English Version
This Site Is Available In English

جسم ما مانند یک ساختمان است که در آن زندگی می‌کنیم

جسم ما مانند یک ساختمان است که در آن زندگی می‌کنیم

سلام دوستان منیژه هستم یک همسفر؛

خداوند را بابت حضورم در کنگره هزاران بار شکر می‌کنم که توفیق داد در این دانشگاه انسان سازی، علمِ درست زندگی کردن را با عشق بیاموزم. علمی که بر مبنای حقیقت و درستی دلالت کند و محصول داشته باشد، علم است. آقای مهندس علاوه بر درمان اعتیاد، سیگار، روش تغذیه سالم را هم به ما آموزش دادند. علت همه این مشکلات، صورت مسئله آنها است که ما نمی‌دانیم. آقای مهندس صورت مسئله اضافه وزن را کشف کردند. جسم همیشه حریص است و ترس دارد که مبادا غذا به اندازه کافی دریافت نکند پس شروع به انبار کردن مواد غذایی می‌کند که ذره‌ذره تبدیل به چربی در نقاط مختلف بدن می‌شود. اضافه وزن علت بسیاری از بیماری‌ها و کاهش طول عمر است. من خودم‌ اضافه وزن دارم و مسافر جونز هستم و با آموزش‌های ناب آقای مهندس و راهنمای بزرگوارم خانم نسرین در حال سفر در لژیون تغذیه سالم هستم، بسیار از ایشان تشکر می‌کنم که به من سلامتی و شادی را هدیه دادند. سالاد ۲۰ دقیقه قبل از غذا، d.sap و تخم‌مرغ آب‌پز در صبحانه بسیار مهم است. استفاده از غذای مناسب، مقدار مناسب و در ساعت مناسب، یکی از عوامل کاهش وزن است و خدا را شکر بسیاری از  بیماری‌هایم با این متد درمان شدند. انشاالله در ادامه مسیر تلاش می‌کنم تا به وزن ایده‌ال برسم زیرا خواستن و تلاش کردن در این مسیر و رعایت اصول تغذیه سالم بهترین‌ها را رقم می‌زند. ساختمان جسم بسیار پیچیده است، اگر جسم را بشناسیم، مانند شهری بسیار گسترده می‌ماند. با تغذیه سالم و استفاده از مواد غذایی ارگانیک و طبیعی، جسم هم جوان‌تر و شاداب‌تر می‌شود. در قدیم زندگی پر از تحرک و فعالیت بود، غذاها ساده و طبیعی بودند، لبنیات بیشترین غذا بود، اما سالم و بدون مواد نگه‌دارنده بودند. اکنون هم اگر سعی کنیم از سبزیجات تازه استفاده کنیم، لبنیات را خودمان تهیه کنیم، از غذاهای فست‌فود و فرآوری شده استفاده نکنیم و روزانه پیاده‌روی و تحرک داشته باشیم تا سوخت و ساز بدن بالاتر برود، کمتر دچار بیماری می شویم.


سلام دوستان طوبی هستم یک همسفر؛

ما وقتی از ساختار جسم صحبت می‌کنیم، باید دقیقاً جسم را ببینیم، ساختار جسم را ببینیم و بدانیم که چرا باید از مواد غذایی استفاده کنیم؟ باید به غذایی که می‌خوریم نگاه کنیم، چگونه بیمار می‌شویم و علت بیماری‌، میکروب یا ویروس است و هزاران علت دیگر که باید همه این‌ها را خوب درک کنیم. آقای مهندس جسم انسان را به یک ماشین یا یک ساختمان تشبیه کرده و مورد بررسی قرار داده است. ساختمان جسم ما، ظاهرش پوست و استخوان است ولی باید بدانیم از چه چیزی به وجود آمده است. جسم از همان ۱۰۲ عنصری تشکیل شده است که تمام هستی از آن به وجود آمده و چون ما قادر نیستیم مستقیماً مواد مورد نیاز جسم خود را از خاک تامین کنیم، گیاهان، این مواد را از خاک می‌گیرند و ما با تغذیه گیاهان و یا از طریق گوشت حیوانات می‌توانیم مواد مورد نیاز جسم خود را دریافت نماییم. حال فرض کنیم یک ساختمان آسمان‌خراش داریم و مصالح مصرفی که در آن به کار رفته شده از یک روز تا یک سال تاریخ مصرف دارند، به طور مثال؛ اگر آجر، سیمان، آهن و غیره را به موقع به ساختمان نرسانیم چه می‌شود؟ همه ساختمان تخریب می‌شود، هر چیزی که در جسم ما به کار رفته همه تاریخ مصرف دارند که مرتب در حال تغییر و در ساخت و ساز است. جسم ما دائماً احتیاج به مواد اولیه مخصوص به خودش را دارد و کمبود هر یک از مواد تشکیل دهنده می‌تواند برای ما ایجاد مشکل و یا بیماری نماید. هر کدام از این‌ها که کم شود خود را به عنوان یک بیماری نشان می‌دهد و اگر مدتی به ما آب و مواد غذایی که نقش همان مواد اولیه را دارد نرسد، باعث ویرانی شهر وجودی ما می‌گردد که به آن مرگ می‌گوییم و جسم کاملاً از هستی ساقط و نابود می‌گردد، البته که زیادی یک نوع مواد و یا چندین نوع مواد اولیه هم می‌تواند در جسم ما باعث انباشته شدن آن‌ها گردد که آن هم می‌تواند باعث یک یا چند نوع بیماری گردد. بعضی‌ها می‌گویند که ویتامین خوب است، ولی ویتامین برای آدم‌های سن بالا خوب است که نمی‌تواند غذا بخورند و از ویتامین مصنوعی استفاده می‌کنند یا یک بیماری خیلی خاص دارن و در شرایط بحرانی باید استفاده کنند، ولی یک آدم جوان و سالم که می‌گوید من ویتامین می‌خورم تا تقویت بشوم این برای آن فرد سم است و وقتی شما کلسیم زیاد بخورید در کلیه‌ها رسوب می‌کند و مشکلات زیادی ایجاد می‌کند بنابراین، نتیجه می‌گیریم که میزان مصرف مواد اولیه جسم ما، میزان مصرف مواد غذایی ما و یا آشامیدنی‌های ما بایستی متناسب با وضعیت جسمی ما باشد.

سلام دوستان فریبا هستم یک‌ همسفر؛

جسم ما مانند یک ساختمان است که در آن زندگی می‌کنیم، ولی اجزای آن را نمی‌شناسیم. اگر در جسم من بیماری به وجود آید من نمی‌توانم بگویم چه زمانی درمان می‌شود. بلکه باید گذشت زمان را در نظر بگیرم، ولی قبل از بیماری می‌توانم پیشگیری کنم. درمان‌شدن بیماری‌ها به اراده بستگی ندارد. مانند زمانی که پای من دچار شکستگی شود، باید صبر کنم و زمان بگذرد تا استخوان آن جوش بخورد. اگر ما بتوانیم جسم خود را بشناسیم می‌توانیم در نگه‌داری این جسم سالم موفق باشیم. بنابراین با شناخت جسم و سیستم ایکس خودمان که شامل (نوروترانسمیترها) یا ناقل‌های عصبی در فضای سیناپسی و هورمون‌های درون‌ریز و برون‌ریز است، می‌توانیم روی خیلی از بیماری‌ها کار کنیم. همه‌ اجزای جسم انسان منظم و مهندسی شده است. جسم ما همیشه در حال ساختن خودش است و مرتب در حال باز‌سازی است. جسم ما تا زمان مرگ قادر است خودش را بازسازی کند و همیشه در حال تغییر است. جسم ما برای سوخت و ساز، نیاز به مواد اولیه دارد که این عناصر را از خاک و گیاهان می‌گیرد. از کمبودهای جسم خود، متوجه می‌شویم که چه مواد غذایی برای ما نیاز است. برای مثال؛ اگر پوکی استخوان داریم نشان‌دهنده کمبود کلسیم در بدن ما است، ولی باید همراه کلسیم، باید ویتامین دی هم استفاده شود.

سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر؛

جسم خیلی عظمت و سازمان‌های بزرگی دارد که ما هیچ‌ چیز از این جسم را نمی‌بینیم. تنها چیزی که از جسم‌ خود متوجه شده‌ایم این‌ است که دماغ یا شکم‌مان بزرگ است و باید کوچکش کنیم. آقای مهندس می‌فرمایند: دانشمندان معتقد هستند در مغز بیشتر از صد میلیارد سلول وجود دارد که ما از درک این صد‌ میلیارد عاجز هستیم، هر سلول برای خودش یک شهر، کشور یا یک کهکشان است. هر سلول ما به تنهایی یک نیروگاه دارد و در این نیروگاه‌ها بین ۲۵ تا ۳۵ هزار ژن وجود دارد و این ژن‌ها از DNA ساخته شده‌اند، DNA از پروتئین‌ها درست می‌شود، پروتئین از اسید‌آمینه و اسیدآمینه از اتم‌ها ساخته می‌شود و این‌ها همه جز کوچکی از جسم ما هستند، که انتها ندارند و در تصور ما نمی‌گنجد که چقدر عظمت دارند. طبق گفته‌های آقای مهندس، جسم همه‌ انسان‌ها دائماً در حال ساخت و ساز است، همه اعضای بدن ما تاریخ مصرف دارند. مانند؛ استخوان‌ها، سلول‌ها، ناخن‌ها و غیره. مسئله‌ دیگری که مطرح است این‌که چرا علائم افسردگی بعد از زایمان و علائم شخصی که موادمخدر را قطع می‌کند یکی است؟ چون مادر وقتی باردار می‌شود مغز او انواع و اقسام مواد مخدر را به شکل‌های گوناگون در اختیار او قرار می‌دهد تا بتواند وضعیت حاملگی را تحمل کند و از یک سرخوشی خاصی برخوردار باشد، اگر این ویژگی نبود، همه‌ مادرها از شدت درد در زمان زایمان می‌مردند، پس در موقع زایمان مواد مخدر به اوج خود می‌رسد و دیگر مواد مخدر به آن اندازه تولید نمی‌شود به همین خاطر علایم افسردگی پس از زایمان مانند علائم قطع مواد مخدر می‌باشد. سوال دیگر که پیش می‌آید؛ این‌که چرا مواد مخدر روی انسان اثر می‌گذارد ولی مواد غذایی روی انسان اثر نمی‌گذارد؟ آقای مهندس در جواب می‌گویند: فقط کافی است به ساختار مغز نگاهی بیندازیم، مغز یک اندام الکترو‌شیمیایی است یعنی واکنش‌های شیمیایی روی مغز تأثیر می‌گذارد که بعضی از موادشیمیایی بیشتر در مغز اختلال ایجاد می‌کنند، پس تأثیرگذاری داروهای روانی به این بستگی دارد که چقدر از سد خونی مغز عبور کنند. آقای مهندس می‌فرمایند: الکل و مواد مخدر چون قادر هستند در چربی‌ها حل شوند می‌توانند از سد خونی مغز عبور کنند و بالانس شیمیایی را کاملاً عوض کنند و باعث گردند که در تعادل مواد مخدرِ طبیعیِ مغز، اختلال به وجود بیاید و سطح تولید آن‌ها کاهش یابد و کم‌کم مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد مخدر درونی شود که به این عمل اعتیاد می‌گویند. مسئله‌ دیگری که آقای مهندس مطرح می‌کنند این‌که افسردگی بعد از زایمان در اثر عدم شناخت انسان می‌باشد که طبیعی‌ است، وقتی کسی فرق بین زایمان طبیعی و سزارین یا فرق بین شیر دادن و شیر ندادن به بچه را نمی‌داند، این مسئله خیلی مهم و طبیعی است که مادر افسردگی بگیرد، چون زمانی که مادر به بچه شیر می‌دهد کل بدن او از نظر مواد مخدر طبیعی کامل است و افسردگی بعد از زایمان هم نمی‌گیرد. بچه درون شکم مادر مانند گردویی‌ است که وقتی رسیده باشد پوستش نازک می‌شود و به راحتی کنده می‌شود. دردهای عادت ماهیانه که خانم‌ها متحمل می‌شوند به علت ریزش داخلی رحم است و در همین شرایط مواد مخدر طبیعی برای تسکین دردهای ناشی از ریزش رحم به کمک خانم‌ها می‌آید و به علت متمرکز شدن به یک قسمت خاص رحم می‌رسد و دیگر به سایر قسمت‌های بدن مواد مخدر طبیعی یا مواد ضد درد نمی‌رسد، به همین خاطر قسمت‌های دیگر کم می‌آوردند و این مرحله یک خماری کوچک است، پس به این نتیجه می‌رسیم که موجودات مؤنث بیشتر از مذکر به مواد مخدر وابسته هستند و ما متوجه شدیم که تولید انواع و اقسام مواد مخدر یا مواد ضد درد بدن یکی از پایه‌های اصلی فیزیولوژی جسم و تغییرات روحی و روانی می‌باشند.


سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر؛

جسم انسان مانند یک ساختمان بزرگ و یا مثل یک شهر بزرگ، خیلی پیچیده است. اگر بخواهیم راجع به جسم بگوییم، خیلی چیزها را هنوز در مورد جسم نمی‌دانیم. اگر ساختار جسم را بشناسیم دیگر کسی از بیماری‌ها نخواهد مرد. یعنی، دیگر کسی بیمار نمی‌شود. شاید از کهولت سن بمیرد، ولی از بیماری نمی‌میرد. اگر بخواهیم جسم را درمان کنیم باید آن را بشناسیم و مثل هر مسئله، اول باید صورت مسئله حل شود. بعضی افراد برای لاغری انواع و اقسام قرص‌ها را مصرف می‌کنند، و نمی‌دانند این داروها چقدر ضرر دارند. یا این‎‌که فقط ظاهر خود را می‌بینند و برای لاغری و بهتر شدن ظاهر خود، پیکر‌‌تراشی می‌کنند، که این کار باعث نابود شدن جسم می‌شود. اضافه وزن به مرور باعث بیماری می‌شود ولی اگر بدون آگاهی از روش‌های لاغری استفاده کنیم، بیشتر به جسم خود ضرر می‌رسانیم. اگر با ساختمان جسم آشنا شویم، می‌دانیم که برای حرکت و کار کردن احتیاج به غذا و کالری داریم و باید غذای مفید مصرف کنیم. مغز هم برای کار احتیاج به کالری دارد. وقتی سی‌دی می‌نویسیم مغزمان را به کار می‌اندازیم و مغز انرژی لازم را از چربی‌ها و کالری موجود در بدن می‌گیرد که این باعث لاغری بدون ضرر می‌شود. پس کنگره۶۰ به ما آموخت که اضافه وزن را هم می‌توان مانند اعتیاد به روش dst درمان کرد، پس نا‌آگاهانه از هر نوع دارویی استفاده نکنیم تا به درمان برسیم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر؛

خداوند را شاکرم که کنگره را در مسیر زندگیم قرار داده و از آقای مهندس دژاکام برای ابداع این روش جدید تشکر می‌کنم. یک سری از رژیم‌ها و درمان‌های چاقی باعث بیماری، سوء تغذیه و در نتیجه لاغری  می‌شوند. ما باید بدانیم چه چیزهای می‌خوریم و چقدر می‌خوریم. برای رژیم ترازو را باید خیلی جدی بگیریم وقتی روی ترازو ایستاده‌ایم فکر کنیم که من چرا وزنم کم شده است؟ هیچ شناختی از فیزیولوژی جسم نداریم، اضافه‌ وزن، آرام به بدن ما اضافه می‌شود، آرام‌آرام نقطه تحمل انسان را بالا می‌برد در صورتی‌ که اگر بدانیم هر ده کیلو اضافه‌ وزن یعنی یک کیسه ده کیلویی برنج را حمل کردن و وقتی‌ که بالا و بالاتر می‌رود کیسه‌ها هم اضافه می‌شود و این یک مشکل جدی است. هر چیز معیار و اندازه دارد، اول باید جسم را بشناسیم بعد در مورد آن تحقیق کنیم، مثلاً برای لاغری از داروها استفاده نکنیم چون عوارض دارند، مصرف کالری در مردان بیشتر است چون بدن آن‌ها عضله است و احتیاج به کالری بیشتری دارد. ما به این باور رسیده‌ایم که هیچ اتفاقی در زمان کوتاه به وقوع نمی‌انجامد. اگر حرکتی به دانایی ختم نشود هیچ اتفاقی نمی‌افتد. کسی که پول دارد ولی دانایی ندارد دچار فقر خواهد شد، در درمان چاقی هم همین‌طور است، ما باید ابتدا دانایی را کسب کنیم تا ماهیت اصلی خواسته خود را بیابیم. همان‌طور که در درازمدت چاق شده‌ایم می‌توانیم آرام‌آرام وزن خود را کاهش دهیم چون سیستم خلقت و فرآیند هر سازندگی در هستی به صورت تدریجی است و در بستر زمانی مشخص، انجام می‌پذیرد. حس تعیین‌کننده همه چیز ماست؛ حس یکی از صور پنهان است که رد پایش را در همه‌ جا می‌توانیم ببینیم و دنبال کنیم. حس اولین شروع به کار افتادن عقل است. حس در یک کلام نیرو است.

رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون ششم)
ارسال و ویراستار: همسفر لیلا دبیر سایت

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .