English Version
This Site Is Available In English

حاصل پیوند انسان و مواد مخدر اعتیاد است

حاصل پیوند انسان و مواد مخدر اعتیاد است

ششمین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی گلمکان؛ با استادی راهنما مسافر محسن و نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر ایمان با دستور جلسه «ازدواج» 11 بهمن 1403 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، محسن هستم مسافر. خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر فرصت حضور در جمع شما را دارم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
امروز که وارد شعبه شدم و دیدم آقای درودگر حضور ندارند، وقتی روی صندلی مرزبانی نشستم، تازه فهمیدم چقدر کوچک و تنها هستم. انرژی‌ای که کنگره به ما می‌دهد، بدون پیشکسوتان و جلو‌داران که زودتر از ما به این مسیر آمده‌اند و راه و چاه را به ما نشان داده‌اند، قابل دریافت نیست. واقعاً بدون این عزیزان هیچ هستم. به هر حال، خیلی خوشحال شدم که شما و همسرتان را دیدم.
امروز در خدمت شما هستم با دستور جلسه‌ی شیرین ازدواج و همچنین تولد یک سالگی مسافر عزیز، قاسم. امیدوارم جلسه‌ی خوبی داشته باشیم.
اگر بخواهم درباره‌ی ازدواج صحبت کنم، یادم می‌آید اولین باری که این دستور جلسه در لیست موضوعات قرار گرفت، دچار ابهام شدیم که چرا ازدواج؟ این موضوع چه ارتباطی با اعتیاد دارد؟ در مشارکت‌ها سعی می‌کردیم این مسئله را به اعتیاد ربط دهیم و می‌گفتیم که مصرف‌کننده شدن، خود یک ازدواج است که فرزند این ازدواج، اعتیاد می‌شود. اما حالا که مدت‌ها از آن زمان گذشته، متوجه شده‌ام که اعتیاد فقط بهانه‌ای بود که ما به کنگره بیاییم، کنار هم جمع شویم و هنر زندگی کردن را یاد بگیریم.

خداوند در قرآن می‌فرماید: ما همسری از جنس خودت برایت آفریدیم تا در کنارش آرامش بگیری. در سی‌دی حال خوش هم اشاره می‌شود که تمام این رفت‌وآمدها و تلاش‌ها، برای این است که حال ما خوب باشد.
گاهی ما برای به دست آوردن همسر، خیلی تلاش می‌کنیم، اما وقتی به او می‌رسیم، آیا واقعاً قدرش را می‌دانیم؟ آیا برای نگه داشتنش هم تلاش می‌کنیم؟ ازدواج یک سفر دو‌جانبه است که هر دو طرف باید برای حفظ و رشد زندگی تلاش کنند. در کنگره، این فرصت به ما داده شده که هنر زندگی کردن را یاد بگیریم.
در فرهنگ ما گفته می‌شود کسی که ازدواج می‌کند، دین‌اش کامل می‌شود. وقتی این موضوع را بررسی می‌کنیم، درمی‌یابیم که دین همان قوانین درست زندگی است و ازدواج باعث می‌شود که این قوانین، درست و کامل اجرا شود.

حتی اگر دو انسان از دو سیاره‌ی مختلف که زبانشان هم یکی نیست، به کنگره بیایند، باز هم هماهنگ می‌شوند و ساعت‌هایشان با یکدیگر تنظیم می گردد.
تفاوت‌های زن و مرد در زندگی مشترک خانم‌ها توانایی‌های فراوانی دارند؛ می‌توانند هم‌زمان غذا درست کنند، مراقب فرزندشان باشند و چندین کار دیگر را انجام دهند. اما آقایان این‌گونه نیستند. برای مثال، اگر سرمان در گوشی باشد و همسرمان صدایمان کند، ممکن است حتی پرخاش کنیم. یا وقتی از محل کار به خانه برمی‌گردیم، ممکن است نیم ساعت طول بکشد تا با محیط خانه هماهنگ شویم و بعد به درخواست همسرمان توجه کنیم.

امروز تولد یک سالگی قاسم عزیز است. اگر بخواهم درباره‌ی قاسم بگویم، او دو سال و نیم پیش به لژیون من آمد. راستش را بخواهید، ابتدا، برخورد با او برایم چندان خوشایند نبود. با وضعیتی آشفته آمده بود و مدام چرت می‌زد. به من گفته بود که مصرفش شیره است، اما به دلیل وضعیت جسمی‌اش، فکر می‌کردم مواد صنعتی مصرف می‌کند.
بعد از مدتی متوجه شدم که ترک‌های ناموفق زیادی داشته و حتی زندگی‌اش تا مرز طلاق پیش رفته است. شرایط بسیار سختی را پشت سر می‌گذاشت. اما از همان ابتدا، به تمام نکات و قوانین کنگره پایبند بود و فرمان‌برداری می‌کرد.
در طول سفرش، چندین شغل عوض کرد و کم‌کم شرایط مناسبی برای خود ایجاد کرد. خدا را شکر، اکنون در کارش موفق است و زندگی‌اش به ثبات رسیده.

سخنان مسافر قاسم:
سلام دوستان، قاسم هستم، یک مسافر.
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم کردند تا ما به تعادل و حال خوش برسیم. همچنین از راهنمای عزیزم، محسن آقا، تشکر می‌کنم که در این مسیر همراه من بودند تا به درمان برسم.

از آقای درودگر، راهنمای درمان سیگارم، نیز سپاسگزارم؛ از ایشان آموزش‌های زیادی گرفتم. همچنین از راهنمای همسفرم بسیار تشکر می‌کنم که در این مسیر، کمک‌های بسیاری به ما کردند.
یکی از مشکلات من در اوایل سفر، مسئله کار بود. چون فصل زمستان بود، کار کم و کارگر زیاد بود. اما بعد از مدتی، یکی از اعضای لژیون به نیروی کار نیاز داشت و من توانستم هنر اصلی خود را به کار بگیرم و شرایط را تغییر دهم.
از همسفر عزیزم تشکر می‌کنم که همیشه کنار من بوده و همراهم بوده است.

سخنان راهنما مسافر حسین:
سلام دوستان، حسین هستم، مسافر. بسیار سپاسگزارم که بار دیگر توفیق حضور در این جمع را دارم.
تولد یک سال رهایی مسافر قاسم را به خودش، خانواده‌اش، راهنمای محترمش و همسفرش تبریک می‌گویم. جشن‌ها در کنگره بسیار مفید هستند، زیرا باعث ایجاد انرژی و حال خوب برای همه می‌شوند.
البته قاسم در شعبه زال پارس درمان شد و من راهنمای سفر درمان سیگارش بودم، همچنین راهنمای سفر دوم او در این شعبه. تغییر راهنما کار آسانی نیست، اما به دلیل حضور همسفرش در این شعبه، این تصمیم را گرفت.
هدف از برگزاری این جشن‌ها، ایجاد حال خوب برای همه ماست. وقتی حال مسافر و خانواده‌اش خوب باشد، این حس قدرت بیشتری پیدا می‌کند. به همین دلیل، با درخواست من، راهنمای محترم قاسم، محسن عزیز، امروز اینجا حضور دارند.
کسانی که در سفر دوم می‌مانند و می‌توانند تولد بگیرند، در مسیر درست قرار دارند. اگر بخواهی خدا یاور باشی، باید خدا را باور داشته باشی. همین اصل در کنگره هم وجود دارد؛ اگر به کنگره باور داشته باشیم، قطعاً ما را در مسیر درست و به سمت درمان قطعی هدایت خواهد کرد.
ان‌شاءالله در آینده، شال خوش‌رنگ راهنمایی را بر روی دوش قاسم عزیز ببینیم.

سخنان راهنما مسافر محسن:
سلام دوستان، محسن هستم، مسافر. از آقای درودگر تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند تا بار دیگر بر روی این سکو، برای برگزاری تولد، حضورداشته باشم.
صحبت‌هایم را در جلسه بیان کردم، اما فقط می‌خواستم بگویم ما شیرازی‌ها هر زمان که دلمان می‌گیرد، به دیوان حافظ رجوع می‌کنیم. اما از زمانی که وارد کنگره شده‌ام، دیوان حافظ من، کتاب "۶۰ درجه" شده است.
هر زمان که غمی یا دل‌تنگی دارم، به سراغ این کتاب می‌روم و فال برای قاسم این بود:
"به یاد خدا باشید و کلام حق را به‌جا و در جا، عمل نمایید. سلاح، هرچه باشد، اگر به کار نبرید، زنگ می‌زند، خاصه، کلام باشد."
مجدد این تولد را به قاسم عزیز، خانواده‌اش و راهنمای محترم همسفرش تبریک می‌گویم.

سخنان راهنما همسفر انسیه:
سلام دوستان، انسیه هستم، یک همسفر
تبریک می‌گویم اولین سال رهایی سمیرای عزیز را به خودش، مسافرش، آقای حداد، آقای درودگر و همسفر کوچکشان.
تولد یک‌سالگی رهایی، حاصل تلاش و زحمات بسیاری است. در این مسیر، مشکلات و سختی‌های زیادی وجود داشته، اما اگر امروز سمیرا و قاسم عزیز لبخند بر لب دارند، حاصل تلاش و صبوری آن‌هاست.
یادم هست روز اولی که شال راهنمایی را بر گردن انداختم، سمیرا جان به‌عنوان اولین رهجو وارد لژیون من شد، باحالی عجیب که حتی نشستن روی صندلی و ماندن در جلسه برایش دشوار بود. اما به‌مرور، علاقه‌مند شد و با تلاش و پشتکار، به این جایگاه رسید.
نشستن امروز او باحال خوب، نشان از قدرشناسی و تلاش فراوانش دارد.

سخنان همسفر سمیرا:
سلام دوستان، سمیرا هستم، همسفر قاسم.
خدا را هزار مرتبه شکر که امروز اینجا هستم و مسافرم اولین سال رهایی‌اش را جشن گرفته است.
از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند. همچنین از آقای حداد و آقای درودگر تشکر می‌کنم که در این مسیر کنار مسافرم بودند.
از راهنمای تازه‌واردینم، خانم الهه، بسیار سپاسگزارم و همچنین از راهنمای عزیزم، خانم انسیه، که همچون خواهری دلسوز در کنار من بودند و حال خوب امروز خودم را مدیون تلاش‌های ایشان هستم.
کنگره تأثیر بزرگی در زندگی من داشت؛ به من یاد داد صبور باشم و مادر بهتری برای فرزندانم.

از مسافرم نیز تشکر می‌کنم که تلاش کرد و به این جایگاه رسید.

گروه سایت گلمکان

مرزبان خبری : مسافر محمد
ویراستار: مسافر وحید لژیون یکم
عکاس: مسافروحید لژیون یکم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .