جلسه اول از دوره ششم لژیون ماهشهر، به استادی مسافر هادی، نگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافر کریم با دستور جلسه « درختکاری » جمعه ۱۷ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۸ در پارک فردوس ماهشهر آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان، من هادی هستم، مسافر.
تشکر میکنم از آقای محمود و آقای کریم که این فرصت را به من دادند تا در جایگاه استادی خدمت کنم و آموزش ببینم. همچنین از آقای محسن عزیز بسیار سپاسگزارم. خوشحالم که امروز در جمع شما هستم. با اینکه اولین بار است که در این جمع حاضر میشوم، اما احساس غریبگی نمیکنم. انگار سالهاست که همدیگر را میشناسیم و سالهاست که کنار هم هستیم. این احساس به این دلیل است که ما همحس و همدرد هستیم و همهمان مشکلاتی را پشت سر گذاشتهایم. به خودم و جمعمان تبریک میگویم که امروز صبح زود بیدار میشویم و برای زندگی بهتر تلاش میکنیم، بسیاری از افراد هستند که آرزوی داشتن حتی یک روز سالم را دارند.
دستور جلسه امروز درختکاری است و در وادی دوازدهم قرار داریم. همهی ما زمانی که مواد مصرف میکردیم، به نوعی درگیر تاریکیها بودیم؛ بعضی بیشتر و بعضی کمتر. اگر بخواهم تاریخچه مصرف مواد خود را بیان کنم، چیز خاصی برای گفتن ندارم، چون همهی ما این تجربه را داشتهایم. اما نکته جالب داستان از سال ۹۶ شروع میشود، زمانی که من در وضعیتی اسفبار به کنگره آمدم. همه منتظر مردنم بودند و خودم نیز بارها به کمپهای مختلف رفته بودم، اما نتیجهای نگرفته بودم. وضعیت مصرف من بهگونهای بود که واقعاً غیرقابل تحمل به نظر میرسید و حتی خودم نیز منتظر مرگ بودم. اما با آمدن به کنگره و رعایت یک سری اصول سادهتر از روشهای قبلی، به اینجا رسیدم.
دوستان، من از نقطه زیر صفر شروع کردم و سالها تلاش کردم تا به این جایگاه برسم. من از خودم قدرتی ندارم و همهی اینها به خاطر آموزشهای کنگره است که هادی را از آن زندگی سخت و تاریک به آسایش و روشنایی رسانده است. برادران، من قبلاً به چیزی یا کسی اعتقاد نداشتم، اما با مشاهده تغییرات خودم، به کنگره و جناب آقای مهندس ایمان آوردم. این تغییرات قابل مشاهده و لمس است.
در مورد دستور جلسه، به نظر من درختکاری نوعی آموزش است که در وادی دوازدهم به آن اشاره شده است. ما یک بذر یا نهال میکاریم، آن را آبیاری میکنیم و از آن مراقبت میکنیم تا میوه دهد. سفر ما نیز شبیه به کاشتن نهال است؛ ده ماه تلاش میکنیم، زحمت میکشیم و تلاش میکنیم تا به هدف نهایی، یعنی رهایی، برسیم. ترک مصرف مواد مخدر بسیار سخت و دشوار است، اما کنگره نه تنها این کار، بلکه درمان اعتیاد را به ما هدیه داده است. من بارها برای مدت طولانی مواد مصرف نکردم، اما هیچگاه حال خوبی نداشتم، چون به درمان اعتیاد نرسیده بودم.
اگر بخواهم از گذشته بگویم، باید مداحی کنم و هر کدام از ما دستمال کاغذی به دست بگیریم و گریه کنیم. اما مهم این است که امروز زندهام و زندگی میکنم. این دستاوردهای کنگره بسیار ارزشمند هستند و نکته مهم این است که نباید این دستاوردها را از دست بدهیم. آقای محسن گفتند که دو نفر از دوستان ما به رهایی رسیدهاند به آنها تبریک میگویم. رهایی کار بزرگی است، انشاالله همه دوستان سفر اولی طعم رهایی را بچشند. رهایی طعم بسیار شیرینی دارد، اما نمیتوانم دقیقاً آن را توصیف کنم. مثل گل رز است؛ میتوانی بگویی بوی خوبی دارد، اما نمیتوانی آن را به طور کامل توصیف کنی. من از رهایی صحبت میکنم که نمیتوانم شکل آن را بیان کنم، اما ارزش جنگیدن دارد. ارزش دارد که ده ماه از کارتان بزنید و ده ماه پول درنیاورید، اما بعد از آن به رهایی برسید. انشاالله همهی ما بتوانیم به این جایگاه برسیم.
واقعاً از حضور در این جمع لذت بردم. جمع بسیار خوبی دارید. انشاالله به زودی زیر یک سقف برویم و همهی ما شالهای رنگارنگ دور گردنمان ببینیم.

گروه سایت نمایندگی ماهشهر
تایپ مطلب: مسافران محمود، مصطفی، علی از لژیون ماهشهر
عکس: مسافر فضیل لژیون ماهشهر
ارسال مطلب: مسافر محمد صادق
- تعداد بازدید از این مطلب :
138