پنجمین جلسه از دوره چهل و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به استادی مسافر امید، نگهبانی مسافر جمال و دبیری مسافر میلاد با دستور جلسه «وادی اول و تاثیر آن روی من» چهارشنبه بیستم فروردین ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد
سلام دوستان امید هستم یک مسافر در ابتدا از آقای مهندس و کنگره ۶۰ و راهنمای خوبم آقای اکبر جوادی که این فرصت خدمت را به من داد تا بتوانم در این جایگاه خدمت بکنم و آموزش بگیرم و در زندگی استفاده نمایم، اولین تجربهای استادی است و دوست دارم با تفکر مشارکت بکنم، وادی اول بسیار ارزشمند میباشد که من چقدر به آن بها بدهم و سرمایه گذاری بکنم، با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود، اولین تفکر سالمی که من در این چند سال که از خداوند عمر گرفتم این بوده است که آمدهام به کنگره ۶۰، در گذشته نیز تفکر داشتم اما ناسالم بود و زمانی که وارد کنگره شدم در ادامه به من آموخت که حرکت کنم، حرکت این بود که به حرف راهنمای خودم گوش کنم و گوش به فرمان باشم فکر نکنید که من به این باور رسیدم، تازه تازه دارم متوجه میشم که کنگره چی هست واقعاً، عمل سالم یعنی چی، چه پولی و از کجا در بیاورم یعنی چی، چه فکری بکنم، چه حرفی بزنم یعنی چی، بعد از چهار سال، میخواهم راجب سفر اولیها صحبت بکنم، زمانی که میاد اینجا از قطع مصرف ده الی یازده ماه زمان میبرد سعی کن خوب سفر کنی حرف راهنمای خویش را گوش کنی، دارو را اندازه بخور، سر وقت بیا، لباس سفید بپوش، سیدی که گفته شده را بنویس، به من هم گفتند اگر هم نمیفهمی باز بنویس، بعدا میفهمی و الان تازه متوجه میشوم و نوشتهها میآید سراغم، هرگز نگذارید نیروهای منفی و ضد ارزش و ناامیدی بیاد چون داری عمل عظیمی انجام میدهید داری اختیارت را باز پس میستانی خیلی هنر بزرگی است، یک بار هم من برگشت خوردم اما همچنان امید دارم و در تقدیر من بوده خیلی هم خوب سفر کردم سفر اولم را، اما هدف نداشتم، انگیزه نداشتم که اعتیادم درمان میشود، اما امروز این اتفاق برای من افتاده است و کاملا درمان شدهام دیگر فکر مصرف نیستم من امروز یک سال است که مصرف نمیکنم، تمام وادیها اگر دقت کرده باشید از دو قسمت تشکیل شده است، آقای مهندس میگویند عین صفحه نقاشی سفید است تو بر می داری خط خطی میکنی و می خواهی یک طرح خوب بکشی با مداد مشکی و سپس می خواهی با مداد های رنگی این رو بر داری رنگ آمیزی کنی، اینهمان مشورت است من با مشورت میتوانم به نتیجه بهتری دست پیدا کنم و نقاشی زندگیام را آن طور که دوست دارم رنگ آمیزی کنم و زمانی که مشورت مینمایی ذهنت قویتر میشود آگاهی و اطلاعاتت بیشتر میشود امروز مثلث درمان برای من کار مهمی انجام میدهد همراه من تفکر، تجربه و آموزش است برای من دفعه قبلی که از سفرم برگشت خوردم مثلث جهالت بود درون من سرشار از منیت بود
.jpg)
علمی که تجربه شده باشد سندی بینقص است من باید به کنگره وصل باشم تا به آرامش برسم در همه زمینههای خدمتی باید فعال باشم در لژیون سردار باید شرکت کنم امروز باید با خودم تفکر کنم که من برای کنگره چه کردهام درون من پر از خشم، حسادت و کینه و نفرت بود که کنگره همه این صفات را از من گرفت و در عوض به من عشق و محبت داد باید تفکر کنیم بعد از آن باید شروع به حرکت کردن کنیم اگر به سفری میخواهم بروم باید از شرایط راه باخبر باشم امروز متوجه این شدم که زندگی کردن یعنی چه؟ متوجه حسهای خوب شدم تمام وادیها به وادی اول مربوط میباشد وادی اول را باید سلولی فرا بگیریم با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود قبلا هر فکری که به سرم میآمد سریع به اجرا در میآوردم و اصلا در مورد آن موضوع تفکر نمیکردم من امروز هر چی که میدانم در کنگره آموزش دیدهام خوشحالم که در کنگره ماندگار شدم و این جایگاه را برای همه از خداوند متعال طلب میکنم ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
.jpg)
تایپ: مسافر علی
ویراستاری: مسافر سعید
عکس: مسافر علی
بارگزاری: مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
133