English Version
This Site Is Available In English

لحظه ملکوتی رسیده و باید وارد آن شد

لحظه ملکوتی رسیده و باید وارد آن شد

جلسه پنجم از دوره بیست و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی پهلوان مسافر بهروز، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر میثم، با دستور جلسه " نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰  " سه‌شنبه 21 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
قبل از هر چیز خداوند خودم را شاکر و سپاس گزارم که در این جایگاه قرار گرفتم و در خدمت شما عزیزان هستم و یک شکرگزاری ویژ دارم بابت یک ماه رمضان دیگر که در کنگره حضور دارم، بابت این حضور جای شکرش برای من باقی است و اینکه خداوند همیشه جای شکرش را باقی می‌گذارد، همیشه جای شکرش را باقی می‌گذارد اما باقی کار بستگی به من دارد که به یاد خدا هستم یا نیستم؟ یک زمانی من روز خود را شب و شب را روز کردم و به همین ترتیب هفته‌ها را ماه و سال کرده‌ام و محاسنم سفید شده و من حتی یک دقیقه هم با خداوند خلوت نکرده‌ام.
با خداوند و خودتان صحبت کنید، یکی از نعمت‌های خداوند که دیده نمی‌شود و ما آن را نادیده می‌گیریم " فرصت " است. اینکه من می‌بینم ومی شنوم و درس می‌گیرم پس چه زمانی می‌خواهم تغییر کنم، چه زمانی می‌خواهم پیمان ببندم و یا توبه کنم، چه کسانی از من راضی هستند و بعد از گذشت سال‌ها این صندلی تنها جایگاهی است که من بدست آورده‌ام.
باورم این است هر کسی روی این صندلی نشسته خداوند او را متفاوت دیده است زیرا بدترین دردش را به بهترین شکل ممکن با حضورش در کنگره درمان کرده است. چه دردی؟ یک نفر می‌گوید تخریب و یا هرچیزی اما من بهروز نمی‌گویم ١٧ سال نمی‌دانم ١٧٠ سال یا هزارسال این درد را درمان می‌کند. باور این موضوع انسان را وارد نقش می‌کند تا انسان به آدمیت خود برسد که همه این نقش‌ها پایان هر نقطه سر‌آغاز خط دیگری است.

کنگره سرزمینی است که هر چیز خوبی که وجود دارد در این سرزمین نمایان است. همه ما می‌دانیم انسان یک صور پنهان و یک صور آشکار دارد. استاد آقای مهندس به او گفته‌اند که هم جسم باید درمان شود هم جان. باید هم صور آشکار و هم صور پنهان درمان شود و بعد از آن دست‌هایت را به نشانه پیچش به طرف آسمان بگیر و نیاز‌های خود را یکی پس از دیگری برطرف کنید، چرا؟ به این دلیل که باید نیاز‌های دل خود را چنگ بزنید و از دل دیگران بدست بیاورید. بخاطر همین یک راهنما زودتر از یک رهجو می‌آید به نمایندگی، ب همین خاطر نظم و انضباط باعث شده است این چنین موفق باشد.
قبل ورودم به کنگره با هر شخصی که برخورد داشتم یک نکته منفی از او پیدا می‌کردم اما حال زمان آن است به‌دنبال نکات مثبتی باشم. سکوت در ١٤ ثانیه اول باعث می‌شود در ١٤ ثانیه آخر دست ما خالی نباشد و این آداب و روسوم به ما کمک می‌کند. در هر روز ٣ لحضه ملکوتی وجود دارد که همه درکش نمئ کنند، این صندلی هم لحضله ملکوتی ما است.
هیچکس نمی‌تواند نماز را به هر نحوی که دوست دارد بخواند بلکه باید تن خود و لباس خود را پاکیزه کند. امکان ندارد که دارو را درست و در زمان مناسب بخوری ولی لباس سفید نپوشی و یا این نکات را رعایت کند ولی در منزل بد‌اخلاق باشد. زمانی رهایی شما و به قولی حج شما مورد قبول است که شما همه را با نظم و ترتیب به انجام برسانید، دور خانه خدا گشتن با دور خانه خود گشتن فرقی ندارد، این همان لباس احرام ما است.
انجام کار‌ها با نظم و احترام به راهنما وظیفه ما است به همین خاطر همه محرم می‌شوند ولی محرم نمی‌شوند. شرکت در لژیون سردار هم وظیفه ما است، شخصی که به این باور برسد و برای خود کاری انجام بدهد خوشبخت است. از اینکه به صحبت‌های بنده گوش دادید ممنونم.

مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم
تایپ: مسافر اکبر
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه‌شده در سایت مسافران کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .