English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده- هستی جولانگاه عشق است

گروه خانواده- هستی جولانگاه عشق است

جلسه چهارم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بوئین‌زهرا با استادی مرزبان همسفر محبوبه، نگهبانی همسفر سکینه و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت 16:00 آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را هزاران بار شاکرم و از همسفر سکینه نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که اجازه‌ دادند من اولین مشارکت را داشته باشم.  خیلی وقت بود که این جایگاه را تجربه نکرده بودم و خوشحالم که بعد از مدت‌ها در نمایندگی خودمان این جایگاه را تجربه می‌کنم. امروز آخرین جلسه از سال 1403 است که ما در کنار هم هستیم و این جلسه را برگزار می‌کنیم، پیشاپیش سال نو را خدمت شما عزیزان تبریک می گویم و امیدوارم که سال جدید برای سفر اولی هایمان سالی متفاوت نسبت به سال‌های پیش ‌باشد.
دستور جلسه در مورد وادی چهاردهم است که می‌گوید: عاشق را حساب با عشق است با معشوق حسابی نیست. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ اما منظورش از ظروف تهی چیست؟ ظروف تهی همان انسان‌هایی هستند که هیچ محبتی درونشان نیست و مانند یک ظرف خالی و پوچ هستند. آقای مهندس ظروف تهی را به این انسان‌ها تشبیه می‌کند و در وادی چهاردهم می‌گویند: وقتی می‌خواهی به وادی چهاردهم برسی باید سیزده وادی را به طور کمال پشت سر بگذاری و می‌توانیم بگوییم جهان هستی بر پایه عشق و محبت بنا شده است.
آقای مهندس در کتاب عشق می‌گویند که همه انسان‌ها عشقند، حیوانات عشقند، بهشت عشق است، جهنم عشق است و این بستگی به دیدگاه تو دارد. در دنیا هیچ انسان بدی وجود ندارد، بستگی دارد که دید من محبوبه به کل جهان هستی چگونه باشد. آیا با عشق نگاه می‌کنم یا با نفرت؟ زمانی می‌توانم وادی چهاردهم را لمس و درک کنم که واقعاً هیچ کینه و نفرتی در وجود من نباشد. آقای مهندس می‌فرمایند: محبت اتفاقی نیست؛ بلکه مانند کمانی دو سر بی‌انتهاست، یعنی آغاز و پایانی ندارد.

محبت واقعی است و هیچ‌گاه از بین نمی‌رود نه در این بعد و نه بعد‌های دیگر بلکه دیدن آن چشم دل می‌خواهد. اگر در دلم کینه نداشته باشم می‌توانم محبت را به‌صورت واقعی لمس کنم. آیا توانستم مسافر خود را که یک مصرف‌کننده بوده ببخشم و با این کار کینه و نفرت را از دلم پاک کنم؟ اگر از مسافرم که نزدیک‌ترین فرد زندگی‌ام است توانستم کینه‌ای نداشته باشم آن موقع می‌توانم واژه عشق را توضیح بدهم و راجع به محبت حرف بزنم. زمانی که بتوانم محبت واقعی را با جان‌ودل حس کنم می‌توانم به آرامش برسم. ما خیلی راحت از عشق حرف می‌زنیم حالا من همسفر اینجا نشسته‌ام و عشق را تفسیر می‌کنم؛ ولی زمانی می‌توانم عشق را لمس کنم که از چیزهای کوچک بگذرم، آیا می‌توانم از دارایی‌ام بگذرم.
یکی از زیباترین ارتعاشات هستی عشق است؛ زیرا خداوند هستی و کائنات را با عشق آفریده است. من مخلوق را زمانی که خواست خلق کند با عشق آفرید، عشق می‌تواند در دل سرسخت‌ترین آدم‌ها نفوذ کند. شما تخته‌سنگ را در نظر بگیرید قطرات آب که به سنگ برخورد می‌کند تخته‌سنگ را به‌مرور پودر می‌کند، بنابراین عشق هم بادل آدم‌ها این کار را انجام می‌دهد.
درصورتی‌که بخواهم عشق را لمس کنم باید قلب من خالی از کینه باشد؛ پس من باید تلاش کنم تا در همین بعد از حیات بهترین ورژن از خودم باشم. زندگی پستی‌وبلندی، غم و غصه دارد زمانی می‌توانم این را لمس کنم که در کوچک‌ترین جای دنیا با کمترین امکانات از آنجا لذت ببرم. اگر در بهشت هم باشم و در دلم سیاهی باشد، نمی‌توانم لذتی ببرم؛ پس همه ما سعی می‌کنیم وقتی وارد کنگره شدیم بامعرفت و دانایی که از راهنمایان خوبمان دریافت می‌کنیم عشق را سرلوحه زندگی خود قرار بدهیم تا بتوانیم دنیای درون خود را سرشار از عشق و محبت کنیم و به دنیای بیرون انتقال بدهیم. 

تایپیست: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول) نگهبان سایت
عکاس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول)
همسفران نمایندگی بوئین‌زهرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .