جلسه ششم از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر روح الله با دستور جلسه " وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من" روز سه شنبه بیست و سوم بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. قبل از هر چیز خدای خودم را شکر میکنم در کنگره ۶۰ هستم. بهترین جایی که میتوانستم باشم،اینجاست. بخاطر لحظه لحظهای که در اینجا هستم و آموزشهایی که میبینم خداوند را سپاسگزارم و سپاسگزاری را در کنگره ۶۰ یاد گرفتم این را نیز میدانم سپاسگزاری باعث میشود آن چیزهایی که کنگره ۶۰ به من داده است، بیشتر شود. از نگهبان و گروه مرزبانی که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم، تشکر می کنم، امیدوارم لیاقت این جایگاه را داشته باشم.
در مورد دستور جلسه، چیزی که کنگره ۶۰ به من یاد داده است. قسمت دوم دستور جلسه، تاثیرگذاری روی من هست. وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من من، یعنی سعی میکنم تأثیری که وادیها روی من میگذارند در زندگی شخصی خود اجرا بکنم.با سر تیتر پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست من دوست دارم با یک خاطره شروع کنم. خیلی ذوق داشتم سفر اولم را تمام کنم وقتی آخرین سیدی سفر اولم را نوشتم در آخرین برگه دفترم خیلی بزرگ نوشتم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست و آنجا به خودم این را یادآوری کردم که محمد سابق تمام نشده است. تو باید آن چیزی که کنگره ۶۰ به تو داده است این است که بمانی و خدمت بکنی و خدمت کردن حال خودم را خوب میکند. در قبال این خدمت کردن خود من ارتقا پیدا میکنم و حال خود من بهتر میشود و از این بابت که این را درک کردم خدا را سپاسگزار هستم.

از سخنان آقای مهندس درباره وادی سیزدهم که می گوید؛ پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست، من این را برداشت کردم هر بالا و پایینی، ماندگار نیست. من نباید در اثر هر مشکلی که برایم پیش میآید احساس غم بکنم و به ناامیدی فکر بکنم احساس یأس بکنم و فکر بکنم زندگی فقط همین بالا و پایین نیست و زندگی دیگری نیز وجود دارد.
این را یاد گرفتم هر پایین یک بالایی نیز دارد مثل آن کوه که هر سربالایی یک سراشیبی هم دارد. اگر سراشیبی را مشکلات خودم فرض کنم اگر به آن چیزی که مدنظر وادی سیزدهم است برسم زندگی کردن برایم خیلی آسان میشود، خیلی از مشکلاتم را لبخند خواهم زد و راحت حل خواهم کرد و پشت سر خواهم گذاشت.
من این را برداشت میکنم، هر مشکلی در زندگی من پیش میآید چه از دست دادن عزیزی و یا جدایی و هر چیزی که از نظر من بد است برای من حکمت است و صد درصد خواست خداوند بوده که آن قضیه به نفع من تمام بشود. مثل همان ضربان قلب میماند اگر به ضربان قلب توجه بکنیم گاهی تند و گاهی آرام می تپد و اگر این قضیه ثابت بماند یعنی مرگ. آقای مهندس میگویند؛ چیزی به اسم تاریکی یا نابودی وجود ندارد ارتقا یافتن از مکانی به مکان دیگر است، نابودی وجود ندارد و این باعث میشود انسان سعی کند به سمت ارزشها حرکت نماید.
مرزبان کشیک: مسافر صدرالدین
ویراستاری: مسافر میلاد
عکس: مرزبان خبری مسافر امین
تایپ و ارسال: مسافر یوسف لژیون یکم
گروه خدمت گزاران سایت نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
139