هفته راهنما

جلسه ششم از دور بیست و سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی پاکدشت، با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه"هفته راهنما" چهارشنبه 1 اسفند 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم مسافر
در ابتدا این روز قشنگ را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم، چون همه ما رهجو هستیم و در کنگره راهنما داریم و امروز، روز همه ما است. وقتی‌که صحبت از هفته راهنما می‌شود بزرگ‌ترین اسمی که آورده می‌شود اسم آقای مهندس که اولین راهنمای کنگره ۶۰ ایشان هستند می‌آید زیر آقای مهندس با درایت و تفکر درست ساختاری را به وجود آوردند که چندین راهنما در سراسر کشور در حال خدمتگزاری هستند در این ساختار، خدمت راهنمایان به‌جز عشق و محبت چیز دیگری نمی‌تواند باشد بنده به‌عنوان یک رهجو از راهنمای خوبم آقا امین بسیار تشکر می‌کنم و از زحمات ایشان سپاسگزارم روزی که وارد کنگره شدم با یک حال خراب و کاملاً در حال سقوط بودم و از همه ابعاد که در نظر گرفته شود با مشکل روبرو بودم در صور آشکار و پنهان وحشتناک شده بودم، افکار و اندیشه درستی نداشتم به موضوعاتی فکر می‌کردم که آلان یادم می‌آید خودم باورم نمی‌شود و آقا امین مرا با آغوش باز پذیرفت و کمک کرد تا بتوانم از تاریکی بیرون بیایم و ماجراهای خیلی قشنگی را بعد از رهایی تجربه کنم، به من آموخت که در ادامه بتوانم خدمت کنم و عاشقانه زندگی کنم تا رهجوی خوبی برای کنگره باشم، جایگاهی که الان قرار دارم را مدیون ایشان هستم چند وقت پیش تولدم بود که به‌اتفاق خانواده در یک کافه نشسته بودیم و آن لحظه خیلی حس خوبی داشتم چون خانواده در کنارم بودند و از دورهم بودن لذت می‌بردیم در آن لحظه اولین چیزی که به فکرم رسید به راهنمایم پیام دادم که آن لحظه را مدیون شما هستم چون واقعاً اگر راهنمایم نبود معلوم نبود در کجای اعتیاد بودم.
به دستور جلسه که نگاه کردم گفتم راهنما به چه معناست از دو کلمه راه و نما تشکیل‌شده که نشان‌دهنده راه هست زمانی که انسان راه برایش معلوم نباشد چه اتفاقی خواهد افتاد خوب قطعاً دچار گمراهی خواهد شد و انسان زمانی گمراه خواهد شد که قدر آن چیزهایی را که دارد را نداند که در کلام‌الله به انسان‌های ناسپاس و قدرنشناس نام‌برده شده‌اند، من درگذشته وقتی قدر داشته‌هایم را نمی‌دانستم باعث شده بود که دائم در حال غر زدن گلایه و ناشکری کردن باشد و در ادامه پنهان‌کار شده بودم یکی از آموزش‌های خوب کنگره سپاسگزار بودن و قدردان بودن است که به من آموزش داده می‌شود تا بتوانم قدردان آن‌کسانی باشند که مرا از تاریکی خارج کرده‌اند که این نیازمند آموزش آگاهی و دانایی است که با تکرار اتفاق آن خواهد افتاد یک موردی که در وادی چهارم آقای مهندس راجب راهنما صحبت می‌کند اگر کنگره برای راهنماها حقوق و دستمزدی قرار می‌داد قطعاً به‌جای این انسان‌ها کسایی دیگر داشتن کار می‌کردند و این نشان‌دهنده عشق و محبتی است بین راهنما و رهجو برقرار است در آخر این هفته گرامی را خدمت همه راهنماهای کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

عکاس: مرزبان،مسافر محمد

تایپ و ارسال کننده: مسافر حامد از لژیون 2