چهاردهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای کنگره ۶۰ لژیون الیگودرز با استادی پهلوان مسافر نعمت، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «D.SAP» پنجشنبه ۳ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خداوند را شاکر هستم که امروز به من اجازه داد که در کنار شما دوستان بامحبت باشم واقعاً شعبه پرانرژی و خوبی دارید از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم. تشکر میکنم از خدمتگزاران شعبه که امروز اجازه دادند تا من در این جایگاه باشم و آموزش ببینم.
دستور جلسه این هفته در مورد D.SAP است در ابتدا در مورد دستور جلسه کمی صحبت میکنم که برای خودم و خانوادهام اتفاق افتاده و در ادامه بیشتر در مورد لژیون سردار و بخشش مالی سعی میکنم مشارکت داشته باشم.
در مورد D.SAP، همراه دیدهبان محترم آقای منصوری در باغهای سمیرم میرفتیم و سیب خریداری میکردیم و با چشم خودم دیدم که بهترین و باکیفیتترین سیبها را خریداری میکردند. در زمان فصل برداشت سیب معمولاً از سیبهای ارزانقیمت و پادرختی یا گندیده برای سرکه درست کردن استفاده میکنند؛ اما ما میبینیم که از مرغوبترین سیب برای D.SAP استفاده میشود.
آقای منصوری دیدهبان محترم، ۵ لیتر D.SAP برای آزمایش به آزمایشگاه اصفهان دادند؛ تا املاح و ترکیبات آن مشخص شود.
خانمی که در آزمایشگاه بود به حالت تمسخر گفت که ۷ میلیون میخواهید هزینه کنید تا این سرکه را برای شما آزمایش کنیم؟ ایشان گفتند: شما این کار برای ما انجام بدهید، ما میخواهیم هزینه کنیم. بعد از چند روز که رفتند جواب آزمایش را بگیرند، در جواب گفتند: این اصلاً سرکه نیست و املاح آن بیشمارند و وقتی خواستند مابقی D.SAP را از آزمایشگاه بگیرند، مسئول آزمایشگاه اصرار داشت که بقیه D.SAP را پس ندهد؛ بنابراین باید قدردان باشیم و بدانیم چه نعمت بزرگی در اختیار ما است.
من زمانی درگیر بیماری سینوزیت بودم و از بس قرص خورده بودم دچار ناراحتی معده شدم. روزی استاد امین به شعبه سلمان فارسی اصفهان تشریف آوردند. مشکلم را با ایشان در میان گذاشتم. استاد امین فرمودند: یک سیسی D.SAP را با ۲۰ سیسی آب رقیق کن و داخل بینی بریز و با شدت از بینی نفس بکش تا عفونت های سینوس برطرف شود. با انجام این کار کاملاً درمان شدم.
همچنین یکی از اقوام نزدیک من دچار آلرژی فصلی بودند و هر چه دکتر میرفتند و دارو مصرف میکردند جواب نمیگرفتند. روزی به ایشان گفتم شما که همه راهها را امتحان کردید از D.SAP هم بهصورت بخور دادن استفاده کنید. وقتی این کار را انجام دادند آلرژی ایشان کاملاً برطرف شد. ایشان چند تا توده در بدن داشتند، چند ماه بود که D.SAP را بطور مرتب استفاده میکرد وقتی بعد از ۴ ماه به پزشک مراجعه کردند برای ادامه روند بیماری، بطور معجزهآسایی در جواب آزمایشها متوجه شدند که هیچ اثری از تودهها نیست. اینها تجربیاتی بود که خودم از D.SAP داشتم و در اختیار شما عزیزان گذاشتم.
اما در مورد لژیون سردار و خدمت مالی چون به گلریزان نزدیک هستیم صحبت میکنم بخشش بزرگترین صفت خداوند است یعنی با بخشیدن به خداوند نزدیک میشویم. سیدی استاد امین این هفته مینوشتم که فرمودند: 《میوههایی که شیرین است به آنها آفت زیادی میزند》 یعنی هر کاری که میخواهیم انجام دهیم مادیات حرف اول میزند شاید شیرینترین میوه همین مادیات باشد؛ که نیروهای منفی همان آفت است پیش خودم فکر میکردم که این میوه شیرین را چطور میتوانم بیمه کنم، اگر از خودم بخواهم بگویم واقعاً لژیون سردار، جان من و بچهام را نجات داده، یعنی درواقع من و خانوادهام بیمه لژیون سردار هستیم و شاید هیچ آفتی به ما نزند.
از این بابت خداوند را شکر میکنم که به من اجازه داد در اینجا خدمت کنم و هر چه خدمت میکنم خداوند حالم را روز به روز بهتر میکند و هرروز به اموالم افزوده میشود.
دو سال پیشخدمت آقای مهندس رسیدم و به ایشان گفتم: من زمینی دارم که اگر اجازه بدهید بفروشم و پولش را بهحساب کنگره واریز کنم اگر هم اجازه ندهید زمین را به نام کنگره انتقال میدهم. چون دوست دارم حسی که افراد با بخشش تجربه کردهاند را من هم تجربه کنم. یک زمانی میگفتم بروم فلان ماشین را بخرم تا حالم خوب شود، شاید هم به خواستهام میرسیدم اما حالم خوب نمیشد و وقتیکه وارد کنگره شدم حال من را کنگره خوب کرد؛ یعنی من باید بیدار شوم و وقتی که خداوند اجازه خدمت در کنگره را به من میدهد و مینشینم یک حساب و کتابی میکنم میبینم یکی دادهام و دویستتا پس گرفتهام، پس چه جایی بهتر از کنگره ۶۰ وجود دارد.
وعده خداوند دروغ نیست، در سوره مائده آیه ۳۲ میفرماید: اگر نفسی را احیا کنیم ثواب کره زمین را به شما میدهیم، یعنی اگر کوهی یا دریایی جابجا شود نباید تعجب کرد اما اگر نفسی احیا شد و انسانی تفکر و اندیشهاش عوض شد و در مکانی به همنوع خودش کمک کرد، بدان آن مکان مقدس و امن است و جزء شاهکار خلقت است.
اساتید آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر خطاب به آقای مهندس، میگویند: ما شمارا برای خودتان آموزش نمیدهیم. پس آقای مهندس هم ما را برای خودمان آموزش نمیدهند؛ یعنی آموزشی که دریافت کردهام را باید انتقال بدهم. من اگر در جایگاه پهلوانی هستم باید این حس و حال را به چند نفر انتقال بدهم؛ تا آنها هم از این حس و حال زیبا بهرهمند شوند و جایگاه پهلوان، دنور و سردار را تجربه کنند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، متشکرم.
در ادامه: رهایی مسافر سجاد از لژیون سوم
رهایی مسافر رضا و مسافر روحاله از لژیون سوم
تایپ: مسافر سجاد
ویرایش: مسافر نعمت
عکس: مسافر نعمت
تنظیم و ارائه: مسافر احمد
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
584