برگزاری جلسه هماهنگی لژیون سردار شعب شمال کشور در آزادشهر با حضور دیده بان محترم لژیون سردار

برگزاری اولین جلسه از دور اول جلسات هماهنگی لژیون سردار شعب شمال کشور(شامل : نیما یوشیج، قائمشهر، گرگان و آزادشهر) در نمایندگی آزادشهر با حضور دیده بان محترم لژیون سردار جناب آقای زرکش روز پنجشنبه مورخه 21 فروردین ماه 1404

خلاصه سخنان دیده بان محترم لژیون سردار جناب آقای علیرضا زرکش: 

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
توفیق شد اولین گردهمایی لژیون سردار سال 1404 در نمایندگی آزادشهر برگزار شود انشالله سال خوبی را پشت سر گذاشته باشید سال جدید را با تفکر نو آغاز کرده باشید. کنگره برای ما چیزی جز خیر و برکت نداشته است من شخص علیرضا نمی‌دانم لژیون سردارچیست، انسانها در مورد چیزی که می‌دانند در آن مورد توانمندتر هستند چیزی که استاد امین می‌گوید: آموزش ، دانایی موثر و تجربه و تفکر است این مجموعه به ما کمک می‌کنند که این دانشی را که یاد گرفته‌ایم آگاه باشیم. آن دانشگاهی که جناب مهندس در مورد آن صحبت می‌کند دانش همراه با آگاهی است برای همین ما دور هم جمع می‌شویم و در مورد دستور جلسات و تجربه خود صحبت می‌کنیم وقتی با این مفاهیم آشنا می‌شوم راحتتر می‌توانم قدم بردارم در سفر اول تمام سعی خود را می‌کنیم که با وادی‌ها آشنا بشویم وادی‌ها دو صورت دارد صور آشکار و صور پنهان است همان چیزی که از آن تعریف می‌کنیم و هیچ استفاده ای هم نمی‌بریم. در سفر اول آن چیزی که جناب مهندس صحبت می‌کنند ما داریم بازگو می‌کنیم حکمت آقای مهندس را بازگو می‌کنیم سفر دوم بسیار متفاوت است باید فهمی از صور پنهان این وادی‌ها داشته باشیم وادی اول ما باید فکر کنیم این فکر باید تبدیل به افکار بشود افکار ما به تفکر تبدیل بشود در این تفکر باید اتفاقی بیفتد تا دست به دست تعقل بدهد تا به یک نتیجه‌ای برسد تصور ذهنی من را که جناب مهندس آن را تفکر نامیده است تا ساختاری بوجود بیاورد آنقدر توانمند باشد که من بیرون آن ساختار را ببینم در طول زمان، همان اتفاقی که برای جناب مهندس افتاد این را یک سفر دومی باید درک کند وادی اول یعنی وادی چهاردهم ، وادی اول یعنی وادی سیزدهم همه این وادی‌ها یعنی وادی اول تمام وادی‌ها کمک می‌کنند که وادی اول اتفاق بیفتد من باید یک تفکری بکنم و به آن تفکر دست پیدا کنم حالا هر تفکری که باشد چه مادی و چه معنوی باشد جناب مهندس الگوی ما است بسیار انسان معنوی و مادی هستند هر چه اندیشه می‌کنید می‌بینید که همه آنها بر گرفته از یک تفکر است یک تفکری که بر یک مبنایی درست نطفه آن گذاشته شد وقتی به دنیا آمد دیگر دست جناب مهندس نبود تفکر از زمانی که ساختار آن آغاز می‌شود و قابل رویت می‌شود دیگر دست ما نیست اگر درست باشد برای اینکه این تفکر به نتیجه برسد این خیال بافی که من در مورد آن صحبت می‌کنم اگر به وقوع بپیوندد آن مسیری که جناب مهندس برای من رهجو در نظر گرفته در آن مسیر حرکت کنم سفر دوم در کنگره یعنی بخشش ، یعنی انفاق ، گذشت ، محبت، عشق که ما درسش را در لژیون سردار می‌خوانیم لژیون سردار ما را به این مفهوم می‌رساند تا درک و فهم بوجود نیاد یک شور است که همه شش میلیون می‌دهند من از راهنمایم رودروایسی دارم حالا میایم عضو لژیون سردار می‌شوم شب در خانه خوابم نمی‌برد اگر این شش میلیون را نمی‌دادم خیلی کارها می‌توانستم انجام دهم ولی وقتی مفهوم مطلب برای من بازگو شود دیگر بازی من متفاوت می‌شود سعی می‌کنم با تمام وجود دراین سرزمین حرکت کنم جناب مهندس دیروز در مورد جونز صحبت کرد چون من علیرضا به این فرمول ایمان ندارم نمی‌توانم آن را انجام بدهم آنقدر دورش می‌زنم تا به آن ایمان برسم تا بتوانم از این حکمت استفاده کنم بازی در سفر دوم همین طور است محبت صور آشکار است و عشق صور پنهان است و این فرزندی به نام بخشش دارد. 
یک سفر اولی در کنگره که نمی‌تواند مواد مصرف کند یک راهنما در کنگره نمی‌تواند به محارم دیگران نگاه کند یک ایجنت یا دیده بان می‌تواند این کار را بکند در چارچوب کنگره کسی نمی‌تواند این کار را بکند ما بیرون کنگره یک کنگره ای هستیم ما بیرون کنگره سیگار نمی‌کشیم ما بیرون کنگره باید سالاد بخوریم برای لژیون جونز و بیرون کنگره باید انسانی بخشنده باشیم بیرون کنگره باید دست در جیب کنیم و ببخشیم ولی در کنگره باید بیاموزیم کسانی که درسشان را تا انتها می‌خوانند کسانی هستند که به نتایج خوبی می‌رسند یک سفر اولی در ابتدای راه است و چیزی متوجه نمی‌شود یک تنی دارد که با روش دی اس تی به درمان می‌رسد این تن چسبیده به خویشتن ، تن آن به تعادل رسیده است آیا خویش او هم به تعادل رسیده است تازه بازی شروع شده است اگر می‌خواهد درست زندگی کند و به نتیجه برسد خیلی کارها باید انجام دهد باید بتواند خشم و شهوت خودش را کنترل کند صور پنهان این وادی‌ها بیرون نیست با تفکر ساختار درونی آغاز می‌گردد نه بیرونی ، اگر درون را درست کنیم بیرون هم درست می‌شود همه این داستانها به بخشش ربط دارد باید اجازه پیدا کنیم تا تزکیه و پالایش انجام شود باید مجوز آن صادر شود می‌بینید دارید زور می‌زنید و آن کار نمی‌شود چون هنوز اجازه آن صادر نشده است یک بذری را شما می‌کارید و بذر در نمی‌آید اجازه آن هنوز صادر نشده است باید کاری انجام می‌دادی که آن را انجام ندادی فرصت را نباید از دست بدهیم که چه اتفاقهایی برای چه کسانی بیفتد و ما تماشا کنیم باید به سرعت فرمان را اجرا کنیم لژیون سردار برای پولدارها نیست پول تحت فرمان ماست باید آگاهانه انجام داد بخشش را ما در لژیون سردار یاد می‌گیریم راهنمای لژیون سردار کیست جناب مهندس دژاکام است اعضای لژیون سردار فهم شان از کجا تغذیه می‌شود از جناب مهندس تغذیه می‌شود منبع آن کجاست سی دی‌های جناب مهندس است باید این مطالب جایی به کارمان بیایید در کنگره کاری که می‌کنیم باید ثمره آن را هم ببینیم به پایان گلریزان 1403 نزدیک می‌شویم باید حرفی که می‌زنیم مجری آن باشیم و آن را اجرا کنیم من زیاد صحبت نمی‌کنم و از مشارکت دوستان استفاده می‌کنیم.

تهیه گزارش و تایپ: مسافر جواد لژیون یکم

ارسال: مسافر محمد لژیون یکم