تمرکز روی مسیرهای تفکری

نهمین جلسه از دوره پنجاه و ششم کارگا‎ه‌های آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره ۶۰ نمایندگی پارک لاله، به استادی راهنمای محترم مسافر آرمین، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مسلم با دستور جلسه «وادی اول و تاثیر آن بر روی من» سه‌شنبه 20 فروردین1404 ساعت ۶:۰۰ صبح آغاز به کار‌کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

سلام دوستان آرمین هستم یک مسافر. از این که مجددا در پارک لاله و کنار شما عزیزان حضوردارم خوشحال هستم و خداوند را شکر می کنم مجددا می توانم حس خوب را در خودم به وجود آورم تا در ادامه مسیر پر قدرت تر حضور داشته باشم.
بزرگتری امتیازی که پارک لاله دارد این است که به محض بیدار شدن از خواب و حضور در آن از بقیه انسان ها جلو هستم و می توانم به راحتی به تمام کارهای روزمره خود رسیدگی کنم.
هر جایگاهی در کنگره60 بار آموزشی مخصوص به خود را دارد. برای خروج از تاریکی باید وادی اول به خوبی اجرا شود. با اجرای این وادی سیر تکاملی که به خاطر آن پا بر روی زمین گزاشته ام را متوجه می شوم و اندک اندک شروع به کامل کردن آن می نمایم.
در گذشته افکار بسیار زیادی در ذهن من در حال رفت و آمد بود اما در وادی اول متوجه شدم تفکر با فکر کردن بسیار متفاوت است و تفکر فقط یک فکر واحد است.
باید بسیار بر روی این موضوع متمرکز شوم که فکر های من چارچوب خاصی داشته باشد. نمونه بارز یک تفکر خوب این است که ساختار آن مشخص است و چارچوب دارد و ابتدا و انتهای آن مشخص است.
باید به این موضوع فکر کنم آیا تفکر من از یک مجهول به یک معلوم تبدیل می شود؟ یا از یک معلوم به یک مجهول؟
هنگامی وارد تاریکی می شوم که این چارچوب ها را اعم از ناامیدی یا میل به زندگی و یا ترس و یا شجاعت را در زندگی مورد توجه قرار نداده‌ام.
در گذشته هرگاه یک فکر به ذهنم می رسید سریعا آن را عملی می کردم. همیشه باید فکر خود را قالب بندی کنم و سریعا آن را به حالت اجرایی در نیاورم و بگذارم فکر به مرحله پختگی برسد.
هرگاه در گذشته به من راجع به ترک یا جایگزینی یک مواد با مواد دیگر توصیه ای می شد ان را اجرایی می کردم و هیچ گاه پرس و جو نمی کردم که آیا این کار صحیح است یا خیر؟
قبل از شروع سفر در کنگره ابتدا مرا بیدار کردند که چه چیزهایی باید در وجود تو تغییر کند و مثلث درمان را برای من تعریف کردند.
مثلث درمان جسم، روان و جهانبینی است و ضلع تفکر با جهانبینی درست می شود.
در ادامه با دانایی آشنا شدم و متوجه شدم اگر قرار است اتفاق مهمی در وجود من بیفتد با این مسیر تفکری به حقیقت خواهد پیوست. القاء، احیاء و تحرک در وادی اول برای من روشن شد و آن به این صورت بود که من نباید انتظار داشته باشم در جمعی حضور داشته باشم که مصرف کننده هستند و من مصرف نکنم! شاید چند بار مصرف نکنم ولی بالاخره مصرف خواهم کرد چون القاء در حال شکل گیری است.
القاعات منفی بسیار پرقدرت هستند و یقینا هنگامی که در جمعی قرار می گیرم که در حال غیبت هستند من هم ناخودآگاه غیبت می کنم.
این مثال از گذشته وجود دارد که اگر می خواهی پولدار شوید؛ باید در جمع پولدار ها باشید. در مورد حضور در کنگره هم همین اتفاق می افتد و ما با حضور در این جا افرادی را دیدیم که درمان شدند و ما هم متوجه شدیم بنابراین این اتفاق برای من هم خواهد افتاد.
جنس خواسته در کنگره بسیار مهم است ؛ اگر من بخواهم فقط مواد را ترک کنم ، ترک انجام می شود و اگر بخواهم درمان شوم قطعا به درمان خواهم رسید.
یکی از نکات مهم در مورد این وادی این است که به صورت هیجانی تصمیم نگیرم مثلا با ورود به کنگره دنبال درمان سریع نباشم و پله ها را به آرامی و سر زمان تعیین شده طی نمایم.
گاهی اوقات تفکر من درست است اما به آن اجازه نمی دهم در زمان درست خودش انجام شود. اتفاقی که برای من قرار است بیفتد این است که عقلانی باشد و در چارچوب صورت بگیرد.
مسئله بسیار مهم این است که فکر نکردن بهتر از زیاد فکر کردن است. ذهن انسان در روز بیش از هزاران تراکنش فکری را دارد. من به این نتیجه رسیدم که در بیرون از خودم چیزی را نمی توانم تغییر دهم و با دریافت آموزش ها و تغییر خودم بر روی مسائلی که با ان ها گریبانگیر هستم فوکوس خواهم کرد تا بتوانم ان ها را تغییر دهم.
دغدغه من درمان اعتیاد است بنابراین باید روی مسیرهایی متمرکز شوم که راه درمان مرا هموار می کند. با فکر کردن به مسائلی که هیچ گونه تغییری در آن ها نمی توانم به وجود بیاورم فقط فضای ذهنی خودم را اشغال تر کرده و از دریافت آموزش عقب می مانم.
صفحه سفید نقاشی در زندگی در اختیار من است ؛ قبل از ورود به کنگره فکر می کردم با تخریب هایی که به وجود آوردم دیگر نمی توانم زندگی کنم آما بعد از ورود به کنگره متوجه شدم اتفاقات بسیار زیادی را در زندگی خود می توانم رقم بزنم و صفحه سفید نقاشی در اختیار من است و هر طوری که بخواهم می توانم آن را نقاشی کنم.
تصویر خوب با تفکر خوب ترسیم می شود. اکنون با حضور در کنگره می توانم تصویرهای بسیار زیبایی را ترسیم کنم و به آن ها شکل بدهم.
درمان اعتیاد قبل از ورود به کنگره برای من ساده نبود اما بعد از ورود آسان شد . 

بسیاری از مسائل زندگی هم به این گونه است و با حضور در کنگره بسیاری از گره های زندگی خود را می توانم به راحتی باز کنم. 

تایپ، پیاده سازی و انتشار: مسافر سعید