جلسه چهاردهم از دوره چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند به استادی مسافر راهنمای تازه واردین ابراهیم، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر اله یار دستور جلسه "وادی اول و تاثیر آن روی من" دوشنبه ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
با سلام و امید وارم جلسه خوبی را در کنار هم برگزار کنیم.وادی اول می گوید با تفکر ساختارها آغاز می شود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می رود.در زمان مصرف همه ما فکر می کردیم و این فکر برای من اینگونه بود که چگونه مواد خود را تهیه کنم از چه کسی بگیرم و مصرف کنم.حال در اینجا باید به این توجه کنم که تفکر من در چه مسیری قرار داشت؟در مسیر ضد ارزش و یا ارزش.در دوران مصرف با تفکر اشتباه و مصرف مواد مخدر در مسیر ضد ارزش و تاریکی قرار داشتم و به خودم صدمه می زدم.
حال وارد کنگره می شوم و در اینجا به من یاد داده می شود که چگونه در مسیر ارزش ها و درست فکر کنم.در زمان مصرف بخاطر نداشتن آگاهی درست نمی دانستم که چگونه فکر کنم.در بدو ورود به کنگره در جلسات تازه واردین شرکت می کنم و در مورد این مساله فکر می کنم که مثال ده یا پانزده سال مصرف داشتم و حال می خواهم درمان بشوم حال این فکر شروع می کند و یک ساختاری درون من بوجود می آورد هر چیزی که در بیرون من می خواهد اتفاق بیفتد و بوجود بیاید اول باید در درون من اتفاق بیفتد.مثال می خواهم بروم یک ساندویچ بخورم اول به این موضوع فکر می کنم و ساختارش درون من بوجود می آید و بعد در بیرون اتفاق می افتد.
وقتی می گوییم صفحه زندگی مانند سفید نقاشی است همین مساله را عنوان می کند که من می توانم هر ساختار و تفکری را که می خواهم بوجود بیاورم.حال در اینجا سه نیرو به کمکش می آیند که القا،احیا و تحرک می باشد.من می خواهم ساندویچ بخورم اگر فکر خالی داشته باشم ساندویچ می توانم بخورم؟خیر.بلکه باید بلند بشوم و حرکت کنم.یا فکر کنم که می خواهم درمان بشوم و جلسه نیایم درمان نمی شوم.بیرون از کنگره ما خیلی چیزها را درست و غلطش را می دانستیم مثال می دانستم مواد مخدر بد است ولی مصرف می کردیم.
اینکه من بیایم دانایی را تبدیل به دانایی موثر بکنم می شود تفکر.فکر با تفکر فرق می کند من تفکر می کنم و در مسیرش حرکت می کنم و آن را در زندگی خود موثر می کنم.بیرون از اینجا کمتر کسی در جامعه به ما می گوید فکر کن و اگر هم بگویند گذرا می باشد اما در کنگره اولین چیزی که می گویند و اولین چیزی که جناب مهندس به ما آموزش می دهند فکر است.وادی اول در تمام چهارده وادی جاری است و جناب مهندس می فرمایند اگر به معرفت و آگاهی برسیم می توانیم عشق را بشناسیم و صفت هایمان را عوض کنیم.زمانی که در تاریکی هستیم می گوید صورتت را برگردان به سمت نور و این زمانی امکان پذیر است که تفکرات من عوض بشود.
حال باید ببینم اصلا می خواهم فکر کنم و بعد از آن به چه چیزی فکر کنیم و به چه چیزی فکر نکنیم.یک زمانی من می آیم خواسته های خود را می نویسم و فکر رهایی را در ذهن خود متصور می شوم و ساختار آن در من شکل می گیرد.کنگره مسیر و مکان بسیار بزرگی است چون از بین بردن ساختار منفی بسیار سخت است آن هم ساختاری که سال ها در درون من شکل گرفته.من بیرون از کنگره مانند مرده متحرک بودم و حسم درست کار نمی کرد و یخ زده بود و محبت را اصلا آن طور که باید لمس نمی کردم ولی در اینجا همه این ها تغییر می کند البته این یک شبه شکل نمی گیرد و باید با روش دی اس تی بوجود بیاید.
در کنگره نگرش انسان تغییر می کند و نگرش هم یعنی نگاه و رفتار،گفتار و شخصیت.برای همین می گویند در کنگره جهان بینی انسان باید تغییر کند و جهان بینی هم یعنی نگاه من به دنیا خودم و خانواده ام.در ادامه آگاهی من بالا می رود و گفتارم هم تغییر می کند و بعضی توانایی هایی که مواد مخدر ازمن گرفته بود دوباره به من برگشت داده می شود و رفتارم هم عوض می شود و مسلما شخصیتم هم نیز عوض می شود و یک ساختار دیگر شکل می گیرد.
استاد امین می گویند وقتی که شروع به سفر می کنید هر چه تذکیه و پالایش در درون ما بیشتر اتفاق می افتد درون ما قوی تر می شود.همه ما دوست داریم برویم به یک جای خوش آب و هوا حال وقتی مصرف می کردم سرزمین درون من یک جای خوش آب و هوا برای نیرو های منفی بود و همه چیز برای آنها محیا بود.حال می آیم در مسیر درست حرکت می کنم و سرزمین درون من برای نیرو های منفی می شود یک جای بیایانی و لم یزرع و دیگر نمی توانند آنجا بمانند ولی زمانی که می خواهند بروند همه چیز را تخریب می کنند و بعد می روند.
حال برای در مسیر درست قرار گرفتن اگر می گویند به حرف راهنما گوش بده و حرمت ها رعایت کن وقتی رعایت کنم و انجام بدهم به مرور تغییر درونم شکل می گیرد.

در ادامه انتخابات نگهبانی دو شنبه ها:
.jpg)
تنظیم و ارسال :مسافر یاسر
- تعداد بازدید از این مطلب :
196