جلسه اول از دوره سوم لژیون سردار نمایندگی پردیس، با استادی پهلوان محترم همسفر ابوالفضل، نگهبانی پهلوان محترم مسافر محراب و دبیری مسافر عمید با دستور جلسه «الهام از رمضان» دوشنبه 6 اسفندماه ۱۴۰۳ راس ساعت 19:30 آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
من در کنگره 60 متوجه شدم که هر دستور جلسه ای یک صور ظاهر دارد و یک صور پنهان؛ صور ظاهر الهام از رمضان، بحث جسم را باز میکند که در این 4 سال اخیر آقای مهندس این موضوع را موشکافی کردند؛ بحث اتوفاژی در جسم است که وقتی برای مدتی غذا به جسم نمیرسد برخی از سلولها، از سلولهای مریض تغذیه میکنند و جسم تقویت و به سلامت خویش بازمیگردد اما موضوع دیگر آن در مورد صور پنهان است که نفس را به چالش میکشد یعنی من در طول روز، خواستههایی دارم اما با وجود اینکه به آنان دسترسی دارم، استفادهای از آن نکنم و در نهایت این امر، نفس من را به تزکیه و پالایش خواهد رساند.
در پایان ماه رمضان وقتی این روند را 30 روز تکرار میکنم انگار که خداوند به من پاداشی را میدهد و آن پاداش از بزرگترین صفت خودش است که بخشندگی است؛ اگر کمی دقت کنید هر اسمی که از خداوند وجود دارد مانند جبار، رحیم و رحمان در نهایت به بخشندگی منتهی میشوند و همه جا با جمله بسم الله رحمان رحیم آغاز میگردد که همان بخشندگی است.

لژیون سردار به معنای لژیون بخشش است؛ برای من توفیقی بود که پیش از ورود به کنگره60 عضو لژیون سردار شوم اما وقتی وارد کنگره شدم ابتدا از این دید نگاه میکردم که لژیون سردار مکانی است که پول دریافت میکنن و خب هر ساختاری نیاز به ادامه برای بقای خودش دارد ولی وقتی در این مسیر قدم برداشتم و از جایگاه سردار به جایگاه دنوری رسیدم، دیدم این بسیار متفاوت است؛ از دید من این یک کوچه بسیار تنگ و تاریک بود و وقتی که از این مسیر حرکت کردم، انگار هر قدمی که به جلو برمیداشتم چراغی روشن میشد که در نهایت دیدم این فهم بخشش را میدهد؛ ما در دعای کنگره میگوییم خداوندا به مکانی برسیم که از آن انشعاب یافتیم که من فکر میکنم آن، رسیدن به خالق است؛ برای رسیدن به خالق باید صفات آن را داشته باشیم، اگر من در این کره خاکی با شخصی در ارتباطم یعنی با آن شخص هم حس هستم و صفات مشترکی بین ما وجود دارد و اگر بخواهیم به خداوند برسیم پس قطعا باید از صفات او نیز داشته باشیم و من فکر میکنم بزرگترین صفت آن بخشندگی است.
بخشنده بودن از مهر، محبت و یک لبخند میتواند باشد و بحث مالی آن؛ ولی چیزی که خیلی رسمیت به آن میبخشد بحث مالی است که عدد ندارد بلکه عدد آن چیزی است که من در توان دارم و در آن زمین بازی، بازی میکنم به گونهای که وقتی پول را پرداخت میکنیم، روح درون ما تشویقمان کند نه جن درون ما؛ گاهی توان من 500 میلیون تومان است اما 50 میلیون تومان پرداخت میکنم.
تمام مبالغ پرداخت شده تا ریال آخر به صورت کاملا شفاف برای همه افراد قابل مشاهده است که این پول در کجا هزینه میشود؛ یعنی ما برای نمایندگی پردیس وقتی که با کمک ایجنت محترم آقا کیان اقدام کردیم من متوجه شدم تمام پولهایی که از روز اول پرداخت کردیم همه به صورت دقیق طبقه بندی برای هزینه های نمایندگی شده است؛ با حمایت مالی در ظاهر به نظر میرسید که یک نمایندگی فقط تاسیس شده است ولی در صور پنهان، وقتی حرکت میکنی و به صفت بخشش میرسی میفهمی که این قضیه فرق دارد؛ برای مثال مانند زمانی است که به من نذری میدهند و من خوشحال میشوم اما زمانی واقعا از ته قلبم خوشحال میشوم که سفره آن نذری را پهن کنم.
در کنگره60 پرداخت پول مانند پهن کردن سفرهای است برای اینکه دیگران استفاده بکنند مانند آقای مهندس که به ما نیز اجازه دادند تا ما از سفرهای که امروز پهن شده، استفاده کنم؛ من نیز باید سعی کنم تا بخشی از این مخارج را تامین کنم تا حرکت کنم البته در ظاهر برای من این است که یک صندلی خریداری کردهام ولی صور پنهان آن فرق دارد؛ وقتی من به صفت خداوند نزدیک بشوم به من اجازه حرکت داده میشود.
.jpg)
ضرب المثلی میگوید از تو حرکت از خدا برکت ولی آقای زرکش میفرمایند گاهی من باید آن برکت را پرداخت کنم تا برای من راه باز بشود تا به حرکت خود ادامه دهم؛ لژیون سردار خوراک جسم و روح انسان را میتواند تامین کند همانند داروی OT که جسم را درمان میکند، لژیون سردار نیز جسم را درست میکند اما این به شرط این است که تا نهایت توان خود را در این زمین بازی بهکار بگیریم.
تهیه خبر: مسافر پویان
- تعداد بازدید از این مطلب :
253