English Version
This Site Is Available In English

شعب با حس و توان مالی اعضاء ساخته می‌شوند

شعب با حس و توان مالی اعضاء ساخته می‌شوند

جلسه دوم از دوره اول لژیون سردار ماهشهر، به استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد صادق با دستور جلسه « گلریزان » جمعه ۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۸ صبح در پارک فردوس ماهشهر آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که به من فرصت خدمت کردن در این جایگاه را دادند، سال گذشته این زمان بود که در این محل جشن گلریزان برگزار شد و بعد از گذشت یک سال جلسات ما در پارک برگزار می‌شود، از نظر مکان سال گذشته با امروز تفاوت چندانی نکرده است اما از نظر رشد و تعالی تغییر پیدا کردیم، از نظر آگاهی، آموزشی و رهایی نسبت به یک سال قبل پیشرفت کردیم. حس هر فردی در کنگره نسبت به فرد دیگر متفاوت می‌باشد که مشارکت افراد این موضوع را نشان می‌دهد.
اگر اعضای کنگره بنا باشد یک پیمانی را با هم‌دیگر ببندند به نظر من جشن گلریزان بهترین عهد و پیمان ما می‌باشد. مهمانان این جشن خودِ ما می‌باشیم، جناب مهندس و دیده‌بان‌های محترم با برنامه ریزی درست و گنجاندن این جشن‌ها در دستور جلسات هفتگی باعث می‌شوند که ما این حس و حال خوب را در کنار هم‌دیگر تجربه کنیم.
در کنار آموزش‌هایی که در دستور جلسات هفتگی موجود می‌باشد و یکی از رکن‌های اساسی درمان در کنگره می‌باشد این جشن‌ها ثمره‌ی دیگری دارند،  هفته گلریزان را به همه اعضای کنگره تبریک می‌گویم، در این هفته اعضای تمام شعبه‌های کنگره ۶۰ حس و حال بسیار خوبی در کنار همدیگر داشتند و هر شعبه‌ای یک روز از هفته را جشن گلریزان داشتند که نمایندگی ما امروز  که آخرین روز هفته می‌باشد را جشن می‌گیریم.
یک توضیحی در مورد گلریزان هم بدهم که گلریزان به چه معنی می‌باشد، در کتاب منطقه ۶۰ درجه چندین پیام با ارزش از استادان جناب مهندس وجود دارد که این پیام‌ها چراغ راه ما می‌باشند تا در مسیر درست حرکت کنیم، یکی از این پیام‌ها می‌گوید: نگاهی به سماء بی‌انداز و این توانایی‌ها را نظاره‌گر باش که تلألو آن مانند الماس‌های الهی است. اگر به مضمون این پیام خوب توجه کنم من هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم در آینده وارد کدام مسیر می‌شوم. در ابتدای ورود به کنگره تنها هدف من قطع مصرف مواد بود و بعد از آن دیگر به آمدن به کنگره نیازی ندارم، بعد از مدتی کسانی را در کنگره می‌دیدم که از راه‌های دور برای خدمت کردن در دیگر شعبه‌های تازه تأسیس می‌آمدند.
شعبه‌هایی که یک روزی همچون وضعیت شعبه ما تعداد اعضای آن‌ها کم بود، جلسات آن‌ها به دلیل نداشتن جا و با حد‌اقل امکانات در پارک برگزار می‌شد، کم‌‌کم  تعداد ما بیشتر شد، کم‌کم آموزش‌ها را از الگوهای خودمان یاد گرفتیم که بدون دریافت حقوق از راه دور به خاطر کمک کردن به من می‌آمدند و هیچ‌گونه توقعی هم نداشتند، این‌جا بود که من به اهمیت خودم پی بردم که در واقع این دوستان برای کمک کردن به من می‌آیند دیگر احساس نمی‌کردم که من در این دنیا بیهوده می‌باشم و از بودن کنار این دوستان انرژی دریافت می‌کردم.
آقای مهندس می‌فرمایند که یک سازمان مردم نهاد به سه مؤلفه نیاز دارد، به نیروی انسانی و به علم و آموزش ناب که کنگره مثل اقیانوسی از این منابع آموزشی است و منابع مالی، که اگر پول نباشد هیچ اتفاقی نمی‌افتد و ما خودمان می‌بینیم که برای رهایی و درمان باید هزینه بدهیم و من برای اینکه خدمت کنم باید هزینه بدهم.
نگاه می‌کنم از زمانی که ما سال ۹۳ شروع کردیم تا به الان چقدر کنگره بزرگ شده است و آن سال با ۱۵ نفر شروع کردیم و توان مالی ما ۱۰ میلیون بود و جایی که می‌خواستیم بگیریم در زمان خودش ۴۰ میلیون تومان بود و نا‌امید نشدیم و چندین بار خدمت آقای مهندس به تهران رفتیم و صبر نکردیم که راهنما به ما بگوید که چکار کنیم و راهنما به ما گفت باید برای خود فکری بکنید و شما هستید که می‌خواهید به زیر سقف بروید و واقعا شأن کنگره در پارک نیست و در سایت می‌رفتیم و شعب را می‌دیدیم که شعب به چه وسعتی هستند و چگونه این شعب ساخته شدند، و شعب با حس و توان مالی اعضا ساخته شدند و ذره ذره شروع به حرکت کردند.
امروز رقم‌ها را اعلام می‌کنیم که از سال گذشته چقدر رقم‌های ما تغيير کرده است و این مبالغ ذخیره هستند و از این مبالغ استفاده می‌شود برای به زیر سقف رفتن و توانی که امروز قرار است انجام بدهیم به اسم گلریزان و این گلریزان توسط کسی که نگاه می‌کند نظاره می‌شود. یک روز هیچ بودیم و می‌گوید که الماس‌های کنگره ۶۰ همانند همان الماس‌های الهی هستند که در بحر اقیانوس در خواب هستند و اگر بیرون بیایند می‌شود مثل شعبه‌ای که بعد از ۵ سال توان مالی‌اش به ۵ میلیارد تومان می‌رسد و شعبه‌ای که ۱۰ میلیون پول به زور از بچه‌هایش در می‌آمد.
این همان پیوند است و به هم نگاه نکرده‌ایم که از هم‌دیگر توقع داشته باشیم و به جیب و توان خودمان نگاه کردیم و قرار است از خودم یک نقشی در هستی به یادگار بگذارم و کنگره و آقای مهندس این کار را برای من انجام می‌دهند که دیده و برگزیده بشوم. تمام خدمتگزاران کنگره همه انتخاب و برگزیده می‌شوند و کسی هم که قرار است بر روی این صندلی بنشیند انتخاب شده است.

اگر می‌خواهم که حس من خوب بشود و دیده بشوم مثل دیده‌بانان و راهنماها، باید بازیگر باشم و باید بکارم که برداشت کنم و ایمان داشته باشم به کاری که آقای مهندس انجام می‌دهند. آقای مهندس با ۸ نفر شروع کردند و امروز بالای ۲۰۰ هزار نفر اعضای کنگره ۶۰ هستند. مقالات ایشان جهانی شده‌اند و دستگاه‌هایی در کنگره خریداری شده که نمونه آن در جهان کم است و من در همچین جایی دارم به درمان می‌رسم.
یک روز در آینده می‌گویند که چه کسانی شعبه ماهشهر را راه‌اندازی کردند که همان چند نفر اولی هستند که در پارک شروع به کار کردند و آنها شما‌ها هستید و این می‌شود نشان در بی نشانی، چیزی که باید یک میلیارد به بالا پرداخت کنید که نشانی در بی نشانی باشد ولی امروز شما می‌توانید برای به زیر سقف رفتن آن جایگاه نشانِ در بی نشانی را بردارید و پهلون‌های واقعی همان‌های هستند که الان روی این صندلی‌ها نشسته‌اند.
افتخار می‌کنم‌ که در کنار شما هستم و امروز خیلی روز متفاوتی است و با هفته‌های گذشته کاملا فرق دارد و جشن گلریزانی است که برای من و شما قرار است که گلریزان بشود و وقتی از این‌جا می‌رویم حال‌مان خوب باشد و سال دیگر در همین تاریخ از همین قراری که با هم گذاشتیم صحبت کنیم.
انشالله که در کنار هم جشن گلریزان خوبی را داشته باشیم.

 

گروه سایت نمایندگی ماهشهر 

تایپ: مسافر فضیل از لژیون ماهشهر

عکس: مسافر اسماعیل 

ویرایش و ارسال مطلب: مسافر محمد صادق

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .