English Version
This Site Is Available In English

درخت ؛ نماد قدرت خداوند در هستی

درخت ؛ نماد قدرت خداوند در هستی

جلسه چهاردهم از دور نهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ به استادی دیده‌بان محترم آقای احمد حکیمی ، نگهبانی مسافر بهرام و دبیری مسافر علی حسین با دستور جلسه « هفته درختکاری » در روز سه‌شنبه مورخ ۱۴ اسفند ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان احمد هستم یک مسافر. از خداوند سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در این نمایندگی حضور داشته باشم و از خدمتگزاران این مکان کمال تشکر را دارم. امیدوارم در ماه رمضان قدم‌های کوچکی برای خودمان برداریم. باید بدانیم هستی و خلقت اگر قوانینی را مطرح کرده برای ماست برای خودش نیست و این قوانین برای این است که انسان به نقطه مطلوب برسد و مسائلی مثل روزه و نماز را اگر اجرا کنیم بهره اش را خودمان می بریم . این اجرا از یک نقطه کم شروع می‌شود تا به یک نقطه استاندارد برسد. روزه یک تمرین است و مهم این است که در ماه رمضان یک قدمی برداشته و تزکیه‌ای انجام داده باشیم. اتفاقی که به نگهداری سیستم انسان کمک می‌کند نماز و روزه است ؛ نماز برای صور پنهان و روزه برای صور آشکار.

 

اما در مورد هفته درختکاری باید بگویم وقتی به درخت نگاه می‌کنیم قدرت در خداوند را مشاهده می‌کنیم که درخت با ریشه‌اش در زمین چه چیزی تحویل می‌گیرد و چه چیزی تحویل می‌دهد. اگر انسان بداند چه فرایندهایی با هم ترکیب می‌شود که یک شاخه به وجود آید هیچ وقت یک شاخه تَر را نمی‌شکند. ما به عنوان یک انسان در جامعه ، در خانواده و در وجود خودمان تخریب به وجود آورده‌ایم و یکی از راه‌های جبران این خسارت ها درختکاری است ؛ این وظیفه همه انسان‌هاست. هیچ انسان سالم و عاقلی اقدام به قطع درختان نمی‌کند مگر همان ساکنین خراب ؛ وقتی می‌گوید خراب این خرابی در تفکر و اندیشه است چون انسان در هر وضعیتی هست خودش با تفکر و اندیشه خودش آن را فراهم کرده و این عین عدالت است چون انسان چیزی نیست جز آنچه فکر می‌کند.

 

همه ما به اشتباه تصور می‌کنیم که با رشد جسمی ، رشد عقلی اتفاق می‌افتد در صورتی که اینطور نیست و رشد عقلی با آموزش و احترام گذاشتن به قوانین هستی اتفاق می‌افتد. ما با مصرف مواد مخدر این قوانین را نقض کرده و این سیستم را از کار انداخته ایم ، که اگر قانونش را بلد بودیم این کار را نمی‌کردیم. اگر انسان به این نتیجه نرسد که تفکر و اندیشه‌اش اشتباه بوده آموزش پذیر نمی شود بنابراین انسانی که می‌پذیرد نمی‌داند آموزشش شروع می‌شود. نیروی بازدارنده همیشه اشتباه کوچک را بی‌ارزش جلوه می‌دهد تا یواش یواش شعاعش اضافه شود و به اشتباهات بزرگ ختم شود. تفکر انسان روی خودش تاثیر دارد و یک انسان ناامید می‌تواند با تفکرش سیستم تولید سرتونین را کاملاً نابود کند. در زندگی دو نوع حس ریشه انسان را می‌خشکاند: ۱ـ ناامیدی ۲ـ انتقام و آن ویژگی که انسان را به ناامیدی می‌رساند ناسپاسی است. ریشه اصلی ناامیدی در جهل و ناآگاهی ماست و البته همین ناسپاسی از روی ناآگاهی است. کسی که سیگار می‌کشد قلب ، کلیه ، ریه و روده سالم ندارد. مواد مخدر سیستم فرماندهی را نابود می‌کند ولی سیگار تک تک سلول‌ها را مریض می‌کند. علت اینکه یک سیگاری را از چهره‌اش می‌توان تشخیص داد این است که مرگ سلولی از تولید سلول در بدنش بیشتر است بنابراین نمی تواند از زندگیش لذت ببرد.

خداوند در کلام الله می‌فرماید ای انسان تو فناناپذیری ، تا هستی هست و تا خداوند هست انسان هست پس در مسیری که طی می‌کنیم باید آموزش بگیریم تا رشد کنیم. همین روش DST یک رحمت الهی و یک شاه کلید است که به من و شما داده شده ، اگر قدرش را بدانیم و همیشه شکرگزار باشیم ناامید نمی‌شویم. ما قدر و اندازه نعمت‌هایی که داریم را نمی‌دانیم مگر زمانی که از آنها را از دست بدهیم. انشاالله بتوانیم به نقطه‌ای برسیم که به مفاهیم بیشتری از زندگی دسترسی داشته باشیم. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .