امروز سومین جلسه از جشن گلریزان 1403 کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی ابوریحان با استادی مسافر پهلوان مسعود، نگهبانی مسافر پهلوان حسین و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «هفته گلریزان» چهارشنبه 16 آبان 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم مسافر
خداوند را خیلی شاکر و سپاس گذار هستم، سپاس از آقای مهندس و خانواده محترمشان
یک زمانی ما موضوعی را میفهمیم و به مرحله عملیاتی که برسانیم تازه درک میکنیم. آقای مهندس امروز در سخنانشان فرمودند که بچههای کنگره ۶۰ موضوعات را درک کردهاند. زمانی که ۱۲ هزار نفر برای آزمون راهنمایی شرکت میکنند یا در دفتر جناب مهندس که برای رهایی یک نفر حضور پیدا میکنی، از هر ۵ نفر، اجازه پهلوانی میخواهند، یعنی تمامی آنها درک کردهاند. شعبه بیداری داریم. این خیلی شکر که در ابتدای صحبتهایم گفتم بابت همین موضوع است که درک افراد در کنگره ۶۰ بالا رفته است. در این یک ماه اخیر به بهانههای مختلف، لطف خداوند شامل حال بنده میشد که در دفتر جناب مهندس حضور پیدا کنم. از شال پهلوانی راهنمای محترم حسین آقا از اجازه پهلوانی بچههای لژیون تا اجازه نشانی در بینشان، میبینی بخشش را و درک و فهم بچهها و عملیاتی کردن این درک و فهم را در بخشش و بخشیدن میبینی. به قول آقای زرکش، بین درک و فهمیدن فاصله خیلی زیادی وجود دارد، گاهی بخشش را برای من تعریف میکنند ولی با انجام و عملیاتی شدن به درک میرسم. وقتی یک سفر اولی موضوع اعتیاد و سیستم ایکس را درک کند دیگر تمام است.
خوشبختانه بچههای کنگره ۶۰ موضوع بخشش را درک کردهاند، زمانی که یک نفر مقابل جناب مهندس خم میشود و خواهش میکند که بخشش او را قبول کند یعنی درک کرده است. این قبول کردن نیازمند تأیید است و هستی درک تو را ببیند تا تأییدت کند و جناب مهندس با قبول کردن بخشش تو، جنس تو را به هستی پیوند میزند، زیرا هر شخصی اجازهی حرکت در این مسیر را ندارد، باید تاوان این بخشش را با رفتن به عمق تاریکیها داده باشی و بارها شدن به این درک و فهم و بخشش رسیده باشی تا از تو قبول کنند. هرچقدر روبهجلو حرکت میکنی، بیشتر شاکر جناب مهندس، استاد امین، خانم شانی، خانم آنی، خانم کماندار، هستیم. از اینکه در شعبه ما این اتفاقات رخ میدهد و دو شعبه دیگر از دل شعبه ما بیرون میآید خیلی خوشحال هستم و این اتفاق مهم و بزرگی است و بدون کمک شعبهی دیگری در حال رقم زدن چنین رویداد زیبایی هستیم. گلریزان یک مرام و مسلک کاملاً ایرانی است که از قدیم در بازار خیلی باب و مورداستفاده بوده است.
در افراد بازاری قدیم اگر کسی مشکلی داشت بزرگ بازار با یک تشت یا طبق که پر از گل بود در بین مردم صحبت میکرد که این دوستمان از اسب افتاده است نه از اصل و کسانی که تجربه از اسب افتادن را داشتند با تمام وجود بیشتری کمک میکردند. تازهواردها هم همینطور است از اسب خودشان افتادهاند و آنقدر در تاریکی فرورفته که یادش رفته که بوده و چه بوده است. پس ما به سفر اولیها کمک میکنیم تا آن فر ایزدی را به دست آورد و گویی به اصلش برسد؛ اما یک تفاوت در گلریزان ما با قدیم در این است که اینجا یکزمانی همگی ما از اسب خود افتاده بودیم و فر ایزدی را از دست داده بودیم، حال از این افراد توقع میشود که به همجنس خودش و هم درد خودش کمک کند؛ زیرا ما اینجا فهمیدهایم بخشش اینکه غذای خودمان یا لباس کهنه خود را ببخشیم، نیست. بخشش آن است که از عزیزترین چیزهای خودت بگذری و حس کنید کم شده است. اگر بهجا و در زمانش ببخشید، ما به ازای آن را به دست میآوریم. قصهی بخشش و گلریزان یک دیدگاهش این است که کمک به دیگران میشود تا به درمان برسند، اما دیدگاه دیگر صور پنهان من طول و عرض بیشتری پیدا میکند و با بخشش تواناییهایم بیشتر بشود. در آخر یک دعا میکنم که سال دیگر زمین این شعبه را خریده باشیم.
گزارش تصویری جشن گلریزان مسافران شعبه ابوریحان
در ابتدا از پهلوانان شعبه: پهلوان مسعود، پهلوان ابوالفضل، پهلوان سعید، پهلوان مهدی، پهلوان رسول، پهلوان اصغر، پهلوان حمید، پهلوان علی، پهلوان محسن، پهلوان داود و مسافر محمدصالح (اهداکننده زمین گرمسار) به رسم یادبود تجلیل و قدردانی شد.
سپس لژیونها برای معرفی خود و اعلام مبلغ جشن گلریزان به بالای سکو تشریف آوردند.
مرزبان کشیک: مسافر هادی
عکاس: مسافر رضا لژیون چهاردهم و مسافر حامد
خلاصه نویس: مسافر امید
تایپ و تنظیم گزارش: مسافر محمد
بارگذاری: مسافر افشار
مرزبان خبری: مسافر افشار
- تعداد بازدید از این مطلب :
1233