یازدهمین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «وادی اول و تأثیر آن روی من» با استادی: راهنما مسافر علی، نگهبانی: مسافر سعید و دبیری: مسافر محمد روز پنجشنبه ۱۴ فروردینماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم مسافر: تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین از همه شما عزیزان سپاسگزارم. ابتدا سال جدید را خدمت همه اعضای کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان تبریک عرض میکنم، انشاءالله تعطیلات به همگی خوش گذشته باشد و سال جدید را با تفکرات و اندیشههای نو آغاز کرده باشیم.
دستور جلسه وادی اول؛ با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود. تفکر موضوعی است که در یک چارچوب و قالب قرار میگیرد و دارای جهت است و ما روی آن موضوع متمرکز میشویم و به هدف میرسیم؛ یعنی در واقع به خواستهمان میرسیم و فرقش با افکار و فکرکردن در این است که افکار و فکرکردن دارای جهت نمیباشد و همراه با تصور، تخیل و توهم است و میتوانیم به هر چیزی فکر کنیم. تفکر حرکتی است از یک مجهول به یک معلوم، دلیل اعتیاد را در بیرون کنگره به تعداد زیادی از مجهولات ربط میدادند و هر چه بیشتر تحقیق میکردند تعداد مجهولات بیشتر میشد که علت اعتیاد فقر فرهنگی، مجاورت در کنار افراد مصرفکننده، دوست بد، شکست در زندگی، پدر و مادر معتاد، ژنتیک و غیره است؛ اما کنگره ۶۰ این موضوع را بهراحتی حل کرد و اینگونه بیان کرد؛ اگر مسئله یا معادلهای بخواهد حل شود بایستی تعداد مجهولات با معلومات برابر باشد. در اعتیاد فقط یک مجهول و یک معلوم داریم که مجهول عدم آگاهی است و مشکل در جسم است و مسئله حل شد. تفکر مثلثی است شامل توان تصویری، توان عقلی و توان حسی، یعنی هر کاری بخواهیم انجام دهیم ابتدا تصویر در ذهن ساخته میشود بعد عقل شروع به تجزیهوتحلیل میکند و در کنارش حس انجام آن کار هم به وجود میآید. اگر توان تصویری، عقلی و حسی جهتدار باشد به توان واقعی میرسیم؛ یعنی به خواستهمان میرسیم. اگر بخواهیم در درمان اعتیاد این مثلث تفکر را در نظر بگیریم زمانی که ما تصویر رهایی را در ذهنمان بسازیم که درمان اعتیاد بایستی ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان میبرد که شخص به درمان برسد، از نظر عقلی کاملاً منطقی است؛ چون شخصی که سالها مصرف مواد داشته بهیکباره نمیتواند ظرف مدت چند روز حالش خوب شود، پس وقتی به موضوع درمان پی ببریم؛ چون حس و قوت قلبی هم در ما ایجاد میشود و به رهایی یا همان تصویر ذهنی میرسیم. در وادی اول میخوانیم که همه چیز همانند صفحه سفید نقاشی است سپس ذرهذره تصویر پدیدار میشود، اینکه آیا صفحه سفید من به واسطه اعتیاد یا حرکت در جهت تاریکیها سیاه شده است پس اولین کار بایستی صفحه سفید را پاک کنم. اگر بهعنوان یک مسافر به واسطه اعتیاد خیلی چیزها را ازدستدادهام در این وادی میگوید که به دلیل وجود مشکلات خیلی چیزها را ازدستدادهایم یا در حال ازدستدادن هستیم و یا ممکن است چیزی را از دست نداده باشیم؛ اما از آرامش کافی برخوردار نباشیم پس بهترین حالت این است که گذشته را فراموش کنم تا صفحه سیاه گذشته را پاک کنم؛ چون تصور درگذشته همراه با افسردگی است؛ اما اگر همسفر هستم و به واسطه مصرف مواد یا اعتیاد مسافرم دچار مشکلاتی شدهام، دچار درد و رنجهایی شدهام بایستی ببخشم و فراموش کنم تا صفحه سفید نقاشیام را از سیاهی پاک کنم تا بتوانیم تصویرهایی از رهایی و روزهای خوب در آینده ترسیم کنیم و پدید بیاوریم تا از پندار سالم به گفتار سالم و کردار سالم برسیم، از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
ویرایش و ارسال: مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
56