English Version
This Site Is Available In English

در تمام جایگاه‌ها بایستی سپاسگزاری کنیم

در تمام جایگاه‌ها بایستی سپاسگزاری کنیم

جلسه دوازدهم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60 نمایندگی امام‌ قلی خان با استادی راهنمای تازه واردین همسفر عفت، نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر پریسا با دستور‌ جلسه «در کنگره‌۶۰ چگونه قدرانی می‌کنیم؟» روز دوشنبه 15 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟ است و از اهمیت خاصی برخوردار است؛ آقای مهندس خیلی خالصانه و عاشقانه این دستور جلسه را عنوان و در مورد آن تفکر کردند. ایشان در لایو چهارشنبه فرمودند: شکرگزاری؛ یعنی بازپرداخت خدمات و نعمت‌هایی که از کنگره۶۰ به ما رسیده و همواره ما باید به آن نقطه تفکر برسیم که شکرگزاری را در سه مرحله انجام دهیم، اول باید ازنظر تفکر با خود حساب کنیم. در بدو ورودمان به کنگره در چه نقطه‌ای قرار داشتیم و اکنون کجا هستیم؟ چه خدمات و دریافت‌هایی به ما ارائه‌شده تا توانسته‌ایم به این حال خوش برسیم؟ بایستی در تفکر خود هیچ حس آلوده‌ای وجود نداشته باشد و به آن ایمان و باور قلبی ازنظر تفکر رسیده باشیم و ازنظر زبانی در مشارکت‌هایمان سپاسگزاری کنیم و بتوانیم به زبان بیاوریم؛ ما در کنگره هر چیزی که آموزش می‌بینیم را بایستی در زندگی کاربردی کنیم. من از تشکر زبانی در زندگی خیلی استفاده کرده‌ام تا هرکسی که با من ارتباط دارد بتواند در کنار من در آرامش و صلح باشد و بداند که من به خاطر وجود او سپاسگزارم‌؛ مثلاً وقتی همسرم یک چایی برای خودش و من می‌آورد از او تشکر کنم و نگویم که وظیفه او است.

بعد از مرحله تفکر و گفتار باید در عمل قدردانی خود را نشان دهیم و نمی‌توان فقط زبانی سپاسگزاری کنیم؛ خداوند را بسیار شاکر هستم که در کنگره۶۰ آقای مهندس این سپاسگزاری را خیلی زیبا به ما آموزش دادند که در تمام جایگاه‌ها و مرحله‌ها بایستی سپاسگزاری کنیم و قدردانی در کنگره۶۰ نظم خاصی پیداکرده، به‌جای این‌که کادو بگیریم و درگیری ذهنی داشته باشیم که چه چیزی بگیریم که دوست داشته باشند آقای مهندس فرمودند: در تمام موارد با پاکت سپاسگزاری کنید. من شخصاً در کنگره چیزهای زیادی را یاد گرفتم، قبلاً مراسم عزاداری می‌رفتم در ذهن خود می‌خواستم کاری کنم و باری از روی دوش آن شخص بردارم تا شخص را ازنظر فکری کمی آرام شود و کنگره۶۰ به من یاد داده است که اگر در چنین مراسمی رفتم پاکت بگذارم و دل نوشته‌ای بنویسم و حس خودم را انتقال دهم و تسکین درد او شوم یا در کنگره۶۰ جشن‌های بسیاری داریم مثل جشن همسفر، دیده‌بان، راهنما، گل‌ریزان، ایجنت و مرزبان و من باید در این جشن‌ها به بهترین شکل ممکن سپاسگزاری کنم.

هر دستور جلسه‌ای که به کسی می‌افتد می‌گویند یا از آن دستور جلسه عبور کرده یا در آن دستور جلسه گره دارد، من خودم فکر نمی‌کنم که عبور کرده باشم و تصورم این است که گره‌دارم و زمانی که به خودم مراجعه کردم و گفتم چه حکمتی در این دستور جلسه هست به عقب و اوایل سفر اولم برگشتم و دیدم در هر جایگاهی خدا را شکر صد وجودی خودم را گذاشتم. آقای امین می‌فرمایند: اگر دل صافی پیدا کنی همه‌چیز به تو می‌دهند ازجمله قدرت، عشق، محبت، شادابی و همه آن‌هایی که در حال خوش خلاصه شود را به ما می‌دهند؛ ولی آن دل صاف به‌سادگی به دست نمی‌آید، تنها راهی که دل صاف می‌شود که دل بسوزد و سوختن را تجربه کند و اگر بخواهم پالایش شوم؛ باید آن نقاط ضعف خودم را بشناسم و بپذیرم که من این مشکلات را دارم.

در اوایل سفر اول خود نمی‌دانستم که هنوز به کجا آمده‌ام و می‌گفتم نکند که من وارد یک‌حزبی شده‌ام، این‌ افراد چه می‌گویند؟ چرا این چیزهایی که من در زندگی‌ام یاد گرفته‌ام با این‌ها تفاوت دارد؛ اما هر چه قدر جلوتر آمدم، متوجه شدم به آرامش بیشتری می‌رسم و عقل، دل و ذهنم همه باهم یکی شده‌اند و به ایمان قلبی رسیدم و مطمئن شدم که یک‌چیزی این وسط درست است و آموزش‌های آقای مهندس در تمام سی‌دی‌ها به من راه درست زندگی کردن را نشان داد، در سی‌دی عبور آقای امین می‌فرمایند: شما باید ببینید برای هر مشکلی که در زندگی پیش می‌آید، چه تفسیری از آن دارید و برای آن مسئله که به وجود می‌آید ۱۴ وادی را توصیه کردند و نمی‌توانم در خانه این ۱۴ وادی را بخوانم و کنگره نیایم و بگویم همین خواندن من را از تمام مشکلات نجات می‌دهد. آقای امین می‌فرمایند: نیاز من در دل جمع و نیاز جمع در دل من است باید در اجتماع باشم و در دل مرکز قرار گیرم جایی که آموزش می‌دهند.

چهار سال از مرگ پسرم می‌گذشت که به کنگره آمدم، در آن سال‌ها سخت کار و تلاش می‌کردم که کمتر به مرگ پسرم فکر کنم تا بتوانم زنده بمانم وزندگی کنم؛ چراکه تمام زندگی من در بچه‌هایم خلاصه‌شده بود و عاشقانه دوستشان داشتم و دارم؛ ولی از زمان ورودم به کنگره و دریافت آموزش‌ها نوع‌دوست داشتنم متفاوت شد، من به خاطر آموزش‌ها ماندم و به‌مرورزمان متوجه شدم بدون این‌که بخواهم فشاری به خود وارد کنم و هزینه‌ای دهم، حالم خوب است و هرروز بهتر می‌شوم، اعتیاد مسافرم برای من یک معضل بزرگ نبود؛ ولی مسئله فوت پسرم برای من خیلی سنگین بود و در آن زمان من یک جهنم در درون خود به وجود آورده بودم و سختی زیادی را متحمل شدم و هیچ‌چیز تسکین درد من نبود؛ فقط آموزش‌های کنگره۶۰ و سی‌دی‌ها لحظه‌به‌لحظه ناراحتی من را برطرف می‌کرد و خدا را شکر از آن مرحله عبور کردم و وارد سفر دوم شدم؛ همسفران به من رأی اعتماد دادند و مرزبان شدم و با شرایط سختی که آن زمان داشتم به بهترین شکل خدمت خودم را انجام دادم و هیچ‌کس متوجه درد من نشد؛ چون حال خوش را به بقیه انتقال می‌دادم و سعی می‌کردم اصلاً به روی خودم نیاورم و تمام گرفتاری‌های خودم را پشت در کنگره جا بگذارم.

زمانی که در امتحان راهنمایی قبول شدم و با من تماس گرفتند که برای تحویل شال به تهران بروم، گفتم بین شال و مادر، مادرم را انتخاب می‌کنم؛ چون کنگره به من یاد داده است که خدمت کنم و اکنون بیشترین کسی که به خدمت من احتیاج دارد مادرم است و آنجا هم صد وجودی خودم را گذاشتم و بعد شالم را تحویل گرفتم، خدا را شکر که تمام مراحلی که در کنگره۶۰ به من ارزانی شده و خداوند منت را بر من تمام کرد و جایگاه‌های خدمتی مختلف را تجربه کردم و در همه آن‌ها به بهترین شکل خدمت نمودم و خوشحال هستم که این دستور جلسه به من داده شد که به خودم رجوع کنم و دوباره صد خودم را بگذارم و حال در جایگاه راهنمای تازه واردین باید تمام تلاش خودم را انجام دهم. اگر در مورد دستور جلسه خیلی ساده و روان فکر کنیم به این نتیجه می‌رسیم در کنگره هر کس بار خودش را، خودش به دوش می‌کشد و برای من عفت، اینجا را اجاره کرده‌اند، پول آب و برق می‌دهند، یک صندلی خریداری‌شده است و راهنمایی از زندگی و خانواده خود می‌گذرد و برای آموزش من می‌آید، پس نهایت تلاشم این باشد که بار خودم را از روی دوش کنگره بردارم و به بهترین شکل ممکن سپاسگزاری کنم و اگر سبد کنگره جلوی من می‌آید حواسم باشد که چه‌کار می‌کنم و اگر دقت کرده باشید یک نفر 100 هزار تومان و یک نفر 10 هزار تومان در سبد می‌اندازد به خاطر این‌که او که 100 هزار تومان می‌دهد می‌خواهد جور بقیه را بکشد و من نگذارم جور من را بقیه بکشند.

تایپ: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امام قلی‌ خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .