English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_سکون برابر است با سقوط

گروه خانواده_سکون برابر است با سقوط

جلسه ششم از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دکتر احمد به استادی راهنمای تازه واردین همسفر افسانه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر عاطفه با دستور جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان می‌شود) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان و دبیر سپاسگزاری می‌کنم که به من فرصت خدمت و آموزش گرفتن در این جایگاه را دادند. دستور جلسه این هفته وادی هشتم است. با حرکت راه نمایان می‌شود. وادی هشتم در نیمه دوم وادی‌ها قرار دارد ما هفت وادی اول را داریم که به ما تفکر کردن، امیدواری، مسئولیت‌پذیری و پس‌انداز کردن را آموزش می‌دهد. در وادی هفتم هم کشف حقیقت و پیدا کردن راه مطرح می‌شود. وادی هشتم تا وادی چهاردهم برای عمل کردن است. ما دو وادی داریم که با کلمه با شروع می‌شود یکی وادی اول است که با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و دومی وادی هشتم که با حرکت راه نمایان می‌شود. وقتی انسان بخواهد تکامل پیدا کند و حرکت کند؛ باید وادی هشتم را مدنظر خود داشته باشد و قبل از آن باید راهش را درست انتخاب کرده باشد و وادی هفتم را در کوله‌بار خودش داشته باشد.

ما در نوشتارها می‌خوانیم که کنگره۶۰ در دو حرکت درونی و بیرونی به راه خود ادامه می‌دهد حرکت درونی می‌شود تفکر کردن. من در ذهن خود خواسته‌ای را مجسم می‌کنم مثلاً می‌خواهم یک‌خانه بخرم در ذهن خودم تجسم می‌کنم که این خانه در چه مکانی باشد، چه خصوصیاتی داشته باشد و ... یا می‌خواهم ازدواج کنم در ذهن خودم این تصویر را ترسیم می‌کنم که این شخص باید چه خصوصیت اخلاقی داشته باشد، خانواده‌اش چه طوری باشند یا چه شغلی داشته باشد. درحرکت بیرونی این را باید عملی کنم و به کار بیندازم آن موقع می‌توانم به هدف خودم برسم.

وادی هفتم می‌گوید برای پی بردن به حقیقت باید راه را درست انتخاب کرده باشیم؛ برای مثال وقتی من می‌خواهم به یک مسافرت بروم؛ باید از قبل تفکر کنم که به کجا می‌خواهم بروم؟ چه وسایلی لازم دارم؟ آیا  آنجا هوا گرم یا سرد است؟ و‌‌ چه مقدار پول موردنیاز من است؟ همه این‌ها را باید مجسم کنم در مورد آن فکر می‌کنم و به راه می‌افتم وقتی شروع به حرکت کردم، این حرکت است که راه را به من نشان می‌دهد و راه برای من مشخص می‌شود، مثلاً سرعت در اتوبان خیلی بالا است؛ اما در جاده‌ها سرعت کمتر است در جاده مشخص می‌شود که چه تابلوهایی وجود دارد، کجاها باید استراحت کنید، کجاها باید ایستاد و کجاها نباید توقف داشته باشید و تمام این‌ها را مسیر به ما نشان می‌دهد، به‌شرط این‌که راه را درست انتخاب کرده باشیم. حرکت می‌تواند در جهت مثبت و هم در جهت منفی باشد یا در جهت ارزش‌ها یا در جهت ضد ارزش‌ها باشد؛ اما مسیر زندگی مسیری است که ما را به سمت تکامل می‌برد. کل طبیعت در جهت تکامل حرکت می‌کنند؛ بنابراین اگر من همسفر در سکون باشم، سقوط می‌کنم.

در سی‌دی جمع کنندگان استاد امین فرمودند: نیروهای منفی کار خود را خیلی خوب انجام می‌دهند و هیچ‌وقت امروز و فردا نمی‌کنند، در همان لحظه از یک روزنه کوچک هم که شده وارد می‌شوند و باعث سکون می‌شوند و شمارا به سکون دعوت می‌کنند که باعث افسردگی و ناامیدی می‌شوند. در این وادی مشخص بودن خواسته نیز بسیار حائز اهمیت است؛ مثلاً می‌خواهم ازدواج کنم آیا واقعاً می‌خواهم ازدواج کنم؟ یا همسفر هستم آیا واقعاً می‌خواهم همسفر باشم؟ یا به خاطر کنترل کردن مسافرم می‌آیم؟ وقتی خواسته مشخص شد و به این تفکر رسیدم که من هم تخریب دارم و باید آموزش بگیرم و درمان شوم و حرکت کردم در جهت این خواسته راه برای من نمایان خواهد شد؛ باید خواسته مشخص باشد وقتی خواسته مشخص شد شما می‌توانید حرکت کنید، ولی وقتی خواسته مشخص نباشد مثل این می‌ماند که به مسافرت رفته‌اید، کنار جاده برای استراحت توقف می‌کنید، یک‌دفعه متوجه صدایی می‌شوید و از جاده منحرف می‌شوید و به‌طرف صدا می‌روید و هرچه به‌طرف صدا می‌روید از جاده اصلی دورتر می‌شوید آن‌قدر می‌روید که دیگر جاده اصلی و هدف خود را نمی‌بینید و برگشت کردن به آن بسیار سخت می‌شود.

نباید فراموش کنیم که درراه و مسیر حرکت سختی‌ها و سراشیبی‌های زیادی وجود دارد. اگر من همسفر به مشکل برمی‌خورم، مثلاً مسافرم گریز می‌زند و ... این‌ها به خاطر این است که قبلاً یک سری چک‌ها کشیده‌ام و الآن پاس نشده است و یک سری خطاها کرده‌ام که آن‌ها مانع حرکت من شده‌اند. در اینجا من باید جبران خسارت کنم. من دانسته یا ندانسته یک سری خسارت‌ها به خود، خانواده و جامعه وارد کرده‌ام؛ باید این‌ها را جبران کنم و برگشت کنم. اولین قدم این است که خسارت بزرگ‌تری وارد نکنم. بهترین راه و بهترین کار برای جبران خسارت خدمت کردن است؛ مثلاً در خانواده می‌توانید با یک لبخند نقش خودتان را خوب بازی کنید. اگر همسری در خانه نقش همسری‌تان را خوب بازی کنید، اگر فرزند هستید نقش فرزندی‌تان را خوب و درست اجرا کنید. درست نقش ایفا کردن خودش باعث جبران خسارت می‌شود. اگر من یک‌راه یا مسیری را اشتباه رفتم می‌توانم برگشت کنم.

در این وادی در مورد پیمان صحبت می‌شود. برداشت من این است زمانی که در تاریکی‌ها بودم یک سری اشتباهات و خطاها انجام داده‌ام. در روز الست ما با خداوند پیمانی بسته‌ایم که وارد این دنیا شویم و کارهای ارزشی انجام دهیم می‌توانیم این کار را دوباره امتحان کنیم و دوباره اجرا کنیم؛ چون تمام هستی، کوه، درخت و همه این‌ها سایه‌های خداوند هستند. در این پیمان ما در محضر خداوند و قدرت مطلق اقرار می‌کنیم، زمانی که در تاریکی‌ و نادانی بوده‌ایم یک سری خطاها انجام داده‌ایم و می‌خواهم برگشت کنیم وقتی ضد ارزش‌ها را کنار می‌گذاریم، ارزش‌ها برای ما نمایان خواهند شد. در آخر در این مسیر تکاملی که ما قرار داریم باید یکسری آموزش‌ها بگیریم و خودمان را تکمیل کنیم تا بهتر حرکت کنیم و در مسیر درست قرار بگیریم.

مرزبان کشیک: همسفر مرجان
تایپ: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
عکاس: مرزبان خبری  همسفر الهام
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .