنی آماده شدن انسان برای مراحل بعدی و بالاتر و هر کس قویتر و آمادهتر باشد بهتر میتواند در سیستم خدمت کند و جایگاه خوبی هم دارد اما جایگاه خوب برای کسانی است که در مسیر حق حرکت میکنند چه زن چه مرد و آنچه از دست دادن روزی به دست میآورند اما از نیستی در جهان زمین در موقعی که مرگ اتفاق میافتد یعنی منهدم شدن جسد یا جسم در جای دیگری حضور دارد و در بعد دیگر تولد دیگری محسوب میشود که این بستگی به نامه اعمال و کارها و رفتار ما در سیستم دارد که ما چگونه بود در کجا قرار میگیریم.
نوزادی که از شکم مادر به دنیا میآید روح در آن دمیده میشود که با گریه همراه است و تا زمانی که جنین است و در شکم مادر هست نفس است که راهبری را دارد ما وقتی از مادر متولد میشود روح دمیده میشود .
و در ادامه ما سه حلقه هستی و جهان را طی میکنیم ی۱_ کودکی که باید صحبت کردن راه رفتن همراه با آموزش را یاد بگیریم ۲_ نوجوانی و جوانی تا ۴۰ سالگی است ۳ _مرحله پختگی که مرحله جمعآوری برای کولهپشتی شروع میشود هرقدر کولهپشتی غنیتر باشد و پر از مطالب مثبت باشد پرواز مثل پرونده پرندگان آسمان است اما اگر تهی باشد در ماتم میماند و کولهپشتی در مرحله سوم آخرین مرحله آرایش جسم که فرمان فکر و عقل است جسم موقعی به آرایش و زیبایی میرسد که عقل بهعنوان فرمانده فرمان عقل را صادر میکند آرایش جسم به معنای عملهای زیبایی نیست مرحله آرایش جسم مرحله شو شود است یعنی بگوییم شو شود و آن کار انجام شود اما همه نمیتوانند بهفرمان عقل برسند اگر در مرحله سوم حیات در زمین بهفرمان عقل برسد در بعد دیگر سیستم بهگونهای هست که هر چیزی را بافرمان عقل خلق میکند خداوند میگوید در بهشت هر چیزی که میخواهی مهیا میشود تأکید بر عقل است یعنی همهچیز برمبنای عقل است هرچه عقل قوییتر باشد محتوای کوله قویتر است و آنچه با خود میبریم افکار و اندیشه و آگاهیهای خودمان است و در جهان دیگرکسانی که در سختی به سر میبرند یعنی ناقصالعقل هستند که کمتر به جمعکردن عقل پرداختند چون عقل را دانایی پر میکند و مثلث دانایی که تفکر تجربه و آموزش را به کار نبرده است همه موجودات از یک نقطه شروع میشوند و الگوها همه مثل هم هستند و طبق یک قانون پیش میروند رشد میکنند و همهچیز قابلتغییر است هیچی ثابت نیست اگر آب را نگاه کنیم باعث به وجود آمدن حیات آب است طوفان و باد سنبل حرکت در جهان مادی است اما برای مطالب آینده نیاز به شروع داریم باید مسئله ثانی حل شود مانند: اعتیاد که در مرحله اول باید اعتیاد درمان شود چون فکرش افیونی میشود یعنی فکر درست ندارد و تصمیم درست نمیتواند بگیرد انسان چه در زمین و چه در بعد از مرگ در پی چیزی باشد که به تکمیل و تسخیر خودش کمک بکند که بتواند خودش را بشناسد ما خیال میکنیم خودمان را میشناسیم اما خیلی چیزها را میشناسیم.
نویسنده همسفر عالمه از لژیون یکم رهجوی راهنما همسفر نیره
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
46