در اندیشههای بلند همواره نمیتوانید آن چیزی را بیابید که فکر میکردید؛ اما با حرکت و شروع از یک نقطه سیاه تا رنگینکمان میشود انتقالاتی انجام داد که هرگز به مغز خود نیز اجازه اندیشیدن به آن نمیدادید؛ یعنی از هیچ به دریای بیکران رسیدن، شاید نتوان باعقل آن را تطبیق داد؛ اما انجام آن نوری است بهسوی ماورا که حقیقتی است از چشم پنهان.
همسفر شکوفه و مسافرشان شهریار با بیش از 5 سال تخریب آنتی ایکس مصرفی شیره تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر میثم و همسفر معصومه سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۱ سال و ۱ ماه است که با دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. مسافر شهریار توسط یکی از دوستانشان که در نمایندگی ابنسینا سفرکرده بود با کنگره آشنا شدند. همسفر شکوفه توسط مسافرشان که چند جلسه قبل از ایشان به کنگره آمده بودند به این مکان دعوت شدند. اکنون با توجه به تولد اولین سال رهایی همسفر شکوفه و مسافر شهریار گفتگویی آماده کردهایم که توجه شمارا برای خواندن این مصاحبه جلب میکنیم.
شما چه زمانی به کنگره شناخت واقعی پیدا کردید؟
همسفر شکوفه:
من زمانی که وارد کنگره شدم از مکان کنگره انرژی بسیاری دریافت کردم و به این ایمان رسیدم که مسافرم در این مکان درمان خواهد شد و زمانی که چهره شاداب مسافران را مشاهده میکردم بهیقین رسیدم که جای درستی آمدم.
مرزبان مسافر شهریار:
ابتدا که وارد کنگره شدم و فضا را مشاهده کردم حس بسیار خوبی به من دست داد که میتوانم در این مکان از غول اعتیاد رها شوم؛ اما شناخت واقعی را زمانی به دست آوردم که به خط پایان یعنی اتمام سفر اول نزدیک بودم و بند اتصال من با کنگره گرهخورده بود.
آقای مهندس همسفر را به بال پرواز مسافر بیان میکنند، اکنون برای ما بگویید همسفر چه نقشی در درمان و خدمت کردن میتواند ایفا کند؟
همسفر شکوفه:
همسفر و مسافر در همه امور زندگی باید در کنار یکدیگر باشند و مشکلات را حل کنند؛ بنابراین در کنگره برای درمان میتوانند در کنار هم باشند تا در شیرینی و لذت بودن در کنگره۶۰ هم باهم شریک باشند. مسافرم همواره من را برای خدمت کردن تشویق میکند تابهحال خوش برسم. خدمت کردن، انسان را تبدیل به چشمه جوشان و رود خروشان میکند؛ بنابراین نمیخواهیم من و مسافرم از این فرصتی که به ما دادهشده بیبهره بمانیم.
مسافر شهریار:
همسفر در کنگره و در خانه میتواند برای مسافر انگیزه باشد و زمانی که فراز و نشیبهایی که در سفر اول و سفر دوم برای یک مسافر پیش میآید با دلگرمیهای او آسانتر میشود، زمانی که همسفر آثار درمان را در مسافر خود میبیند به کنگره۶۰ ایمان میآورد و این اتفاق در خانواده ما صادق بود.
شما در کنگره دنور بودن خود را اعلام کردید؛ یک همسفر که باحال پریشان وارد کنگره میشود، چه چیزی را دریافت میکند که میتواند به این درجه از بخشش برسد؟
همسفر شکوفه:
زمانی که مسافر من به درمان رسید و تغییرات بسیار خوبی در اخلاق و رفتار او مشاهده کردم به این درک رسیدم که در این مکان مقدس انسانها به تکامل میرسند و مسیر زندگی آنها نیز تغییر میکند و به مسیر مستقیم هدایت میشوند؛ بخشش در کنگره۶۰ یعنی کمک کردن به انسانهایی که مسیر خود را گمکردهاند و به این مکان پناه آوردهاند و بهترین لذتی که در بخشش داشتم دنور شدن در کنگره۶۰ بود.
همسفر شما زمان معرفی خود بهعنوان دنور گفت: مسافرم اجازه دادند تا من ابتدا جایگاه دنوری را تجربه کنم و من را در جایگاه دنوری قراردادند. چه چیزی باعث شد که شما این تصمیم را گرفتید؟
مرزبان مسافر شهریار:
بخشش ما به میزانی نیست که بتواند گوشهای از کمکهای کنگره به من را جبران کند و همچنین با این تصمیم میخواستم تخریبهایی که به همسفرم در زمان مصرف من واردشده است را جبران کنم.
آقای مهندس در سی دی «زمان مناسب» میفرمایند: بعضی از علمها باید در زمان خودش انجام شود، رطب رسیده که بدون بالا رفتن از اشجار میشود آنها را تناول کرد. برداشت خود را نسبت به این مطلب بیان کنید؟
همسفر شکوفه:
باید آرام باشیم و با آرامش حرکت کنیم، با صبر و بردباری میتوانیم به خواستههای خود در زمان مناسب برسیم و همواره از هر کاری در زمان خود استفاده کنیم.
مسافر شهریار:
به نظر من شخصی که در این سیستم قرار میگیرد کنگره۶۰ بسیار آسان هر چیزی که نیاز است را به او انتقال میدهد و شخص را به آن درجه از توانایی میرساند که به کنگره۶۰ و این سیستم ایمان کامل بیاورد.
به نظر شما خدمتگزار بودن پس از سفر دوم میتواند بر روی انرژی پتانسیل درونی و سپس جاری بودن بگذارد؟
همسفر شکوفه:
در سفر دوم انرژی شخص مقداری کاهش پیدا میکند که میتواند با خدمت کردن آن انرژی و هیجان قبل را دوباره به درون خود بازگرداند و با خدمت کردن همواره لذت ببرد.
مرزبان مسافر شهریار:
موتور حرکت یک انسان حس خوب او است و جلوهگاه این حس، خوب خدمت کردن به هم نوع خود است؛ درواقع من باید از کنگره بسیار سپاسگزار باشم که این بستر را برای من فراهم کردند که در این مکان خدمت کنم و روزبهروز حال من بهتر شود و بتوانم به خدمت خود ادامه بدهم؛ مرزبانان سیبل نمایندگی کنگره۶۰ هستند و باید بتوانند انتقادات را گوش کنند و مشکلات را برطرف کنند، امور اجرایی نمایندگی به عهده مرزبانان است و این مسائل باعث میشود که یک انسان پختهتر شود.
حس خود را نسبت به کلمات زیر بیان کنید؟
همسفر شکوفه:
آقای مهندس: ناجی جمعیت کثیری که در ظلمات گرفتارشدهاند.
صبر: با ۱۱ ماه تلاش و بردباری به درمان میرسید.
همسفر: همسفر دلیل دلگرمی و پیشرفت خود و خانواده است.
دنور: حس خوب که در قالب خوشی دنیوی نمیگنجد.
مرزبان مسافر شهریار:
آقای مهندس: قلبی به وسعت دریا
صبر: متد DST
همسفر: بال پرواز واقعی، بدون همسفر نمیتوان به حال خوش رسید.
دنور: بخشش هرچند کوچک ازآنچه که از جانب خداوند بهصورت امانت در اختیار ما قرارگرفته تا با درک درست از آن به تغییر، تبدیل و ترخیص برسیم.
کلام آخر:
همسفر شکوفه:
تشکر میکنم از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان که این بستر را برای ما فراهم کردند و آرزوی موفقیت روزافزون برای همه خدمتگزاران صادق در کنگره۶۰ دارم.
مرزبان مسافر شهریار:
امیدوارم همه عزیزانی که به کنگره۶۰ میآیند خدمتگزار کنگره شوند و در این مکان زیبا ماندگار شوند؛ زیرا هرچه که از سفر اول میگذرند حال دل انسان خیلی بهتر میشود و حس آرامش و حال خوب را بهتر درک میکند و این از معجزات کنگره است.
مصاحبهگر: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
طراح سؤال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
عکس و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
441