جلسه هشتم از دور سی و هفتم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی راهنما همسفر محمدرضا و نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر داریوش با دستور جلسه «هفته همسفر» در روز سهشنبه ۱۱ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم همسفر
انشالله که حال همه خوب باشد و روز خوبی سپری کرده باشید؛ خداراشکر میکنم که امروز فرصت در اختیار من قرار گرفته است کنار شما حضور پیدا کنم. هفته همسفر را به همه تبریک میگویم. مستقیم بروم سر اصل موضوع، چرا باید همسفر به کنگره بیاید؟ یک بخش برای درمان خودمان است. مسلماً کسی که همسفر کنارش است به مراتب از کسی که همسفرش در کنارش نیست راحتتر سفر میکند، به این خاطر که اعتیاد در طول سالها از لحاظ مالی، احساسی و عاطفی باعث تخریب شده است. اعتیاد یک بیماری است، شخص را منجمد میکند و همسفر اگر مفهموم اعتیاد، سفر، تخریبهای جسم و روان مسافر را بفهمد، درک کند و آموزش بگیرد، مسافر را به عنوان یک بیمار قبول میکند؛ گاهی اوقات یک همسفر میآید به خاطر اینکه اطلاعاتی از اعتیاد ندارد و خیال میکند مسافرش یک آدم عادی است که عمداً یک سری اشتباهات را انجام میداده است و یک سری مشکلات دیگر که همگی تجربه کردهایم. همسفر به کنگره میآید، برای اینکه جسم را بشناسد، اعتیاد را بشناسد. هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر تا الان مصرف کننده نبوده است در آینده آیا درگیر اعتیاد بشود یا نشود.
کنگره۶۰ در سه قسمت فعالیت میکند: «پیشگیری، مهار و درمان».
همسفران درقسمت پیشگیری در حال فعالیت هستند و هر کس به هر دلیلی تا حالا درگیر اعتیاد شده است به خاطر عدم آگاهی بوده است و این آگاهی است که پیشگیری را میتواند انجام دهد. اعتیاد مثل زهری در جام زرین است که اول جام سرخوشی است، حال خوب است، ولی زهر بعد از مدتی خودش را نشان میدهد و ما این پیشگیری را اینجا انجام میدهیم.
مطلب دیگر در مورد اختلاف فازاست. ما سالها در کنار خانواده زندگی کردیم، ولی از لحاظ درونی کیلومترها با هم فاصله داریم؛ هنگامی که در خانه داریم زندگی میکنیم بچه، پدر، همسر هر کدام یک حرفی میزنند. هیچکس حرف دیگری را نمیفهمد، نه پدر حرف بچه را میفهمد، نه بچه حرف پدر را میفهمد و دائماً در جنگ و جدال هستند؛ کنگره یک مطالب واحدی دارد و در یک مسیر حرکت میکند. خودمان میآییم و وارد این آموزشها میشویم و همسفرمان هم در این مسیر قرار میگیرد همراه با یک آموزش واحد در یک مدت زمان شروع میکنیم به اینکه زبان ما یکی شود و یکدیگر را کاملاً درک کنیم. اعتیاد در سفر اول تمام میشود و در سفر دوم تازه انسان بیدار میشود، حس مسافر بیدار میشود ولی به فرزندش توجهی نمیکند اما او نیز باید یاد بگیرد. همسفر در زمان مصرف مسافر تخریبها را دیده است و برای او نیز تخریب ایجاد شده است، فقط آموزش و آگاهی میتواند خانوادهها را به یکدیگر نزدیک کند.
مورد بعدی مسئله قدردانی است؛ چرا باید قدردانی کنیم؟
یک موقع فقط در حد شعار است ولی حالا ما میخواهیم، بفهمیم چرا باید قدردانی کنیم. افرادی که تجربه اعتیاد داشتند یا من که به روشهای دیگر جهلم روی من اثر گذاشته بود این وسط به جز خانواده هیچکس در کنار ما نماند؛ بی عاطفگی و یخ زدگی که در وجودمان داشتیم باعث شد همه به راحتی ما را ترک کنند. همگی ما از زمان کودکی، نوجوانی و جوانی یکسری افرادی را در زندگی داشتهایم، یکسری افراد آمدند و یکسری از افراد رفتند و ثابت نماندند، یکسری افراد در سختیها ماندند و ما را تنها نگذاشتند. در کنگره ما یاد میگیریم رابطههایی که داریم به صورت قراردادی است و فقط محبت به این قرارداد معنی و مفهوم میدهد. طبق فرمایش آقای مهندس برای قدردانی باید پاکت بدهیم. یکسری از مسافرها هستند که اعتیاد فقط مخصوص خودشان بوده است و به خانواده کشیده نشده بود. قدردانی و آموزش میتواند خانواده را به یکدیگر نزدیک کند.
اعتیاد در سفر اول پروندهاش تمام میشود اما یکسری از مسافر ها قدر کنگره را نمیدانند و درست سفر نمیکنند. غذای نیمه پخته قابل خوردن نیست و مسافر باید ثابت قدم باشد، تا ضرر نکند و ما همسفرها اگر چیزی میگوییم برای پیشگیری است؛ ما حالمان بد است، زندگی کردن بلد نیستیم، باید آموزش بگیریم و با مصرف کردن حالمان خوب نمیشود و مشکلات حل نمیشود. امیدوارم که همه مطالب برایمان قابل فهم و درک باشد و تشکر میکنم از شما عزیزان که با سکوت به حرفهای من گوش کردید.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
شعبههای کنگره آنقدر زیاد و بزرگ شدهاند که دیدبانها فرصت نمیکنند با تمام وجود به شعبههای خود سر بزنند؛ بنده در حوزه شعبههای تازه تأسیس هستم و بیشتر به آنها سر میزنم، دلیل اینکه کمتر میآیم این است و خداراشکر اوضاع کنگره خیلی الان خوب است و ۱۴۵ شعبه داریم، فقط در استانهای کهگیلویه و بویراحمد و کردستان شعبه نداریم و در تمام استانهای دیگر شعبه داریم و تعداد افرادی که کارت کنگره را گرفتند به دویست هزار نفر رسیده است و سفر اولیهایی که همزمان در این ۱۴۵ شعبه در حال سفر هستند نزدیک به هجده هزار نفر است و رهاییهای امسال هم به ده هزار نفر میرسد و این نشان میدهد که با همت همه اجزا، کنگره۶۰ چقدر قدرتمند کارش را انجام میدهد.
از نظر من گرانترین صندلی روی کره زمین که بخواهیم روی آن قیمت بگذاریم صندلیهای پلاستیکی کنگره۶۰ است چون روی این صندلیها، انسانها به رهایی میرسند، روی کدام صندلی دیگر انسانها به رهایی میرسند؟ روی کدام صندلی پست مدیریتی انسانها به رهایی میرسند؟! ولی روی صندلی پلاستیکی کنگره۶۰ انسانها رها میشوند و خانوادهها از رنج اعتیاد رها میشوند. آیا قیمتی میشود روی این صندلی و لحظه لحظه حضور در کنگره۶۰ گذاشت؟ بنابراین این بهشتی بودن کنگره۶۰ را باید درک کرد و آنهایی درک میکنند که تکالیفشان را انجام میدهند، آنهایی که فوکوس کردند روی تکالیف یعنی سیدی را مینویسد، لژیون را میروند و در پارک ورزش میکنند؛ همه تکالیف را انجام میدهد، غیبت نمیکند، چیزی کم نمیگذارد و هوش و حواساش تماماً روی عملکرد خودش است و به حاشیهها کاری ندارد اینها حداکثر انرژی و حال خوب کنگره۶۰ را درک میکنند.
اما اگر خدایی نکرده در تکالیف کاستی داشته باشید، در حضورتان کم و کاستی داشته باشید، پارک نباشید رشته ورزشی نداشته باشید، سیدی ننویسید باعث میشود انرژیهایی که باید از کنگره بگیریم را درک نکنیم. کنگره انرژی و حال خوب را به کسی میدهد که آن شخص برای کنگره۶۰ وقت میگذارد و انرژی میدهد این یک رابطه متقابل و دو طرفه است؛ مگر میشود در کنگره هیچ کاری نکنید و بگوید چرا حالم خوب نمیشود، چه انرژی به کنگره دادید که از کنگره انرژی بگیرید؛ من حتی درست هم دست نمیزنم یا جواب سلام درست هم نمیدهم پس چه انتظاری داریم. قدیم یک دستور جلسه داشتیم به اسم بازیگر باشیم یا تماشاچی، بعضیها در کنگره واقعاً تماشاچی هستند نه جواب سلام میدهند، نه مشارکت میکنند، نه در پارک و صبحانه هستند و نه رشته ورزشی دارند، اینها تکالیف کنگره را انجام نمیدهند و به حال خوش نمیرسد.
انشاالله خداوند توفیق دهد که همه تکالیف کنگره را انجام دهیم و با حال خوب در کنگره حضور پیدا کنیم. هرکسی اگر کار خودش را درست انجام دهد قطعاً هیچ کم و کاستی نخواهد بود.
هفته همسفر را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و مخصوصاً خانم آنی، بنیانگزار بخش همسفران کنگره تبریک میگویم.
آقای مهندس میگویند اگر از من بپرسید درمان اعتیاد مهمتر است یا خانواده، من میگم خانواده و خوش به حال آنهایی که با همسفرشان به کنگره میآیند و کادو میدهند و به خانواده اهمیت میدهند. این دستور جلسه میخواهد به ما یاد بدهد از همسفران خودمان تقدیر کنیم و بدانیم آقای مهندس و خانواده محترمشان واقعاً کار خیلی بزرگی کردهاند ما موجودیتمان و هرچه در کنگره به دست آوردهایم مانند: رهایی، عزت، جایگاه، راهنما شدن، مرزبان، دیدهبان همه اینها به خاطر چه کسی است؟ چه کسی این بستر و این ساختار را ایجاد کرد که این کلاس، میز، میکروفون، دبیر، نگهبان وجود داشته باشند. آقای مهندس روز اول با هفت، هشت نفر مصرف کننده شروع کرد و هیچی نبود، ولی در ادامه آقای مهندس بودند که کادرهای کنگره را تعریف کردند؛ مرزبان و ایجنت و دیدهبان را به وجود آوردند و واقعا کار بسیار بزرگی است و انشالله قدرش را بدانیم.
در شعبه امام قلی خان هم گفتم شهریور ۸۴ بود که اولین جلسه کنگره در استان اصفهان روز پنجشنبه ۳۱ شهریور ماه سال ۸۴ در بهزیستی احمدآباد شروع شد و خیلی از دوستان خدمت کردند، تمام راهنماها و مرزبانان و ایجنتهای قدیمی همه تلاش کردند تا اولین رهایی اصفهان به سرانجام برسد و آقای محمد فنایی اولین رهایی بودنند که تقریبا صد هزار کیلومتر مسافت طی شد تا ایشان در تابستان سال ۸۵ به رهایی برسند.
هفته بنیان و هفته همسفر را به همه تبریک میگوییم و انشالله خدا توفیق بدهد بتوانیم خدمتگزار خوبی باشیم و سیدیها را حتماً بنویسید؛ همه دیدهبانها کامل مینویسند و بنابراین سیدی نوشتن فقط برای سفر اولی نیست بلکه سفر دومی، راهنما، مرزبان، ایجنت و دیدهبانها همه سیدی مینویسند و دیروز آقای مهندس سیدی مرا امضاء کردنند و راجب سیدیها سوال پرسیدنند و این تکلیف برای همه اعضای کنگره۶۰ است.
خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
نگارش: مسافر حسین (لژیون ۲۳)، مسافر نیما (لژیون ۵)، مسافر محمدجواد (لژیون۴)
ارسال و تنظیم مطلب: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
785