تمام جهان هستی بر مبنای یک نظم خاصی آفریده شده است و اگر این نظم نباشد همهچیز دگرگون میشود؛ برای مثال: گردش ایام، گذشت روزها و ماهها، پیدایش فصول همه بر اساس نظم است. ما انسانها باید طبیعت را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم و از آن الگوبرداری کنیم. نظم این است که هرچیزی سر جای خودش قرار بگیرد و هر کار در زمان معین خود انجام شود.
من و مسافرم در کنگره یاد گرفتیم؛ زندگی و آموزشها را از طبیعت بگیریم. این هماهنگی هستی را در کنگره۶۰ میتوان مشاهده کرد؛ جلسات رأس ساعت شروع و پایان می پذیرد، افراد هم در صور آشکار و در صور پنهان دارای انضباط و یکدست هستند؛ لباسهای سفید، آراسته بودن، به حریم دیگران احترام گذاشتن، جایگاهها و شالها، حرمت و قوانین را بر خود واجب دانستهاند.
در کنگره کار درمان بر مبنای نظم است؛ مسافری که در سفر خود نظم داشته باشد و وقتشناس باشد؛ به وظیفهاش عمل کند قطعاً به خواسته و هدف خود میرسد. نتیجه رسیدن به هدف که همان به تعادل رسیدن، آرامش، آسایش و درمان است. همه در سایه نظم، انضباط و احترام تلاش میکنیم تا یک نفر به رهائی برسد.
کنگره یک مکان مقدس است به این دلیل که مردگان زنده میشوند و در اینجا مسافران و ما همسفران احیا میشویم. ما باید به تمام کسانی که در کنگره هستند و کسی که در جایگاه بالایی هست و شال دارد به آنها احترام بگذاریم. ما باید به راهنمایان خود احترام بگذاریم و فرمانبردار خوبی باشیم.
طبق سیدی طلب هر چه به کائنات بدهیم همان را طلب میکنیم و برای ما میآید؛ پس اگر احترام میخواهیم باید احترام بگذاریم و اینکه ما انسانها تشکیلشده و مرکب از نار و نور هستیم؛ نار وجودی ما همان بینظمیها، بیتعادلیها، آشفتگیهایی بود که ما قبلاً داشتیم و چگونه این نار به نور تبدیل شد؟ از پس سختیها، معجزهها شکل میگیرند.
آقای مهندس سال ۱۳۷۸ یک مصاحبه تلویزیونی انجام دادند؛ مبنی بر اینکه دانش و علم اعتیاد را پیدا کرده بودند با ایشان مصاحبه شد؛ شش نفر متخصص با ایشان مصاحبه کردند و روش درمانی ایشان را نپذیرفتند. وقتی برنامه تمام شد؛ آقای علیقلی به آقای مهندس گفتند: الان شما از اینجا میروید، ناراحت نیستید که به شما مصرفکننده بگویند؟ در تلویزیون آمدید و همه شما را شناختند، ناراحت نیستید که از این به بعد چگونه و با چه چشمی به شما نگاه کنند؟ آقای مهندس در جواب فرمودند: من مردم را وادار میکنم که روزی به من احترام بگذارند.
چگونه؟ با رفتار و منش ایشان و عشق بلاعوض خود و خانواده خود که وقف رهایی ما انسانها کردند و اینگونه احترام را برای خود خریدند که الان هزاران نفر در رکاب ایشان هستند. امیدوارم که بتوانیم برای ایشان شاگردان خوبی باشیم و دین و حق خود را به کنگره ادا کنیم.
منابع: سیدی طلب
سخنان آقای مهندس در روز چهارشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۳
نویسنده و ویرایش: همسفر ماهبیبی رابط خبری لژیون سوم
ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
94