جلسه هفتم از دور یکم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اسلام آبادغرب به استادی راهنمای گرامی مسافر حمید، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر ایرج ، با دستور جلسه <<وادی دوازدهم و تاثیر آن بر روی من >> در روز چهارشنبه درسال ۱۴۰۳ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم برای خدمت کردن و آموزش گرفتن و بابت این اتفاق قشنگ از ایجنت گرامی گروه مرزبانان و نگهبان محترم کمال تشکر را دارم. دستور جلسه امروز وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من میباشد و این وادی یکی از وادیهای بسیار سنگین میباشد، منظور من از سنگین این نیست که برای ما قابل فهم و درک نباشد، منظورم این است که نکات بسیار زیادی در این وادی وجود دارد.تک تک ما چه در داخل کنگره چه خارج از کنگره هر کار و امری بخواهیم انجام بدهیم این وادی به آن دلالت دارد و چون امروز در نمایندگی بیشتر اعضا در سفر اول میباشند این نکته را برای آنها میگویم که یک سفر اولی وقتی تمام کارها را انجام میدهد و روند درمانش را ادامه میدهد وقتی به وادی دوازدهم میرسد و میخواهد بهترین استفاده را از این وادی داشته باشد باید بداند که این وادی دو تا نکته بسیار مهم برایش دارد که یکی صبر و دیگری فرمانبرداری است یعنی من وقتی وارد کنگره میشوم باید صبر را یاد بگیرم، که در آخر امر امر اول اجرا بشود این یعنی اینکه من بعد از ورودم به کنگره سریع به درمان نمیرسم بلکه باید یک زمان مشخصی را با فرمانبرداری از راهنمایم بگذرانم که در آخر امر ،امر اول اجرا بشود.

این وادی به من این را یاد میدهد که نمیتوانم زمان را برای درمانم حذف کنم و کسی که در کنگره زمانی را گذرانده و به آخرهای سفررسیده با کسی که تازه وارد کنگره شده است فرق میکند کسی که در یک کمپ ترک اعتیاد ترک کرده است با کسی که به کنگره ۶۰ میآید کاملاً فرق میکند فرق آن این است که اینجا راه اصولی است و مهمتر از آن آموزشهای کنگره میباشد که به ما یاد میدهد اصلاً هستی برای تجربه کردن به وجود آمده است و اینکه هستی در لحظه به وجود نیامده است و یک زمانی سپری شده است و مهندس این را به من یاد میدهد که همانطور که در طبیعت و تمام هستی برای انجام هر کاری نمیتوان زمان را حذف کرد برای درمان اعتیاد هم باید از همین الگو استفاده کنیم و زمانی را سپری کنیم که به درمان و رهایی برسیم این امر در سفر دوم هم کاملاً پابرجاست ،برای مثال من در سفر اول میخواستم که بعد از رهایی در جایگاه مرزبانی خدمت کنم اما این امر سریع اتفاق نمیافتد من باید جایگاههای مختلفی را تجربه کنم، ظرفیت در من به وجود بیاید تا بتوانم به جایگاه مرزبانی برسم که برای من یک سال و خوردهای طول کشید تا توانستم جایگاه مرزبانی را تجربه کنم و این وادی این را به من میگوید که من در اول هر کاری باید اول خواسته آن کار را داشته باشم و در ادامه با آموزش گرفتن و فرمانبردار بودن وکسب تجربه می توانم به آن خواسته برسم و یک مثال دیگر را میخواهم بگویم که دقیقاً به روند تکاملی همین نمایندگی اسلام آباد فکر کنیم که روز اول خواسته به وجود آمدن این نمایندگی شکل گرفت در ادامه با زحمات همه خدمتگزاران در یک زمان مشخص توانستند کاری کنند که لژیون از پارک و فضای باز به این سالن و به زیر سقف انتقال پیدا کند و در ادامه روز به روز شاهد تغییرات در همین نمایندگی هستید من خودم روز جمعه اینجا بودم و امروز که چهارشنبه است اینجا هستم شاهد تغییرات زیادی میباشم و بعد از گذشت چند سال به آن خواستهای که روز اول به وجود آمد رسیدهاید همه این روند تکاملی و رو به رشد بودند یعنی در آخر امر امر اول اجرا میشود و این نکته بسیار مهم را هم همه ما باید بدانیم که هیچ کسی در خارج از کنگره به فکر ما نیست و نمیآید که برای ما یک نمایندگی بسازد و لژیون تشکیل بدهد و همه رمز موفقیت ما در همین امر میباشد که خودمان کارهای خودمان را انجام میدهیم و تمام نیازهای مالی خود را اعضای کنگره که خود ما هستیم تهیه میکنیم و خیلی مهم است که من به این درک برسم که باید برای پابرجا بودن کنگره ۶۰ و برای اینکه همدردهای دیگری هم مثل من بتوانند بیایند و در این راه سفر کنند باید به قدرت بخشش برسم و در لژیون سردار شرکت کنم از اینکه به صحبتهایم گوش کردید تشکر میکنم.
تهیه تنظیم و ارسال مطلب :مرزبان خبری مسافر میلاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
309