English Version
This Site Is Available In English

عشق یعنی پای برهنه بر روی گداخته‌های آتش‌ راه رفتن

عشق یعنی پای برهنه بر روی گداخته‌های آتش‌ راه رفتن

جلسه سیزدهم از دوره هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خیام با استادی راهنما همسفر عفت، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر سکینه با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲۷ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

به معنای واقعی کلمه خداوند را شاکر هستم که در این جایگاه هستم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان، مرزبانان و ایجنت تشکر می‌کنم که اجازه خدمت را به من دادند. استاد امین می‌فرمایند: «وادی‌ها مانند پلی هستند برای ما و ما باید سیزده وادی یا پل را پشت سر بگذاریم تا به وادی چهاردهم برسیم». وادی چهاردهم که وادی عشق و محبت است که دارای ۱۲ سی دی است.

در این وادی سه نگهبان (سردار، رعد، عقاب سفید) و روح جانشین را همراهی می‌کنند و هر یک خطابه‌ای ارائه می‌کنند. در خطابه اول استاد سردار هستند. اضداد مانند یک تکانه هستند برای بیداری انسان‌ها و مأمور هستند که تا انتها تخریب ایجاد کنند و خلقت را به فساد و خونریزی دعوت کنند، اما انسان‌ها هر چه‌قدر بیشتر به دانایی برسند اضداد کم‌رنگ می‌شوند.

خطابه دوم استاد عقاب سفید هستند، امواج عشق در همه‌جا موج می‌زند. شرط آن، این است که دست خود را دراز کنید اگر خالی از کینه، نفرت و حسادت، انتقام و ... باشید عشق در دستان شما قرار می‌گیرد و من می‌توانم عشق را پس بزنم؛ اما عشق هرگز من را پس نمی‌زند. مرکز تمام هستی بر اساس عشق بنا شده است. خطابه سوم استاد رعد هستند، زنجیره‌های عشق، عشق بامحبت آغاز می‌شود و محبت صورت مسئله است.

همان‌طوری که در بیرون صورت مسئله اعتیاد مشخص نشده است و راه درمان ندارد؛ اما آقای مهندس چون صورت مسئله اعتیاد را حل کردند راه درمان آن هم چه‌قدر قشنگ پیدا شد. حالا اگر ما هم می‌خواهیم به عشق واقعی برسیم، باید اول صورت مسئله را که محبت است حل کنیم: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ پس با اجبار نمی‌شود محبت کرد و «با حلوا حلوا گفتن هم دهان شیرین نمی‌شود».

باید به علم، دانش و آگاهی برسید و بدانید که پشت پرده چه خبر هست؟ آن موقع انسان‌ها را درک می‌کنید؛ چون انسان خوب مطلق نداریم؛ یعنی کسی که همه صفاتش خوب باشد و جن درون را هم همه‌ ما داریم و ویژگی منفی در درون ما است. در کلام الله آمده است: «انسان موجودی عجول، ناسپاس و زیان‌کار است». به جز اندکی از انسان‌ها که ایمان آورده‌اند و دیگران را به‌ خوبی و نیکی دعوت کرده‌اند.

اما اگر دانش انسان در جهت خیر باشد معرفت به وجود می‌آید و دانش این نیست که دکتر باشید یا مهندس، دانش یعنی به مرحله‌ دانایی برسید و استاد رعد در این باره می‌فرمایند: «عشق گذشتن و رفتن، رفتن و بازگشتن و کامل شدن و پیوستن به او است که از او هستیم». امروز که من در کنگره هستم و در جلسات حضور دارم آموزش مستمر است که در پی آن کامل شدن صورت می‌گیرد تا به نقطه‌ای که از آن انشعاب یافته‌ایم برسیم.

اگر عشق و محبت را از هر موجودی یا هر چیزی بگیریم تهی و خالی است و به هیچ دردی نمی‌خورد. جانشین می‌گوید: «از عشق چه بگویم که آن‌قدر عظیم است که هستی در عشق شناور است». گاهی عشق یعنی پای برهنه بر روی گداخته‌های آتش راه‌رفتن و این پیمان مرزبان است و چه‌قدر قشنگ این دستور جلسه با تقدیر و تشکر از مرزبان دوره قبل و شروع خدمت مرزبانان جدید همراه است و این خدمت زیبا خود وادی چهاردهم است.

جانشین نیز از مثلث عشق سخن می‌گوید که از سه ضلع: سایه، جاذبه و حس تشکیل شده است. سایه: عشق بدون سایه مفهومی ندارد و سایه هم صور آشکار دارد. جاذبه: سایه هم جاذبه دارد و هم دافعه و واکنش‌ها تأیین‌کننده هستند. حس: در تمام هستی و نیستی وجود دارد؛ ولی قابل مشاهده نیست؛ اما با همنام خودش قابل حس  هستند. در آخر پایه‌ اصلی عشق و معرفت شناخت و آگاهی است؛ البته سیستم ایکس هم جایگاه خود را دارد و انسان بایستی بداند که برای رسیدن به صلح و آرامش، خوشبختی، عشق و محبت یک بهایی دارد که باید آن را پرداخت کند.

اهدای شال مرزبانی توسط اسیستانت همسفر نیره

تایپیست: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)

ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)

همسفران نمایندگی خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





۰ دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .