English Version
This Site Is Available In English

وقتی دانه‌ای یا نهالی را می‌کارم، می‌دانم که درنهایت بهره و ثمره‌ای از آن می‌برم (نمایندگی نیلوفر قزوین)

وقتی دانه‌ای یا نهالی را می‌کارم، می‌دانم که درنهایت بهره و ثمره‌ای از آن می‌برم (نمایندگی نیلوفر قزوین)

پانزدهمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی نیلوفر قزوین، با استادی ایجنت محترم مسافر مونا، نگهبانی  همسفر مرجان و دبیری مسافر ندا، با دستور جلسه «درختکاری‌» روز جمعه ۱۷ اسفندماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز مربوط است به هفته درختکاری است و در ادامه، تولد بیست سال آزادی خانم مینای عزیز را که از اعضای شورای اسیستانت های خانم‌های مسافر و راهنمای شعبه نیلوفر قزوین می‌باشند در کنار هم جشن می‌گیریم.
طبیعت همیشه برای ما الگوی بسیار زیبایی است، در هر مکانی می‌توانیم با توجه به نشانه‌ها و تصاویری که از آن می‌بینیم، درس لازم را بگیریم. یکی از این مسائل، فصول سال می‌باشند، که همیشه برای من مثل یک معجزه و راهنمای بسیار قدرتمندی است؛ فصل‌های  بهار، تابستان، پاییز و زمستان، دائماً در حال چرخش و گردش هستند.  یعنی همیشه بهار نیست و درختان آن طراوت و شادابی را ندارند، یکباره می‌بینیم خشک می‌شوند. آسمان گاهی ابری است و باران می‌بارد، و گاهی صاف و آبی.
در واقع این موارد می‌تواند نشان‌دهنده حال ما انسان‌ها باشد؛ قرار نیست همیشه در خانه آرامش برقرار باشد، مواقعی هست که همسر خانواده در محیط کار درگیر اتفاقی شده و مشکل دارد، من موظف هستم با آرامش و سعه‌صدر پذیرای او باشم. یا ممکن است فرزندم در مدرسه با همکلاسی‌اش درگیر شده باشد، وقتی وارد خانه می‌شود، نیاز به آغوش من دارد، یا می‌خواهد در اتاق خود مدتی تنها باشد. مواقعی نیز همگی با خوشحالی وارد خانه می‌شوند و حال همه خوب است. ما نیز همین طور، یک روزهایی از ماه و سال بدون دلیل بسیار خوشحال و شادیم و مواقعی هم نمی‌دانیم که چرا ناراحت هستیم.
وقتی به طبیعت نگاه کنیم، می‌بینیم طبیعت نیز همینطور است. ما هم جزئی از طبیعت و هستی هستیم، به همین دلیل پذیرای حال خوش و یکسری دگرگونی‌ها، مانند غم و اندوه می‌شویم، گاهی پذیرای دیگران می‌شویم و از آنها کینه و ناراحتی به دل نمی‌گیریم، مواقعی هم شخصی از ما ناراحتی دارد که ما از آن بی‌خبریم. قرار نیست من همه چیز را بدانم، گاهی اعمالی از دیگران می‌بینم که به حال درونی آنها بستگی دارد. همه این موارد به جهان‌بینی، آگاهی و دانایی ما مربوط می‌شود.
نوشتن سی‌دی‌ها، شرکت در لژیون، صحبت‌ها و لایوهای آقای مهندس، صحبت‌های راهنما و مشارکت‌ها، همگی جهان‌بینی و دانایی ما را تشکیل می‌دهند، و کمک می‌کنند تا خودم را بیشتر بشناسم و بتوانم در کنار دیگران با هر خلق‌وخویی که دارند، یا در هر فصلی از زندگی که هستند، آرامش خود را حفظ کنم.
درختکاری برای من وادی دوازدهم را تداعی می‌کند؛ "در آخرالامر، امر اول اجرا می‌شود." وقتی دانه‌ای یا نهالی را می‌کارم، می‌دانم که درنهایت بهره و ثمره‌ای از آن می‌برم، اما باید دو پارامتر را در نظر داشته باشم؛ اولا نیاز به صبوری دارد، و دیگر اینکه هرچه بخواهم به دست بیاورم، باید در مسیر آن تلاش، کوشش، صبر و استقامت داشته باشم.
وادی هشتم را به یاد بیاوریم که موضوع جبران خسارت در آن نگاشته شده است. من زمانی که در ناآگاهی بودم، به شکل‌های مختلف به طبیعت صدمه زدم. امروز که در کنگره هستم، باید در قبال اعمالی که در گذشته در اثر ناآگاهی انجام دادم و به شکل‌های مختلف به خانه و شهرم و به اطرافیانم آسیب ‌رساندم،  جبران خسارت نمایم.
آقای مهندس در جایی گفته بودند، برای اینکه پی به آدم بودن خودتان ببرید، یک تست از خودتان بگیرید؛ اگر از کنار آشغالی که روی زمین است، بی‌تفاوت گذشتید، متاسفانه هنوز به آن مرحله نرسیده‌اید، و اگر آشغال را برداشتید، بدانید به مرحله خوبی از بیداری رسیده‌اید.
فکر می‌کنم اولین بار استاد امین دژاکام که جانشین بنیان کنگره هستند، در مورد مبحث درختکاری صحبت کردند و آن را رواج دادند، و امروز کنگره 60 فعالیت‌های بسیار وسیعی در مورد درختکاری در سراسر ایران انجام می‌دهد و لژیون‌های درختکاری تشکیل شده است. اکنون شاهد هستیم کنگره علاوه بر خدمت در قسمت‌های مختلف هستی، کائنات و انسان، با انجام درختکاری، به زمین هم که در آن حیات داریم، از آن تغذیه می‌کنیم و پرورش می‌یابیم، به‌نوعی خدمت و کمک می‌کند. ما هم باید بعد از رهایی، باید با مشارکت در درختکاری به زمین کمک کنیم.
امیدوارم سال آینده بتوانیم با همکاری خانم‌های مسافر، لژیون درختکاری ایجاد کنیم و همگی جزئی از خدمتگزاران طبیعت باشیم.

سخنان استاد در مورد تولد خانم مینا راهنما:
بیست سال آزادی خانم مینای عزیز را صمیمانه تبریک می‌گویم. خانم مینا قبل از اینکه برای انجام امورات خانواده، مدت کوتاهی از کنگره تشریف ببرند، سال‌ها خدمات ارزنده‌ای داشته‌اند، خیلی خوشحال شدم که با حضور مجدد از خدمات ایشان بهره‌مند شده‌ایم. ایشان جزو اولین نفرات خانم‌های مسافر بودند.
به خاطر دارم زمانی که خانم مینا به کنگره بازگشتند، من ایجنت شعبه ارغوان تهران بودم که اولین نمایندگی خانم‌های مسافر بود. طبق قوانین آن زمان، ایشان باید تا ۶ ماه مشق‌هایشان را به ایجنت تحویل می‌دادند، من این را از خانم مینا خواستم و ایشان هم با متانت و مهربانی قبول کردند. هرچند بابت این خواسته خجالت می‌کشیدم، چون آن زمان، من حدود ۸ سال رهایی داشتم و خانم مینا حدود ۱۵ سال! ولی همه ما یاد گرفته‌ایم که نفر و اسم مهم نیست، بلکه آن مسئولیتی که به من واگذار شده مهم است. سپس ایشان مراحل مختلف خدمتی را طی کردند و در حال حاضر اسیستانت OT و فالوآپ خانم‌های مسافر هستند، لژیون دارند و الگوی بسیار خوبی برای همه ما می‌باشند.

خانم مینا، نام راهنما: آقای مهندس دژاکام- آنتی ایکس مصرفی: تریاک- روش درمان: DST- داروی درمان: اپیوم- مدت سفر: ۱۰ ماه و ۱۳ روز- مدت رهایی: 20 سال- رشته ورزشی: ایروبیک

صحبت‌های خانم مینا راهنما:
سلام دوستان مینا هستم یک مسافر
ماه مبارک رمضان است و تولد در این ماه را برای اولین بار است که تجربه می‌کنم، به دوستان عزیزم و مهمانان گرامی که از تهران تشریف آوردند خوش‌آمد می‌گویم که حضورشان باعث دلگرمی ما شد.
خداوند را شاکرم و همیشه به یاد دارم چه کسی بودم و با چه حال اسفناکی وارد کنگره شدم. شرایط و مشکلات بسیار زیادی را پشت سر گذاشتم. با اینکه ۲۰ سال رهایی دارم، ولی این رهایی برایم کهنه نشده، بلکه عمق پیدا کرده و هرچه بیشتر قدر و عظمت و شکوه کنگره را درک می‌کنم.
آقای مهندس قصه‌ای برای ما گفتند در مورد شخصی به نام ایاز. من با سختی‌ها و مشکلات و آسیب‌های فراوانی که اعتیاد که در من ایجاد کرده بود وارد کنگره شدم، کنگره به من جان دوباره بخشید. آقای مهندس در زمانی که جامعه به یک مصرف‌کننده، خصوصا خانم، نگاه بسیار بدی داشت، برای ما پناهگاه و محل امنی درست کردند و این بستر سالم را برای ما آماده کردند.
به این موضوع فکر می‌کردم؛ من در جایی به درمان رسیدم که بهترین متد درمانی اضافه وزن، سیگار و کلیه مواد مخدر را دارد، جایی که بهترین علم، علم جهان‌بینی الهی، علم زندگی و چگونه زیستن با آرامش را به ما آموخت، بهترین ساختمان‌ها و امن‌ترین مکان‌ها را در اختیار ما گذاشت. این امنیت حتی در خانه‌های ما هم نیست. بهترین دانشگاه، مقالات علمی و متدی که منجر به درمان بیماری‌های لاعلاج می‌شود... همان پارادایم شیفتی که آقای مهندس فرمودند؛ این شروع و آغازیست برای دانش پزشکی.
من در کنار بهترین دوستان و در محیطی سالم احیا شدم، و چقدر نسبت به این بهترین‌ها، دین داشته و بدهکارم، و چه وظیفه خطیری بر دوش من است. انشاالله بتوانم در کنگره خدمتگزار بمانم، هرچند که همیشه بدهکارتر از قبل می‌شوم، چون کنگره به من همه چیز داده است. آقای مهندس مشکلات و مسائل سخت سفر را برای ما سهل کردند، زحمات بسیار زیادی برای ما کشیدند و همیشه یاور و حامی ما بودند و هستند. از ایشان و استادان گرانقدرشان سپاسگزارم. از خانم راد عزیز و خانم آنی بزرگوار بسیار ممنونم، همچنین از خانم مونای عزیز که همیشه سازنده بهترین لحظات در کنگره هستند، قدردانی می‌کنم.
حضور من در کنگره به جهت محبت و احترامی بود که ایشان طبق فرمان آقای مهندس در بین تمام خانم‌های مسافر و همسفر به اجرا درآوردند و عملی کردند. همه ما این را به خوبی حس می‌کنیم، ایشان در تمام قسمت‌ها حضور دارند و بسیار پرتوان و پر عشق حرکت می‌کنند، من از ایشان بسیار ممنونم و می‌آموزم.
از مشارکت‌های شما عزیزان و همچنین خانم مونای عزیزم ممنونم، انشاالله لایق این همه محبت باشم، از خانواده‌ام و همسرم که در این مسیر بسیار به من کمک و همدلی کردند، از فرزندانم و همینطور عروس عزیزم که همیشه مرا همراهی می‌کنند سپاسگزارم. همینطور از تک‌تک شما دوستان گرامی که امروز در تولد من شرکت کردید و باعث خشنودی و خوشحالی ما شدید تا بتوانیم افطار را در کنار هم باشیم تشکر می‌کنم.

مهمانان محترم حاضر در جلسه:
خانم معصومه اسیستانت مرزبانان و ایجنت نمایندگی رز، خانم عصمت مرزبان مرکز، خانم بیتا راهنمای DST، خانم کتایون راهنمای DST، خانم آرزو راهنمای  DST، خانم زری راهنمای تازه واردین، خانم فرحناز راهنمای جونز، خانم سحر اسیستانت تازه واردین، خانم سپیده مبصر کلینیک و خانم فهیمه مسئول صدور کارت.

گردآوری و تایپ: مسافر نسیم- نمایندگی نیلوفر قزوین
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .