جلسه پنجم از دوره بیست و یکم از کارگاه های آموزشی عمومی همسفران و مسافران کنگره۶۰ نمایندگی کلینیک فرشته به استادی همسفر فرشته ، نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر سمن و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «هفته همسفر» روز شنبه ۸ دیماه 1403 ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان، من فرشته هستم یک همسفر .
امروز بسیار خوشحالم که این فرصت نصیبم شده تا در این جایگاه خدمت کنم. افتخار دارم که با کمک راهنمای گروه خانواده، خانم سمن عزیز و با فعال شدن لژیون همسفران در کلینیک فرشته، هفته همسفر را با حال و هوای متفاوتی جشن بگیریم.
با همت شما همسفران عزیز و راهنمای گروه خانواده، خانم سمن، کلینیک فرشته رونقی دوچندان یافته است.
در ابتدا، لازم میدانم از خانواده محترم جناب مهندس دژاکام تشکر ویژهای داشته باشم. بدون حمایت و ایستادگی آنها در کنار مهندس دژاکام، شاید ما امروز شاهد این موفقیتها نبودیم. اگر خانواده ایشان مانند بسیاری از خانوادهها، فرد مصرفکننده را رها میکردند، علیرغم اراده قوی جناب مهندس، شاید کنگره 60 به این جایگاه دست پیدا نمیکرد.
جناب مهندس دژاکام، مثلثی را معرفی میکنند که در آن، اعتیاد قاعده، مسافر یک ضلع، و همسفر ضلع دیگر است. هر دو، مسافر و همسفر، از دیدگاه خود به اعتیاد مینگرند و هر دو حق دارند. شاید مسافری که درمان خود را آغاز کرده، انتظار داشته باشد که همسر یا مادرش از او حمایت کنند و درک او را داشته باشند. این خواستهای طبیعی است، چرا که او میخواهد در این مسیر دشوار، همراهی داشته باشد. اما باید توجه داشت که این صحبت در مورد فردی است که برای درمان اقدام کرده و وارد کنگره 60 شده است، نه مصرفکنندهای که هنوز قدمی برای درمان برنداشته است.
در سوی دیگر، همسفر نیز حق دارد. او با تجربیاتی که داشته، ممکن است ناامید و ترسیده باشد. یک مادر، با تولد فرزندش، رویاهای بزرگی در سر دارد و میخواهد شاهد موفقیت فرزندش در تمام مراحل زندگی باشد. اما تصور کنید که این مادر متوجه شود نه تنها رویاهایش محقق نمیشود، بلکه شاهد سقوط فرزندش خواهد بود. این شرایط بسیار دشوار و ناراحتکننده است. همچنین، یک همسر با امید و آرزوهای فراوان وارد زندگی مشترک میشود و میخواهد عشق و آرامش را تجربه کند. اما وقتی متوجه بیتوجهی همسرش میشود، حق دارد که دلمرده و دلسرد شود.
در اوایل فعالیت کنگره 60، در میدان انقلاب و خیابان مهدی زاده، جلسات بدون حضور همسفران برگزار میشد. هدف اصلی، درمان مسافران بود و کلمه همسفر معنای خاصی نداشت. اما با توجه به سر و صدا و حضوری که خانوادهها در کنار مسافران داشتند، مهندس دژاکام تصمیم به تشکیل جلساتی برای خانوادهها گرفت تا به آنها امید و انگیزه بدهد. و اینجا بود که کنگره 60 و جناب مهندس به اهمیت نقش خانواده در درمان فرد مصرفکننده پی بردند.
در اینجا، میتوان به جشنوارههای سینمایی اشاره کرد که نه تنها به بازیگر نقش اول، بلکه به بازیگر نقش مکمل نیز جایزه میدهند. چرا که بدون بازیگر مکمل، بازیگر نقش اول نمیتواند به خوبی نقش خود را ایفا کند. درمان اعتیاد در کنگره 60 نیز مانند یک فیلم است که در آن، هم بازیگر نقش اول و هم بازیگر نقش مکمل، هر دو اهمیت دارند.
امروزه در جشنوارههای سینمایی به هر دو بازیگر نقش اول و نقش مکمل جوایزی اهدا میشود، زیرا اگر نقش مکمل وجود نداشته باشد، بازیگر نقش اول نمیتواند به خوبی ایفای نقش کند. درمان اعتیاد در کنگره 60 نیز مانند یک فیلم است که باید در آن یک بازیگر مکمل قوی وجود داشته باشد تا فیلم خوبی ساخته شود. در سفر درمان اعتیاد، همسفر دقیقاً نقش مکمل را دارد و اگر قوی باشد و به خوبی آموزش ببیند، کار برای مسافرش آسانتر میشود.
در ابتدای کار، وقتی با خانواده یا همسر یک مصرفکننده صحبت میکنیم، اغلب میگویند: «من نمیتوانم مسافرم را ببخشم، من سختی کشیدم و در حق من اجحاف شده است.» اما با آموزشهایی که به آنها داده میشود، متوجه نقش مهم خود در درمان عزیزانشان میشوند و تصمیم میگیرند در کنار مسافرشان بمانند و به او کمک کنند.
آموزشهایی که در کنگره 60 به همسفران داده میشود، دقیقاً همان آموزشهایی است که به مسافران داده میشود. آنها نیز همان سیدیها را مینویسند و همان دستور جلسات را دنبال میکنند. به عقیده من، همسفران بیشتر از مسافران به آموزش جهانبینی نیاز دارند، زیرا زمانی که یک مصرفکننده مواد مصرف میکرده و در ظاهر حال خوشی داشته، خانوادهاش در حالت طبیعی بودند و تمام تخریبها را در بدترین حالت روحی تجربه میکردند و درد میکشیدند.
باعث افتخار من و تمام اعضای کلینیک فرشته است که با حضور خانم سمن، راهنمای گروه خانواده، لژیون همسفران بسیار منسجمتر و پربارتر شده است. امروز در کنگره 60 و کلینیک فرشته، پرچم خانمها بالا رفته است.
۱۴ سال پیش، من کلینیک فرشته را راهاندازی کردم و وارد حوزه MMT شدم. از همان ابتدا به درمان اعتیاد اعتقاد داشتم، اما به دلیل اینکه هیچ آشنایی با اعتیاد نداشتم و در خانوادهام نیز هیچ فرد مصرفکنندهای وجود نداشت، نمیدانستم چگونه باید به افراد مصرفکننده کمک کنم. به همین دلیل، برای آموزش گرفتن سهشنبهها به آکادمی میرفتم و جمعهها نیز در لژیون پزشکان در پارک طالقانی حضور پیدا میکردم تا بتوانم به مسافرانی که همسفر ندارند و تنها سفر میکنند، کمک کنم. البته در این راه تنها نبودم و با کمک کادر قوی کلینیک فرشته، خانم مطلق عزیز و خانم کیانی عزیز این مسیر را طی کردم.
در آن زمان، خانواده افراد مصرفکننده هیچ میل و رغبتی برای حضور در کلینیک نداشتند و مسافران تنها این مسیر را طی میکردند، اما امروز با زحماتی که در کنگره 60 کشیده شده، به نوعی مسیر درمان آسفالت شده و راه هموارتر شده است.
امروز روز جشن همسفر است، روز تشکر از زحمات همسفران عزیز. ما وظیفه داریم از همسفرانمان بابت زحماتی که برای ما کشیدند، تشکر کنیم. مسافران عزیز در کنگره 60 دوباره متولد شدند، با این تفاوت که این بار پختهتر و آموزشدیدهتر شدهاند. این تغییر باید در رفتار و حتی نوع صحبت شما نیز قابل مشاهده باشد. باید کلام و نوع صحبتمان با همسفران سرشار از محبت و تشکر و قدردانی باشد. در عمل نیز باید چنین باشد. پس لازم است که امروز با پول، طلا و هر چیز ارزشمندی که میتوانیم تهیه کنیم، از همسفرانمان تشکر و قدردانی کنیم و گوشهای از محبت و گذشت آنها را جبران کنیم.
در پایان، مسافران حاضر در جلسه، به رسم کنگره و با تقدیم پاکت از همسفران خود، قدردانی نموده و هر خانواده، با راهنمای همسفر خانم دکتر فرشته (موسس کلینیک) و راهنمای همسفران خانم سمن و ایجنت کلینیک، راهنمای DST مسافر حسن، با گرفتن عکس یادگاری خاطره این جشن زیبا را ثبت نمودند.
شکر شکر شکر که در این مسیر پر از عشق و آموزش هستیم.
«گروه سایت نمایندگی کلینیک فرشته»
تایپ: مسافر هادی (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: مسافر مهدی (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
1824