دومین جلسه از دوره اول سری لژیون های سردار کنگره ۶۰ نمایندگی بردسکن با نگهبانی پهلوان مسافر علی، استادی پهلوان مسافر کاظم و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه «در کنگره60 چگونه قدردانی می کنیم؟» روز سه شنبه 16 بهمن ماه 1403 ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر. از نگهبان لژیون سردار سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در جمع با محبت شما دوستان قرار دارم. دبیر محترم اعلام کرد که جلسه دوم لژیون سردار است من خیلی خوشحالم که توانستم در جلسه دوم این جا باشم و این خیلی حس خوبی دارد.
در مورد دستور جلسه (چگونه در کنگره 60 قدردانی می کنیم؟) من این دستور جلسه را با دستور جلسه چند هفته قبل که (کمک کنگره به من و کمک من به کنگره) بود این دو تا دستور جلسه خیلی به هم شبیه هستند.
در این دستور جلسه صحبت از قدردانی و شکرگزاری می شود، از روزی که به کنگره وارد می شویم برای ما همه چیز به صورت داد و ستد است و همیشه نسبت به پرداختی که داریم بیشتر دریافت می کنیم. در کنگره ما حس خوب و علم زندگی کردن را دریافت می کنیم.
راهنمایان، مرزبانان و تمام خدمتگزاران از وقت شان می گذرند و به ما خدمت می کنند و نباید ما بی تفاوت از کنار آن عبور کنیم.
آقای مهندس هفته دیده بان را با هفته راهنما جا به جا کردند و این یک تلنگری است که من باید به فکر باشم. ما در کنگره علاوه بر قدردانی به صورت گفتار، کردار و رفتار؛ با دادن پاکت هم قدردانی می کنیم.
هر چقدر تلاش و کوشش و خدمت نماییم نمی توانیم این حال خوب را جبران کنیم و باید در هر نفسی که می کشیم شکرگزار خداوند و این سیستم باشیم و هر کاری که از دست ما بر می آید باید انجام دهیم.
اگر ما در کنگره درست سفر کنیم حال خوب و خوش و چیزهای زیادی دریافت می کنیم حال ما چگونه می توانیم این حال خوب را جبران کنیم؟
من زمانی که برای پهلوانی خدمت آقای مهندس رسیدم در ابتدا جناب مهندس گفتند برو قوی شو بعد بیا؛ وقتی توضیح دادم که من تمام مراحل لژیون سردار را پرداخت کردم تا به خدمت شما رسیدم و وقتی دیدند من توان مالی آن را دارم با پهلوانی من موافقت نمودند و بهترین روز زندگی من همان روز بود. افراد زیادی برای پهلوانی آمده بودند ولی آقای مهندس گفتند: برو قوی شدی بعد بیا.
این قدردانی را می توانیم به روش های مختلف انجام بدهیم؛ البته بستگی به توان ما دارد. وقتی یک تازه وارد را در بدو ورود به کنگره بغل و با آغوش باز از او استقبال می کنید، شما دارید یک خدمتی را انجام می دهید و از حال خوب خودتان قدردانی می کنید و این حرکت، همیشه در ذهن او باقی می ماند.
همه افرادی که به کنگره می آیند چه فردی که یک ماه است و چه فردی که چند سال در کنگره حضور دارد همه از خوبی کنگره و این مسیر صحبت می کنند؛ این یعنی که راه، درست است و این برای همه ما اثبات شده است و هر کدام از ما در هر جایگاهی و به هر شکلی که خدمتی انجام می دهیم در کوتاه ترین زمان، بازخورد خوب آن را می بینیم.
خدا را خیلی شاکر و سپاسگزارم که من را به مکانی رهنمون شد که بعد از حدود 48 سال حضور در تاریکی ها، چند سالی است که در مسیری قرار گرفتم که بر روی من تاثیر خیلی خوبی گذاشته است.
انشاالله همه ما بتوانیم از این فرصت های خوبی که در اختیار ما گذاشته شده استفاده کنیم. گاهی با خودم می گویم کاشکی زودتر به کنگره می آمدم، باز هم خیلی خوشحالم که به کنگره راه پیدا کردم و می توانم خدمت کنم چون اجازه خدمت به هر کسی داده نمی شود و خداوند بنده هایی را که خیلی دوست دارد، به آنها لطف می کند و اجازه خدمت کردن را به آن ها می دهد و آدم زرنگ کسی است که از موقعیت ها بهترین استفاده را می کند.
جناب مهندس می گویند که باید خانواده، کار و خدمت در کنگره در کنار هم باشند و اگر همه این ها را بتوانیم درست مدیریت کنیم می توانیم به نحو احسنت همه را انجام دهیم و موفق هم باشیم.
از این که به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر جواد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
تایپ: مسافر حسن لژیون یکم راهنما مسافر حمید
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
423