تعدادی از رهجویان لژیون دوازدهم مطالبی را در خصوص سیدی « مسیر » در قالب مشارکت مکتوب ارائه کردند که تقدیم شما میگردد.
مشارکت راهنما همسفر بهجت
در سیدی مسیر آقای مهندس بحث تقدیر را مطرح می کنند و این که زندگی هر فردی بر سه اصل جبر، اختیار و فرمان الهی استوار است؛ اینکه عدهای زندگی را جبر میدانند اگر کامل جبر بود پس پاداش و جزا برای چه مطرح شده است؟ مثل این است که من یک نوع غذا تهیه کرده باشم و بگویم هر کدام را میخواهید بخورید مگر میشود؟ موقعی که حق انتخاب داده میشود پس جبر نیست و این من هستم که راه خود را انتخاب میکنم و خواست مربوط به خود من است که بایستی مشخص کنم چه میخواهم. فرمان الهی مشخص است مثلا یک کشاورز برای رسیدن به محصول خوب، آبیاری میکند، بیل میزند، هرس میکند، به درختان کود می دهد، یک زمستان سرد میگذرد و درختان در بهار شکوفه میزنند، یک شب غیر منتظره هوا سرد میشود و تمام شکوفهها یخ میزنند پس خواست کشاورز، رسیدن به محصول خوب بود ولی با یک فرمان الهی قصه عوض میشود. تقدیر که نامه پیشین است ما از اول خلقت بودهایم و تا قیامت که خلق دیگری شکل می گیرد نیز هستیم و این تغییرها، تبدیلها و چرخشها را انجام میدهیم. در جهان، هیچ نیرویی از بین نمیرود. تا تغییری در ما ایجاد نشود تبدیل صورت نمیگیرد. یکی از پارامترهای مهم برای تبدیل محبت است. انسانهایی که محبت دارند میتوانند تبدیل شوند؛ البته در مسیر درست و مثبت. کنگره مسیر درست درمان است. یک راهنما با عشق به رهجو کمک میکند تا به آرامی متوجه تخریبهایی که به جسم و روان خود زده شود و آرام آرام با محبت،کمک می کند تا او را به آرامش و سلامتی برساند.
مشارکت همسفر زهرا
ما در پی یکدیگر روان هستیم تا به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم. صور پنهان انسان از عالم امر خلق شده است؛ یعنی نفس انسان در حلقهها و بعدهای دیگری بوده و در جسم خاکی مرتب سکنی گزیده است. خداوند از روح خود در انسان دمید؛ اما شیطان به زیباترین شکل ممکن او را با قرار دان در مسیر ضدارزشها گوهره وجودی او را گرفت.... تصور میکردیم اعمال انسان تقدیر اوست و هر اتفاقی میافتد، تقدیر است اما در کنگره۶۰ آموختیم اینطور نیست؛ زندگی بر مبنای سه محور خواست، تقدیر و فرمان الهی است؛ یعنی شخصی خانهای محکم با بهترین ابزار ساختمانی را میسازد اما سیل از آن محل عبور کرده و آن را با خود میبرد، این جا شخص تلاش خود را کرده اما فرمان الهی صورت گرفته است. وقتی مثلثی ترسیم کنیم که یک ضلع آن خواست و ضلع دیگر آن تقدیر و فرمان الهی در قاعده آن قرار بگیرد؛ باز هم به فرمان خداوند باز میگردیم که هر کاری انجام بدهیم بر مبنای خواستن و نفس ما صورت میگیرد و تقدیر ما انجام میپذیرد. برای اینکه بتوانیم تقدیر خوبی را رقم بزنیم؛ بایستی از گذرگاههای سخت عبور کنیم تا آن کنیم که فرمان است و از محبتی که خداوند از وجود خود به ما عطا کرده، بر مبنای محبت دریافت کردن و آن را باز پس دادن روح خود را صیقل دهیم و تازه بشویم انسان. انسان بودن یعنی سپاس از هستی از قدرت مطلق. برای هر تغییری، تزکیه و پالایش بسیار مهم است هم جسم، روح و روان؛ یعنی جسم سالم روان سالم و بر عکس که در کنگره این اتفاق افتاد و درمان قطعی اعتیاد صورت گرفت.
مشارکت همسفر معصومه
آقای مهندس میفرمایند؛ همه چیز طبق تقدیر، خواست و فرمان الهی اتفاق میافتد و نمیشود که یکی از این پارامترها را حذف کنیم؛ یعنی ما تقدیر را حذف کنیم. یک زمان است که تقدیر ما آینده ما را میسازد و این تقدیر در واقع بر اساس کارهایی است که خود در زندگی و هر لحظه که زندگی میکنیم انجام میدهیم؛ زمانیکه شخصی را بهخاطر اشتباه او قضاوت و سرزنش میکنیم، ما در جایگاه او نیستیم و زمانی پیش میآی د که خود در جایگاه آن شخص قرار میگیریم و مورد قضاوت قرار خواهیم گرفت در واقع نشاندهنده و عملکرد زندگی ما، عملکرد رفتار ما در زندگی و در زندگیهای قبلی میتواند باشد؛ اگر در زندگی، مسیر خطایی را رفته باشم، راه من راهی باشد که دنبال عیب مردم بوده، با زبانم مردم را آزار داده باشم؛ مطمئنا بازتاب آن سراغ من خواهد آمد و در ادامه من خودم تقدیر را برای خود رقم میزنم. تقدیر خود را از پیش برای خود میفرستم؛ برای همین است که ما بایستی تزکیه و پالایش انجام بدهیم تا بتوانیم در بعدهای بعد و در آینده زندگی بهتری را داشته باشیم.
مشارکت همسفر نرگس
زندگی بر مبنای سه محور استوار است، برخی معتقدند زندگی جبر است و تا خداوند امر نکند برگی از درخت نمیافتد، برخی هم معتقد هستند زندگی اختیار است. در کنگره۶۰ معتقد هستیم که زندگی بر پایه جبر اختیار و فرمان الهی است، تقدیر هم نامه پیشین میباشد؛ یعنی چیزی که قبلا کاشتهایم، باید بدانیم که تلاش و کوشش میکنیم که مربوط به خواست ما است؛ اما تقدیر و فرمان الهی مربوط به ما نیست. در طول حیات از اول خلقت تا قیامت خلقهای مختلفی بوده و یکی از اهداف خلقت خود حیات است، که بودن در حیات و لذت بردن از حیات خود مسئله مهمی است. در هستی مرتب تغییر، تبدیل و ترخیص اتفاق میافتد و تبدیلهای مختلفی صورت میگیرد که پایه و اساس جهان خلقت است. برای تبدیل شدن هم شرایط خاصی لازم است، هرتبدیلی هم شرایط خود را دارد که یک شرط آن زمان است؛ مثلا برای درمان اعتیاد حداقل ۱۰ ماه زمان لازم است و شرایط تبدیل هم شامل عناصر تبدیل، زمان تبدیل و هدف آن میباشد که باید در نظر داشته باشیم. برای تبدیل یک عامل مهم وجود دارد که آن محبت است و پایه محبت، معرفت میباشد و بدون معرفت نمیتوانیم در یک لحظه به معرفت برسیم.
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون دوازدهم)
عکاس خبری: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف(لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
106