با سلام و تشکر از اینکه در مصاحبه شرکت کردید. ضمن معرفی خودتان بفرمایید که چگونه و از چه طریق با کنگره۶۰ آشنا شدید؟
سلام دوستان طیبه هستم، همسفر. من نیز در تابستان ۱۳۹۸ از طریق جستجو در گوگل و نوشته یک مصرفکننده شیشه با کنگره۶۰ آشنا و وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی، شیشه و قرص متادون با روش DST و داروی OT به مدت سیزده ماه و دوازده روز با راهنمایان بزرگوار مسافر علی کاظمی و خانم زهرا سفر کردیم و اکنون چهار سال و یک ماه است که آزاد و رها هستیم و در ادامه مسافرم سفر نیکوتین داشتند با راهنمایی راهنما مسافر محمدرضا و به شکر خداوند سه سال و هفت ماه است که از بند نیکوتین نیز آزاد و رها هستیم. رشته ورزشی مسافرم در کنگره والیبال و خودم دارت است.
لطفاً نظر خود را در مورد جملهای از سیدی فقط یک راه که میگوید: بعضی فکر میکنند که فقط راهحل مشکلات روزهداری، یوگا و شبزندهداری است؛ ولی در اصل تنها راه، تزکیه است را بیان کنید؟
آقای مهندس، مجدداً در سیدی سؤال که در قالب (مدیتیشن و خود هیپنوتیزم) فرمودند: «تمام این مسائل؛ یعنی یوگا، شبزندهداری و... همگی وسیله هستند و هدف نیستند و هدف اصلی در حقیقت، همان تزکیه و پالایش است و تزکیه و پالایش؛ یعنی اگر یک آب گلآلود را تصفیه کنید در نهایت آن را به آب زلال تبدیل خواهید کرد». انسان نیز به همینگونه است. آب گلآلود همان ضدارزشهای وجود من است که باید سعی کنم، آنها را ذرهذره به آب زلال تبدیل کنم؛ یعنی ارزشها جایگزین ضدارزشها گردند. هرچه پالایش و تزکیه در انسان بیشتر باشد در نتیجه موفقتر و راهحل مشکلات را بهآسانی مییابد و حلکردن آنها برایش سهل و آسان میشود؛ بنابراین در این راه ما میتوانیم از وسیله استفاده کنیم بهشرط آنکه هدف اصلی را فراموش نکنیم.
از نظر شما اتوفاژی (خودخوری سلولی) در ماه مبارک رمضان چه وجه مشترکی با روش سقوط آزاد در درمان اعتیاد دارد؟
اتوفاژی زمانی صورت میگیرد که بیش از ۱۲ ساعت مواد غذایی به بدن نرسد. بدن انسان؛ همانند یک ماشین هوشمند است که برای رفع نیاز خود در سیستم بدن، میگردد و سلولهای فرسوده، بیمار و از کارافتاده را جمعآوری کرده و فرایند بازیابی را انجام میدهد و از متلاشی کردن و بهرهگرفتن مجدد از آنها نیاز غذایی خود را برآورده میکند؛ در نتیجه این عمل زیبا در بدن، تمام سلولهای خراب و سرطانی را از چرخه خارج کرده و نیاز بدن را برآورده میکند. گاهی راهنما به مسافرانی که در حین درمان با DST هستند، یک یا چند روز سقوط آزاد میدهند که آن نیز برای این است که قدر مواد را بهتر متوجه شوند و همچنين بدن، نیاز به OT را احساس کند و از همان مقدار مواد تعیین شده و کم، بدن بتواند بهره لازم را ببرد و ساخته شود و به چرخه اولیه خود برگردد.
شما ارتباط بین روزهداری و روش DST را چگونه میبینید؟
به نظر من DST یک نوع نظم و ترتیب؛ ولی بهظاهر محرومیت است و روزهداری نیز همین حکم را دارد. نظم و ترتیب در غذاخوردن و خوابیدن؛ ولی ظاهر قضیه محروم شدن از خوردن و آشامیدن در یکزمان مشخص است. در صور پنهان روزهداری در حقیقت، تربیت نفس است. مصرفکننده به نفس میگوید که من، فرمان میدهم که چه زمان دارو بایستی مصرف شود و این خود، یک نوع تزکیه و پالایش است که دوباره فرماندهی نفس را به انسان میبخشد. ماه رمضان نیز همین کار را به انسان یاد میدهد که به بسیاری از خواستههای معقول خود، نه بگوییم و میگوییم که من فرمانده هستم و هر زمانی که من میگویم، غذا و آب خورده میشود. DST؛ یعنی اینکه ۱۱ ماه تحت روزه مواد مخدر هستید و بعداً بدنتان به آن نقطه تحمل میرسد؛ زیرا مواد درونی بدن شروع به ترشحکردن میکند و دیگر به مواد بیرونی نیازی ندارد و تمامی کارهای خود را بهدرستی میتواند انجام دهد. چه الهام قشنگی در ماه مبارک رمضان به جناب آقای مهندس داده شد که با زمان، مقدار مناسب و پیداکردن داروی مناسب، توانستند به درمان یک بیماری بزرگ اجتماعی بپردازند و آن را ترویج دهند و راه را برای سایر دردمندان باز کنند.
آقای مهندس در سیدی صیام به این موضوع اشاره کردند که بدن انسان کاتالوگ دارد. نظر خود را در این مورد بفرمایید؟
یک انسان به ماشین تشبیه شده است. زمانی که شما یک وسیله برقی یا یک خودرو میخرید، یک دفترچه راهنما به همراه دارد که با رعایت آن قوانین و دستورات، کارایی وسیله بیشتر و زود فرسوده و ازکارافتاده نشود؛ مثلاً نوشته شده که روغن یا آب خودروی خود را چک کنید تا به موتور ماشین آسیب وارد نشود. دفترچه راهنما یا کاتالوگی که برای انسانها ارائه شده، قرآن است. آقای مهندس میفرمایند: «صیام؛ یعنی اینکه روی کارهای خود، کنترل داشته باشید». راحتترین کار خوردن است؛ ولی آیا من میتوانم خوردن خود را کنترل کنم؟ وقتی توانستم این کار را انجام بدهم در صور پنهان نیز میتوانم کارهای بزرگ دیگری را انجام دهم. در آیه ۱۸۳ سوره بقره به من میگوید که روزه بر تو نوشته شده است؛ یعنی همان کاتالوگ؛ یعنی روزه به طول عمر من کمک و باعث سلامت جسم و روان، بالارفتن قدرت، توانایی و تحمل من میشود و این امر یک نوع ریکاوری برای بدن، محسوب میشود. روزهداری در صور آشکار؛ گرسنگی، تشنگی و محرومیت را به دنبال دارد که در زمان افطار، لذت خوردن یک چای یا آب جوش را بهتر متوجه شوم و اما در صور پنهان؛ صبر، استقامت، پایداری، بالارفتن نقطه تحمل و تربیت نفس و فرماندهی درونی را به من یاد میدهد.
حس خودتان را در مورد این دستور جلسه و افطاریهای کنگره۶۰ بیان بفرمایید؟
آقای مهندس با قراردادن این دستور جلسه در بین دستور جلسات سالیانه به من میگوید که برای تو نیز الهام اتفاق میافتد؛ زیرا در این ماه لطف خداوند، نصیب بندگان میشود؛ بنابراین توجه کن که این دستور جلسه و ماه مبارک لحظهای است، برای تعمق و تفکرکردن در مورد کارهای سالیانه خود، برنامهریزی برای کارهای بزرگ و اساسی، هدفمندکردن زندگی؛ زیرا که من بایستی مجدد در این ماه شروع به تربیت نفس خود کنم؛ به خواستههای معقول و نامعقول خود نه! بگویم، تکرار و تمرین و اعلام آمادگی کنم که من نیز میتوانم فرمانده باشم و در نهایت لذت رشد و بزرگشدن را در صور پنهان خود تجربه میکنم.
و اما افطاریهای کنگره ۶۰ که خود من، اولین روز ورودم به کنگره در ماه مبارک رمضان بود. من سر سفره افطاری همسفران نشستم؛ درحالیکه راهنمای تازهواردین در کنارم بود، اشک میریختم و افطاری میخوردم؛ ولی تفکر نو و جدیدی در من به وجود آورد. بعد از آن، دو سال با کرونا مواجه شدیم که از نعمت افطاری محروم ماندیم؛ اما به لطف خدا دوباره، افطاریها شروع شد که در آن چشیدن حس همبستگی و یاریرساندن در درستکردن افطاری و با هم بودن را به ما هدیه داد؛ زیرا هر کس در توان خود، چه نقدی و چه با آوردن وسایل اولیه به درستکردن افطاری کمک میکنند و لذت این کار بسیار تا بسیار بالا است؛ زیرا همگی متحد و یکدست برای انجام عمل سالم در حال تلاش هستند و لذت دوچندان میشود. خوردن افطاری در کنگره نه به جهت اینکه یکتکه نان بخوریم؛ بلکه افراد از برکت و رحمتی که بر سر آن سفره در حال نشر دادن است، استفاده میکنند و آن برکت را به خانههای خود نیز میبرند؛ زیرا همگی با حسهای خوب و قشنگ کمک میکنند و این خلوص نیت است که انسان را میسازد. خدا را شکر که من نیز در این لذت قشنگ شرکت و حسهای ناب و انرژیهای بسیاری را دریافت میکنم.
کلام آخر
سپاسگزار خداوند و تمامی مخلوقین بامحبت خداوند هستم؛ زیرا جناب آقای مهندس که خود دغدغهمند نجات انسانهای دردمند بودند و برای خدمت به انسانیت و تکامل، تلاش میکنند و همچنين به من نيز اجازه دادند که عضو کوچکی از این سیستم خدمتگزار باشم و هر روز در راه آموزش خود، تلاش کنم تا بتوانم دستاوردی از این سیستم قشنگ و باعظمت داشته باشم.
مصاحبهکننده و طراح سؤال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: مرزبان خبری گروه خانواده همسفر طاهره
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
92