جلسه دوازدهم از دوره ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم با استادی مرزبان مسافر امین، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محسن با دستور « وادی اول و تاثیر آن روی من » روز پنجشنبه چهاردهم فروردین ماه 1404 ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر. از نگهبان جلسه، دبیر محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که امروز اجازه دادند تا من در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. من هم به نوبه خودم، سال جدید را به همه دوستان تبریک میگویم انشاالله که سال خوبی داشته باشید و برای تک تک شما سالی پر از اتفاقهای خوب آرزو میکنم. امیدوارم سال خوبی هم برای کنگره ۶۰ و شعبه خودمان باشد. آرزو میکنم جمعیت این شعبه روز به روز بیشتر شود.
دستور جلسه این هفته، وادی اول است که با سرتیتر با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. این دستور جلسه و کل دستور جلسات هفتگی، از اهمیت زیادی برخوردار است. آقای مهندس وادی اول را خیلی مهم دانستهاند و فرمودهاند؛ اگر رهجو این وادی را بتواند در زندگی اش به اجرا دربیاورد بیشتر مشکلاتش حل میشود و این برای من امین کافیست تا به اهمیت و مهم بودن این وادی پی ببرم. متن این وادی به طور کلی سه صفحه است ولی بار معنایی زیادی را با خودش حمل میکند و مطالب خیلی زیادی را به خواننده کتاب منتقل میکند. در این وادی، ما باید یاد بگیریم که تفکر کردن با فکر کردن فرق میکند.
فکر کردن طوری هست که همزمان در مورد چند موضوع فکر میکند، به بدهی فکر میکند،به بدبیاری فکر میکند، به درمان اعتیادش فکر میکند و چند تا مسئله که هیچ کدام سرانجامی ندارند، همزمان فکر میکند و این میشود معنی فکر کردن که جز شلوغی ذهن هیچ عایدی ندارد و انسان را به سوی ناامیدی میبرد. تفکر کردن یعنی تمرکز کردن روی مسأله یا مشکلی. مثلا درمان اعتیاد، در تفکر کردن، انسان مشکلات خودش را اولویت بندی میکند. به عنوان مثال، امروز بزرگترین مشکل من، درمان اعتیاد است که درمان اعتیاد میشود اولویت من، یا مشکل مالی دارم اولویت من میشود مشکل مالی و یا هر مشکل بزرگی که وجود دارد و دقیقاً من روی همان مشکل تمرکز میکنم. من خودم قبل از ورود به کنگره ۶۰ فرق این دوتا را نمیدانستم. آقای مهندس در وادی اول میگویند که آدما فکر میکنند خیلی متفکر هستند. من در زمان مصرف مواد مخدر، فکر میکردم من به مسایل خودم فکر میکنم ولی نشانه ی آدم متفکر این است که زندگیاش روی روال باشد و آشفته نباشد.
در وادی اول، سه تا سوال مطرح میشود که هر کس باید این سه تا سوال را از خودش بپرسد. اینکه به چه چیزی فکر کنیم، به چه چیزی فکر نکنیم و چگونه فکر کنیم. چون وقتی ذهن انسان شلوغ میشود، میتواند تفکر سالم و درست داشته باشد. اگر مشکلات ما اولویتبندی شوند آن وقت است که میدانیم که به چه چیزی فکر کنیم و به چه چیزی فکر نکنیم. موضوع مهم بعدی که در این وادی باید یاد بگیرم و استفاده بکنم این است که یکی از از اضلاع مثلث دانایی تفکر است و نقطه مقابل تفکر، ترس میباشد.
اگر بخواهم با مثال برای شما توضیح بدم، دقیقا موقع مشارکت کردن، وقتی وسط مشارکت، مطلبی که میخواستم بگویم یادم میرفت. نمونه بارز این است که ترس، تفکر کردن را میخورد. ترس با آموزش از بین میرود و نقطه مقابل ترس هم امنیت است. امنیت از ایمان میآید. وقتی که انسان دستاوردی به دست بیاورد و به نقطه امنی برسد، ایمان به وجود میآید. رهجویی که در لژیون ویلیام مینشیند و دو هفته سیگار نمیکشد، یعنی به موفقیت رسیده و دستاوردی بزرگ به دست آورده است و این باعث به وجود آمدن ایمان و از بین رفتن ترس میشود. انسان باید به ایمان برسد تا ترسش از بین برود و بتواند تفکر سالم داشته باشد.
مرزبان کشیک گروه خانواده: همسفر زیبا
مرزبان کشیک مسافرها: مسافر زکریا
تایپ: مسافر فرشید لژیون سوم
ویراستاری: مسافر میلاد
عکس: مرزبان خبری مسافر امین
ارسال: مسافر یوسف لژیون یکم
گروه خدمت گزاران سایت نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
118