جهانبینی؛ یعنی استنباط ما از جهان و در کل، چهکار کنیم که زندگی بهتری داشته باشیم. مهم، هدف و نتیجهای است که به آن میرسیم. آگاه شدن، روش صحیح زندگی کردن است. آرامش و آسایش بستگی به تفکر و اندیشه ما دارد. افکار و اندیشه ما تعیینکننده است که در آرامش و آسایش، یا در رنج و عذاب باشیم.
تمامی ادیان الهی و ۹۸ درصد انسانها اعتقاد دارند که جهان پس از مرگ وجود دارد و انسان بقا دارد؛ حتی ادیان غیرالهی مثل بودا و زرتشت نیز همین اعتقاد را دارند؛ اما ادعاهایی تحت عنوان روشنفکری وجود دارد که اعتقادی به جهان پس از مرگ ندارد. آقای مهندس فرمودند: «روشنفکر کسی است که با تفکر و اندیشههایش به انسانها خدمت کند و مسیر را به آنها نشان دهد، از رنج و درد انسانها بکاهد و با تفکر و فکر خویش بتواند مسائل لاینحل را حل کند».
تاریکفکری قدرت انسان را میگیرد و انسان را به سوی نابودی و خودکشی سوق میدهد. ما باید بدانیم که هدف از آمدن به این دنیا چه بوده است، از کجا آمدهایم و به کجا میرویم. شروع زندگی ما از پیمان الست بوده است که زمان آنرا، هیچکس نمیداند. هدف از آمدن به این جهان تکامل و برخورداری از زندگی، عشق و محبت است.
هستی مانند: کارخانهای است که تمام موجودات کارکنان آن هستند و وظیفهای بر عهده دارند. برای برخورداری از زندگی؛ باید قوانین و اصول آنرا بدانیم و رعایت کنیم، تا در آرامش و آسایش قرار گیریم. هدف از آفرینش هستی، برخورداری از زندگی است. اگر قوانین را رعایت نکنیم عاقبت در بدبختی، تنگنا، ناکامی و در جهنم قرار میگیریم.
بودن، ارزش بسیار زیادی دارد. عشق، محبت و کمک کردن لذت خارج ازوصف دارد؛ باید از خود بپرسیم، هدف خداوند از خلقت ما چه بوده است؟ جسم مانند: تنپوشی است که وسیله ما است و از خاک و عناصر جدول مندلیف تشکیل شده است. خود ما از خاک نیستیم بلکه، در جسم هستیم. مرگ به مفهوم نیستی و نابودی نیست، در زبان عربی مرگ به معنای تحویل گرفتن و توفی است. هدف از خلقت، بودن و لذت بردن از زندگی و آماده شدن برای زندگی بعدی و رسیدن به مراحل بالاتر و سبع سماوات است.
هر کس قویتر باشد، جایگاه بهتری دارد بسته به درک و آگاهی هر شخص، جایگاه او مشخص میشود. کسانی که در مسیر حق و حقیقت هستند، روزی آنچه از دست دادهاند به دست میآورند. از دیدگاه ما مرگ رفتن از این جهان و متولد شدن در جهان دیگری است. نیستی از جهان، مرگ یا معدوم شدن جسم یا جسد است؛ ولی از دیدگاه ما مرگ رفتن از این جهان و متولد شدن در جهان دیگری است. جایگاه ما در آن جهان بستگی به رفتار و اعمال ما در این جهان دارد.
از زمان ترکیب تخمک و اسپرم نفس وارد عمل میشود. نفس تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن، زمانی که جنین در شکم مادر است نفس، تعیین موجودیت میکند، وقتی متولد شد روح دمیده میشود که با فرمان خداوند و با گریه نوزاد همراه است. مثلث نفس واحده شامل نفس، روح و جن است. انسانها سه حلقه را طی میکنند. حلقه اول، از کودکی و نوجوانی از تولد تا ۱۵ سالگی زمان آموزش، درس، مشق ، راه رفتن، زبان آموختن و صحبت کردن است، حلقه دوم جوانی است که تا ۴۰ سالگی ادامه دارد، حلقه سوم از ۵۰ سالگی به بعد است که به پختگی لازم رسیده است.
جمع آوری برای کولهپشتی، مطالب مثبت، صداقت، راستی و درستی است. در مرحله سوم، کسانی که به پختگی لازم رسیدهاند؛ باید به فرمان عقل برسند. جسم، زمانی به آسایش و زیبایی میرسد که به فرمان عقل برسد و با پختگی کامل شود، در این مرحله به کنفیکون و شوشود میرسد. در جهان دیگر سیستم به گونهای است که با فرمان عقل هر چیز که بخواهد خلق میشود. هرقدر کولهپشتی قوی باشد مثل یک پرنده پرواز میکند و از این جهان میرود، اگر کوله پشتی خالی باشد در غم و غصه فرو میرود.
تاکید ما بر عقل است، هرقدر عقل قوی باشد محتوای کولهبار قویتر است. آنچه انسان با خود میبرد افکار، اندیشه و اطلاعات است. در جهان دیگر انسانهایی هستند که در سختی و دشواری به سر میبرند. کسانیکه کمتر جمعآوری میکنند، عقل و تکامل بهتری دارند. عقل یعنی؛ دانایی که مثلث آموزش، تجربه و تفکر را تشکیل میدهد. الگوها مثل هم هستند. همه موجودات از یک نقطه شروع میشوند و سیستم هستی برمبنای الگو طراحی شده است.
رابطخبری: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون تغذیه سالم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
عکاسخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
154