تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

همسفر مرضیه از لژیون دهم در باب دستور جلسه «D.sap» چنین نوشت:

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

هنگامی که قرار شد در رابطه با D.sap مشارکت مکتوب بنویسم, در ذهنم مراتب دانایی نقش بست: علم‌الیقین، عین‌الیقین، حق‌الیقین.
در ابتدا مثالی می‌زنم: زمانی که فرزندانم مریض می‌شدند، برایشان سوپ آماده می‌کردم و آنها برای خوردن تمایلی نشان نمی‌دادند و با اصرار که برایتان خوب است و واقعاً با تمام عمق وجودم دوست داشتم میل کنند تا قوت یابند و زمانی که می‌خوردند از اعماق وجودم خوشحال می‌شدم.
هنگامی که سی‌دی‌های مخصوص D.sap را گوش می‌کردم، یاد سفارش‌های خودم برای خوردن سوپ به فرزندانم افتادم به همین دلیل صحبت‌های آقای مهندس در رابطه با دیسپ را با پوست و گوشت و استخوانم درک کردم. حال می‌روم سراغ مراتب دانایی، چرا در دیسپ من به مراتب دانایی فکر کرده‌ام؟ چون من تا به قبل از کنگره شنیده بودم که سرکه بسیار مفید است و حتی از حضرت علی در این باره روایتی شنیده بودم که فرمودند: اهل خانه فقیر نمی‌شوند، تا زمانی که سرکه و روغن زیتون را خورشت و غذای خود قرار دهند. در مرحله‌ی علم‌الیقین بودم که به خواست خداوند وارد کنگره شدم. کلمه‌ای به نام دیسپ را شنیدم و متوجه شدم سرکه است، شروع به استفاده از آن کردم و تاثیرات آن را در شیوع بیماری کرونا و عفونت‌ها دیده‌ام. در اینجا به مرحله‌ی عین‌الیقین رسیدم.
روزی مهمانی در خانه‌ی خود داشتیم که از نزدیک مراحل درست شدن دیسپ را دیده بودند و در حال گفتگو با مسافرم در رابطه با سرکه بودند که مسافرم گفت D.sap با سرکه‌های بیرون فرقی ندارد، مهمانمان گفتند مگر از نزدیک دیده‌ای که این حرف را می‌زنی؟ من سختی کار را دیده‌ام و این یک سرکه معمولی نیست و این نوع سرکه، سرکه‌ی بالزامیک می‌باشد که به شدت مراحل درست شدن آن دقت می‌خواهد و از انواعی مگس صحبت کردند که مخصوص این نوع سرکه‌ها هستند که خود آنها خاصیت درمانی دارند و در درست شدن سرکه‌های آقای مهندس این نوع مگس‌ها باید روی سرکه بنشینند. من از شنیدن این اطلاعات بسیار خرسند شدم و از آن روز به بعد با یک اشتیاق خاص دیگری سراغ دیسپ می‌روم و مصرف می‌کنم، انگار یک گنجی در خانه داشته‌ام؛ ولی خودم از آن اطلاع نداشته‌ام. نمی‌توانم بگویم به مرحله‌ی حق‌الیقین رسیده‌ام و احساس می‌کنم به عین‌الیقین بیشتری دست پیدا کرده‌ام. از نظر من آقای مهندس و کسانی که در تهیه سرکه شرکت دارند خیلی بیشتر آن را درک کردند و در حق‌الیقین هستند. هر ثانیه که از حضورم در کنگره می‌گذرد، خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که من را در این مکان مقدس و امن قرار داده است، امیدوارم خیر این کار آقای مهندس هزاران بار به خودشان و خانواده‌ی عزیزشان بازگردد.
در آخر از خانم نگین تشکر می‌کنم برای فرصت مشارکتی که به من دادند و از خانم افسانه‌ی عزیزم  سپاسگزارم که من را برای این خدمت آموزش داده‌اند.

نویسنده: همسفر مرضیه لژیون دهم
ویرایش: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
تنظیم مطلب: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
ارسال: مرزبان خبری همسفر سمیه