جلسه پانزدهم از دوره هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خیام با استادی راهنمای لژیونز جونز همسفر سمیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «اضافهوزن و تعادل آن با متد کنگره60» روز دوشنبه ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خلاصه دستور جلسه را نگهبان عزیز گفتند و هم اینکه همه عزیزان در مورد اضافهوزن تا حدودی میدانید، مگر اینکه تازهوارد باشید. تکرار کنگره خیلی شیرین است و گاهی از این تکرارها نکتههای خیلی مهمی درمیآوریم. من اگر بخواهم تجربه خودم را بگویم، سالهای سال با اضافهوزن شدید روبهرو بودم و هر چه میخوردم چاق میشدم با خودم میگفتم این چه وضعی است که من دارم، چرا اینطوری به دنیا آمدهام، چرا فلانی هرچه میخورد لاغر است؛ ولی من با اینکه از او کمتر غذا میخورم چاق میشوم. اینها همه سؤالهایی بود که از خودم میپرسیدم. وقتی اضافهوزن داریم همیشه با خودمان تکرار میکنیم. شاید برای خیلیها پیشآمده باشد که در خانواده یا فامیل افرادی هستند که وزن خیلی متعادلی دارند و ازنظر تغذیهای از شما بیشتر میخورند؛ ولی مثل شما چاق نمیشوند، به فرموده آقای مهندس این از خوششانسی آن شخص است.
من از خودم بگویم از سن 6 الی 7 سالگی شروع بهاضافه وزن کردم. دلیل اضافهوزن من چه بود؟ من تا آن سنین یک وزن متعادل داشتم چرا یکدفعه شروع بهاضافه وزن کردم؟ جواب آن چیزی غیر از تغذیه نامناسب نبود و پدر و مادری که با تفکر اشتباه میگفتند بچه تا چاق نباشد سالم نیست و چیزی که در قدیم همیشه میگفتند: بچه تپل چه قدر ناز است و بچهای که لاغر است حتماً یک بیماری دارد؛ ولی به آینده آن بچه فکر نمیکردند که چه سختیها و مشکلاتی خواهد داشت تا زمانی که چاق بودم به هر دری زدم و من این را بارها و بارها هم در لژیون و همزمانی که استاد جلسه بودم گفتم سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
فقط این را بگویم هر کاری که انجام دهید، هر دارویی که مصرف کنید، داروهای شیمیایی،گیاهی یا رژیمهای سخت هیچکدام مثل تغذیه سالم کمکتان نمیکند. به گفته آقای مهندس «جسم ما مثل یک شهر یا مثل یک ماشین است.» پس من تا آن ماشین را نشناسم که از چه چیزی تشکیلشده است هیچ موقع نمیتوانم زمانی که خراب شد آن را درست کنم؛ پس تا جسم خود را نشناسم هیچوقت نمیتوانم آن را درست کنم. همیشه دنبال راههای غلط گشتیم، سالهای سال با مسافرانمان کلنجار رفتیم که چرا تو درمان نمیشوی؟ چرا ترک نمیکنی؟ من خودم جزو افرادی بودم که همیشه میگفتم همه به کلاسهای NA میروند تو چرا نمیروی؟ همه فلان کار را کردند و ترک کردند تو چرا این کار را نمیکنی؟ همیشه بهزور مجبورش میکردم که کارهای اشتباه مثل رژیمهای غلط را انجام دهد.
رژیمهایی میگرفتم که باعث شد به معدهام آسیب برساند. سرکه سیب را بهطور غلط مصرف کردم که باعث از بین رفتن پرز معدهام شد؛ طوری که بوی آبلیمو از دور به بینیام میخورد حالت تهوع میگرفتم و معده درد میشدم. به خاطر اینکه رژیمهای سخت گرفته بودم و نتیجهاش بهغیر از اینکه به بدن خودم آسیب رساندم؛ هیچچیز دیگری نداشت. تنها راهی که من را از این شرایط نجاتم داد کنگره60 بود. شاید ازنظر بعضی افراد این سالاد خوردن یا این تخممرغ خوردن همهاش ادا و اصول است و با این چیزها لاغر نمیشوی؛ ولی باور کنید من اگر جسم خودم را بشناسم، بدانم که چه چیزهایی برای جسم من مفید یا مضر است و مواد نگهدارنده را از رژیم غذایی خانوادهام و از سبد غذاییام حذف کنم؛ هم جسم خودم را آباد میکنم و هم باعث میشود چربیهای اضافه را بسوزانم و بیرون بریزم.
چربی سوزاندن چیزی است که میتوانید دوباره آن را جایگزین کنید. زمانی که من یاد بگیرم زباله را از خانهام بیرون بریزم آن چربی اضافه هم مثل زباله میماند؛ دیگر نمیتواند جایگزین شود؛ چون من اصول زندگیام را یاد گرفتهام، پروتئین تنها چیزی است که در بدن چربیسازی نمیکند و پروتئین مصرفی من تنها از گوشت نیست؛ بلکه از حبوبات و سبزیها هم هست و از تمام چیزهایی که میتوانیم دنبالش بگردیم و هزینه زیادی ندارد. روغنهای زیادی که برای بدن من مضر است از برنامه غذاییام حذف کنم. حذف کردن روغن باعث میشود که هم کل خانواده من سالم شوند و هم معدهای سالم داشته باشند. اضافهوزن من درمان شده است، معده مسافرم درمان شده و بوی بد دهان فرزندم از بین رفته است. وقتی تغذیه سالم وارد زندگی من شود؛ وقتی مواد افزودنی از زندگی من خارج شود، باعث میشود که کل زندگی من دگرگون شود نه اینکه فقط وزن من.
کسی که میخواهد اضافه وزنش را درمان کند؛ فقط به فکر این نباشد که چاقیاش درمان شود به فکر سلامتی جسمش باشد. وقتی با این فکر شروع کنیم مطمئناً وسط راه کم نمیآوریم. شاید در ماه اگر من تغذیهام را کنار بگذارم با یک مسافرت رفتن یا یک مهمانی رفتن، شاید در حد 100یا 200 گرم باشد؛ ولی من در کنگره راه حلش را پیدا کردهام و میتوانم با مصرف کالری کمتر و ورزش بیشتر دوباره آن مواد اضافه را از بدنم خارج کنم. نگذارید زانودرد، بیماریهای مفصلی، فشارخون یا کبد چرب به شما آسیب برساند. من تقریباً 3 سال پیش اصلاً نمیتوانستم چهارزانو بنشینم؛ یعنی آرزو داشتم زانوهایم را جمع کنم؛ ولی به خاطر اضافهوزن زیادی که داشتم نمیتوانستم؛ ولی خدا را شکر الآن اگر 3 ساعت یا 4 ساعت راه بروم؛ هیچ مشکلی برای استخوانهایم به وجود نمیآید؛ چون من در اینجا یاد گرفتم چه چیزی را با چه چیزی بخورم که کلسیم آن جذب بدنم شود.
سبزیها، پروتئین و گوشت را چه زمانی مصرف کنم؟ میوهها را چه زمانی مصرف کنم؟ ویتامینها و پروتئینی که میخواهد جذب بدنم شود خوب جذب شود، طوری نباشد که من بخواهم دوباره دنبال قرص و ویتامین باشم. من رژیمهای سخت هم گرفتم و باعث شد دکتری که رفتم کلی به من ویتامین بدهد؛ یعنی از بدن من چربی بیرون نرفته بود؛ بلکه تمام ویتامینها و پروتئینهای بدنم حذفشده بود. عضلههای من سوخته بود، ماهیچه سوزی کرده بودم بهجای اینکه چربیسوزی کنم؛ ولی خدا را شکر با این روش پوست بدن شل نمیشود؛ چون وزن بهتدریج تعادل پیدا میکند. مطمئن باشید پیوسته است؛ یعنی اگر ولش کنید دوباره برنمیگردد.
بعضی مواقع از مسافرهایمان ناراحت میشویم که وسط راه گریز میزنند. لژیون تغذیه سالم درمانش خیلی سختتر از درمان مصرف مواد است. به خاطر اینکه مصرف نکردن مواد، یک جایگزینی به نام داروی OT دارد؛ ولی ما برای این کار جایگزینی نداریم. میتوانیم یاد بگیریم ذهن و جسم خود را سالم نگهداریم. دنبال این نباشید که چه چیزی بخورم که وزنم زودتر کم شود، همیشه دنبال این باشید که سالم بخورید و سالم را یاد بگیرید. دنبال اینکه غذاهای متنوع با فلان روغن را درست کنم نباشید. دنبال یک تغذیه به روشهایی که خدا را شکر آقای مهندس راحت در اختیار ما قرار داده است باشیم. لازم نیست ما حتماً سر لژیون قرار بگیریم، سیدیها را گوش بدهیم خودمان متوجه میشویم.
ما خانمها باید سالم بمانیم که یک خانواده سالم داشته باشیم. منِ مادر اگر سالم باشم میتوانم یک بچه سالم، یک شوهر سالم و یک خانواده سالم داشته باشم؛ پس به فکر سلامت خودتان باشید و اگر 5 یا 6 کیلو کم میکنید، یکدفعه به قبل رژیم برنگردد، حواستان را جمع کنید. امیدوارم همگی به آن چیزی که خواسته درونتان است برسید.

تایپیست: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر مرضیه
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
255