جلسه دهم از دوره بیست و چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان به استادی راهنمای محترم مسافر محمد ، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه " وادی اول و تأثیر آن بر من " پنجشنبه 21 فروردینماه ۱۴۰۴ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
ابتدا از گروه مرزبانی و ایجنت محترم تشکر می کنم خوشحالم که این جایگاه یک بار دیگر قسمت من شد تا تجربه جدیدی را کسب کنم
دستور جلسه وادی اول با تفکر ساختارها آغاز می شود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال است .
آنچه که از این وادی به ذهن من می رسد این است که انگار این وادی دو مرحله یا دو قسمت دارد. برای اینکه قسمت اول این وادی را خوب درک کنیم ابتدا باید به قسمت دوم مطلب توجه کنیم که می گوید بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می رود . تجربه خود من این بود که بدون تفکر و فکر کردن درست اقدام به ترک اعتیاد به روش های مختلف کردم که همگی آنها نه تنها به شکست انجامید بلکه آن چیزهایی که از قبل هم داشتم را از دست دادم . مثلا اولین باری که اقدام به ترک مواد مخدرکردم روزی یک گرم مصرف من بود نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه افزایش نیز پیدا کرد چون بدون تفکر صحیح یا اصلا بدون آنکه فکر کنم اقدام به ترک کردم یعنی قبل اینکه فکر کنم شروع کردم به عمل کردن و این کارم در ادامه شرایط زندگی را برایم سخت کرد نه تنها مصرف موادم را ترک نکردم بلکه مصرف انواع قرص های اعصاب و روان نیز به آن ها اضافه شد. برخلاف آن تجربیات قبلی وقتی وارد کنگره شدم یاد گرفتم قبل از هر عملی ابتدا تفکر اندیشه و تجزیه تحلیل کنم از این وادی این را یاد می گیریم که برای درست اجرا شدن هر کاری به همان اندازه باید بررسی و اندیشه کنیم. برای اجرای بعضی از کارها لازم است یک ماه تفکر کنیم . برای انجام بعضی از کارها مدت ها زمان لازم است تا فکر کنیم . همیشه این گونه بوده است که هر کاری بدون تفکر و اندیشه انجام شده به سرانجام خوبی نرسیده است . چه آن کار منفی باشد چه مثبت .در مرحله بعد ما یاد می گیریم که مسائل یا مشکلات قدیمی با علم جدید حل می شود . آموزش می بینیم که چطور فکر کنیم به چه موضوعاتی فکر کنیم یا اصلا به چه چیزهایی نباید فکر کنیم . برای این کار نیاز به یک علم جدید نیاز به تفکر جدید و بررسی بیشتر داریم .اگر من به دنبال ساختن یک ساختمان هستم ابتدا باید فکر کنم باید نقشه درست و بهترین نقشه را بکشم یا اینکه برای این کار چه امکاناتی لازم دارم و برای حل چالش هایی که در مسیر خواهم داشت برنامه ریزی کنم . تا اینجای وادی حرف و سخنی از عمل نیست تنها بحث ما حول تفکر است . در اینجاست که من برای عملیاتی شدن تمام تفکراتم چه در ذهنم و چه در بیرون نیاز به علم وآموزش دارم. اگر بر پایه علم آگاهی که از قبل داشتم بخواهم عمل کنم قطعا نتیجه نمی گیرم و ممکن است که خسارت جبران ناپذیری هم به خودم و گاها به اطرافیانم بزنم . تفکری ارزشمند است که در پس آن به اندازه کافی علم آگاهی وجود داشته باشد یا همان مثلث دانایی که قاعده آن تفکر است و دو بال به نام آموزش تجربه دارد ، برای تصمیم گیری درست علم و دانش لازم است و هم کاربردی کردن آن در مسیررسیدن به ان. تصمیماتی که درگذشته گرفتم چون علمی راجع به آن تفکر و تصمیم نداشتم . چون بلد نبودم چگونه اجرا کنم . گرچه مدت ها به آن فکر کردم هیچ کدام به نتیجه مطلوب نرسید و خسارت نیز به بار آورد اگر بخواهیم با علم اندک خود اقدام به کارهای بزرگی بکنیم قطعا نتیجه نمی گیریم تنها به صرف تفکر یا فکر کردن کاری انجام نمی گیرد، هر چند من سال ها به آن فکر کنم که ترک کنم قطعا این انجام نمی گیرد و نیاز هست آموزش و آگاهی کاملی برای انجام آن پیدا کنم . بنابراین نیازمند همین آموزش ها و کلاس آمدن ها و همچنین فرمان راهنما می باشد.با تفکر انسان ها می توانند خودشان را پیدا کنند ولی به نیرو القا احیا و تحرک نیز احتیاج است . همچنین باید فرمان از جای دیگر صادر شود .

صادر شدن فرمان به خواست ما بستگی دارد .اگر من به کنگره بیایم و فرمان راهنما را اجراکنم . کم کم القائات و الهامات حرکت در این مسیر قرار می گیرند تا من به نتیجه درست برسم . برای این کار من نیازمند آموزش و تجربه هستم .آنچه مهم است من نباید به باورهای قبلی خود تکیه کنم. آن چیزی که باعث می شود رو به جلو حرکت کنیم و باعث شکستن نوک پیکان تاریکی ها می شود کسب آموزش و افزایش دانایی و اگاهی است .
مرزبان خبری : مسافر صادق
عکاس : مسافر مهدی
تایپ : مسافر جواد
ارسال : مسافر جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
151