جلسه هجدهم از دوره سوم جلسات لژیون سردار نمایندگی دلیجان، با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر محمد، دبیری و خزانهداری همسفر مسعود، چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴،با دستور جلسه:" وادی اول و تاثیر آن بر روی من"، ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
.jpg)
دستور جلسه در مورد وادی اول است که همه ساختارها با تفکر آغاز میشود. در این چند روز با خود فکر میکردم که در لژیون سردار چه بگویم و چطور صحبت کنم. دستور جلسه با آن که در مورد تفکر است و گمان میکنی چیز راحتی است اما حرف زدن در مورد آن بسیار سخت است. افکار بسیار زیادی در اطراف ما وجود دارد اما آن تفکری که ما را به مقصد درست برساند شاید در این افکار زیاد نباشد. همه چیز به تفکر سالم و درست ما بستگی دارد تا به آن آگاهی لازم برسیم. تلاش در این مسیر بسیار مهم است، همچنین آن نامه پیشین هم باید وجود داشته باشد تا راه هموار شود تا به آن آگاهی و علم برسیم.
انسانها به چند گروه تقسیم میشوند: افرادی که فقط جهت جمعآوری مال به این دنیا آمدهاند، اینها افرادی هستند که فقط دوست دارند به یک شهرتی برسند. من باید با خود فکر کنم که برای چه در این سیستم هستی به دنیا آمدهام، آیا فقط به این دنیا آمدهام که ثروت اندوزی کنم و برای شهرت و رسیدن به جاه و مقام و فخر فروشی زندگی کنم؟ باید زکات هر چیزی که به دست میآوریم چه علم یا مال را پرداخت کنیم. لژیون سردار دقیقاً پرداخت کردن همین زکات است.
.jpg)
اینکه من رضا در کنگره به رهایی رسیدم و برای من هزینههایی شده است. کنگره رایگان است اما مجانی نیست. من باید به این فکر کنم که قبل از من چه هزینههایی در این مکان شده است. من هم برای خود و دیگران باید چه هزینههایی انجام بدهم؟ خداوند به من این لطف را کرد که اجازه داد در لژیون سردار شرکت کنم، از آخر سفر اول دوست داشتم دنور شوم. همه چیز در فکر آدم است. انسان برای رسیدن به هدف باید آن را در ذهن بپروراند. من دنوری را در ذهن خود تصور کردم و همان مسیر را جلو آمدم و دنور شدم.
هر پرداخت که انجام میشود کمکی است که من به خودم میکنم. خداوند حتی به من لطف کرده است که اجازه داده من در لژیون سردار بنشینم. نشستن روی این صندلی برای من سعادت است. نشستن روی این صندلی استادی و تجربه کردن آن نیز همان زکاتی است که باید انجام شود. نتوانستم در زمینه خدمتی کمک کنم با خود گفتم حداقل در بحث مالی مشارکت داشته باشم.
در سفر اول این آگاهی و دانش را نداشتم که سبد چرا چرخیده میشود و راجع به لژیون سردار اصلاً شناختی نداشتم. متوجه شدم که این هزینههایی که در کنگره میشود توسط خود اعضا جمعآوری میشود. زمانی که مسائل برای ما روشن میشود خیلی راحتتر میتوانیم در این لژیونها شرکت کنیم و کمک کنیم. کمک کردن هم برای خود ماست و فخری بر دیگری نیست. این اجازه توسط خداوند برای من صادر شده است که بتوانم کمک کنم، پس فخر فروختن معنایی ندارد. تا قبل از کنگره حتی نمیتوانستم به موقع از خواب بیدار شوم و تا ظهر خواب بودم اما در ایام عید از ساعت ۶ صبح دیگر خوابم نمیبرد و همه اینها را مدیون کنگره هستم. هر روز به کنگره فکر میکنم و دلتنگ آن میشوم زمانی که از آن دور میشوم. باید بدانم که فکر کردن تنها کافی نیست و باید عمل هم پشت سر آن باشد. بدون تلاش و کوشش ما هیچ وقت ساختاری به وجود نمیآید.
تایپ، عکس و ارسال خبر: مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
144