زندگی من به دو بخش تقسیم میشود:
یک بخش قبل از کنگره و یک بخش بعد از کنگره؛ قبل از کنگره فکر میکردم فقط اگر خانه تمیز باشد، غذا حاضر باشد، بچهها مرتب باشند و هیچ کاری به همسرم نداشته باشم میشوم زن نمونه، واقعاً برایم دشوار بود که همیشه از خودم بگذرم.
یعنی یک جورایی انرژی برایم نمیماند که بخواهم به خودم برسم از درون خیلی استرس داشتم همیشه میترسیدم که زندگیام از هم بپاشد، چون نه پدری و نه برادری دارم که از من حمایت کنند،
مجبور بودم زندگی را ادامه بدهم و همیشه از خودم بگذرم. از وقتیکه وارد کنگره شدم فهمیدم اول باید خودم را دوست داشته باشم اگر خودم را دوست داشته باشم حال دلم خوب میشود.
استرس و ترسم خیلی کم شده و فهمیدم که چگونه با خانواده و مسافرم رفتار کنم چون تا قبل از کنگره بلد نبودم چگونه باید رفتار کنم، کنگره واقعاً به افراد راه و رسم زندگی کردن را یاد میدهد، آدم خودش را پیدا میکند و به ادامه زندگی که قبلاً از روی اجبار بود امیدوار میشود.
از مهندس دژاکام تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا همه از تجربیات ایشان استفاده کنند و اینگونه زندگی بسیاری از آدمها از هم نپاشد، زیرا درجایی هستیم که همه افرادش یک درد مشترک دارند، همه میخواهیم حالمان خوب شود.
از راهنمایم همسفر معصومه تشکر میکنم که باراهنماییهایشان من را خیلی آرام میکنند، بهنوعی در حق من هم مادری، خواهری و معلمی را تمام کردهاند؛ بعد از خداوند تنها کسی که میتوانم با او درد و دل کنم فقط راهنمایم همسفر معصومه هستند. انشا الله خداوند برکت این آموزشها را چندین برابر به زندگیشان برگرداند.
نویسنده: همسفر مژگان رهجو راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
ویرایش: رابط خبری همسفر مریم رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الوند
منبع: نمایندگی الوند - همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
24