English Version
This Site Is Available In English

من در گذشته از روی احساساتم تصمیم می‌گرفتم

من در گذشته از روی احساساتم تصمیم می‌گرفتم

جلسه چهارم از دوره چهل‌‌وششم جلسات آموزشی‌ عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی مسافر غلام‌عباس و نگهبانی مسافر سیف‌الله و دبیری مسافر حشمت با دستور جلسه "وادی اول و تاثیر آن روی من" در روز پنج‌شنبه ۲۱ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

سلام دوستان غلام‌عباس هستم مسافر. در ابتدا جا دارد خداوند را سپاسگزاری نمایم که در این جایگاه قرار گرفتم و تشکر ویژه می‌کنم از خدمت‌گزاران این مجموعه که این فرصت را برای من فراهم کردند تا بتوانم خدمت کنم.
و اما در مورد دستور جلسه وادی اول تفکر ساختارها آغاز می‌گردد و بدون تفکر هر آنچه هست رو به زوال می‌باشد.
در دو جلسه قبل به خصوص جلسه روز یک‌شنبه جناب آقای منصوری دیده‌بان محترم در رابطه با این موضوع بسیار خوب صحبت کردند و توضیحات خوبی را ارائه دادند و برای من هم بعد از مدت طولانی بود که متوجه شدم با تفکر ساختارها آغاز می‌شود به چه معنی می‌باشد و تازه این موضوع برایم روشن شد چون در گذشته چه مصرف‌کننده بودم و چه نبودم اگر فکری به سرم می‌زد خیلی زود و گذرا بود، مثلاً اگر کسی به من حرفی می‌زد فکر می‌کردم که درست است و سریع من تصمیم می‌گرفتم و این بسیار اشتباه بود که این فکر می‌آمد توی سر من و من از روی احساساتم تصمیم می‌گرفتم و جاهایی بر اثر حساس ترس یا منیت و یا هر موضوع دیگری من تصمیم می‌گرفتم و این یک فکر گذرا بود و من سریع به آن عمل می‌کردم و بعد در آخربار هم پشیمان می‌شدم چرا؟ چون بدتر شده بود ولی وقتی به اینجا آمدم و در جمع شما عزیزان قرار گرفتم متوجه شدم که تفکر کردن بسیار مهم است در تمام مراحل زندگی و همه سطوح زندگی و فرقی نمی‌کند. در همه روابط ما باید درست فکر کنیم و درست تصمیم بگیریم و درست عمل کنیم که دیگر اشتباهی پیش نیاید و اینجا من یاد گرفتم که عجله نداشته باشم و صبر داشته باشم و حتی اگر خشم به سراغ من آمد فروتن باشم و موضوع را با تفکر عمیق بررسی نمایم ولی در گذشته تفکر اصلاً معنایی نداشت. یک مثالی که می‌زنم اینکه من بدون تفکر تا پاسی از نیمه شب بیدار بودم و به کار ضدارزشی مثل مصرف مواد مخدر مشغول می‌شدم و یک دفعه تصمیم می‌گرفتم که با اعضای خانواده بروم تهران و بدون اینکه فکر کنم که آیا خودرو سالم هست یا نیست آیا توان رانندگی دارم یا ندارم و هزاران اتفاق دیگر و در نهایت با پشیمانی روبرو می‌شدم ولی اینجا یاد گرفتم اول تفکر و مشورت و عقلانیت را در تمام مراحل زندگیم داشته باشم و موضوعی را که آقای مهندس خیلی به آن اشاره دارد و یادآوری می‌نماید مسئله رهایی خودمان هست که چه چیزهایی به آن القا می‌شود مثلاً توانایی‌های فردی که با تفکر مثبت و اندیشه مثبت به اینکه می‌توانم و باید باور داشته باشم. از اینکه به حرف‌های من گوش کردید خیلی ممنون و سپاسگزارم.

نویسنده: مسافر عباس از لژیون نهم
عکاس: راهنمای محترم مسافر حجت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .