مواد سنتی قدیم، به گونهای نبود که انسان را از زندگی، فکر و اندیشه ساقط کند؛ افراد به راحتی همه امورات زندگی خود را انجام میدادند؛ اما مواد جدید؛ مانند شیشه و هروئین که طول عمر آنها کم است، باید سریعتر مصرف کنند که مسائل توهمزا را نیز دارند.
همه انسانها مسافر هستند؛ تنها پا به عرصه حیات میگذارند و تنها هم از این دنیا میروند و آنچه را کسب کرده را همراه خود میبرند. آنچه را حمل میکنند؛ محتویات تفکر و اندیشه آنها است.
کلمه «جنت» به معنای؛ بهشت یا باغی است که پنهان است. به طور کلی، جنت و جهنم تمثیل هستند. چرا ما از تمثیل استفاده میکنیم؟ زیرا بعضی چیزها برای ما قابل درک نیستند و مجبور هستیم که از مثال استفاده کنیم.
شرط رسیدن به بهشت؛ پرهیزکاری انسانها است؛ یعنی پرهیز از ضد ارزشها و درست زندگی کردن؛ اما اگر از این مسائل عدول کنیم به طرف قالب حیوانی، حرکت میکنیم و مرتکب خطا و اشتباه میشویم و پرهیزکار نیستیم؛ اما اگر پرهیزکار باشیم به راه نور نزدیکتر میشویم.
بحث ما؛ هسته و شکافتن هسته است.
هسته از دو قسمت تشکیل میشود:
۱_ هسته خود جسم
۲_ هسته خارج از جسم
اگر هسته جسم یا ماده را بشکافیم؛ به اتم، مولکول، الکترون، نوترون، پروتون میرسیم. اگر سلول یا ماده را بشکافیم؛ ذرهذره به امواج میرسیم.
اگر به امواج و ارتعاشات پی ببریم؛ به بخار هستی توجه مینماییم؛ مگر در صورتی که فقط به مال، جاه، مقام و ... توجه کنیم که این خواستنها با تفکر انسان واقعی، هماهنگی ندارد.
در نهایت به یکسری افراد ثروتمندی تبدیل میشویم که از ثروت خود لذت نمیبرند و تنها میتوانند ثروت خود را افزایش دهند. اینچنین افرادی؛ بایستی از ثروتشان هم استفاده کنند و هم به دیگران کمک کنند. انسان زرنگ؛ کسی است که بتواند بهموقع ببخشد.
انسان تلاش میکند که مال را به دست آورد و بعد باید بتواند از آن نگهداری کند؛ اما بدبختی انسانها این است که برای به دست آوردن تلاش میکنند؛ ولی برای نگهداری نه!
مسئله دوم؛ توجه به هسته دوم یا بخارات است. اگر به هسته دوم بتوانیم دسترسی پیدا کنیم؛ با کمک عقل به جهانهای دیگر پی خواهیم برد.

ما یکسری کتب آسمانی؛ تورات، انجیل، قرآن داریم. تورات و انجیل را پیروان این ادیان بر اساس سلیقه خود، مینوشتند؛ اما تنها کتابی که توسط خود پیامبرش جمعآوری شد، قرآن کریم است.
در غرب چون روی انجیل و تورات تمرکز بیشتری دارند، علم و مذهب دو مسئله مخالف هم هستند؛ اما در کتاب آسمانی ما اینگونه نیست، نه تنها مخالف هم نیستند؛ بلکه هم دیگر را پوشش میدهند. وقتی که جهان علم با تورات و انجیل مشکل داشت، همه چیز را مردود دانستند و سوءاستفادههایی کردند؛ مانند زمان قرون وسطا. اگر مسائل علمی را با قرآن مورد بررسی قرار دهیم، ۵۰ درصد قرآن مربوط به زمان آینده و مابقی آن مربوط به ستارگان، کهکشانها و جهانهای پس از مرگ است.
هسته دوم که مربوط به روح و روان است، مورد استفاده قرار نگرفت و جهان علم، تنها روی هسته اول که همان جسم است، کار کردند؛ بنابراین در روانشناسی فقط به جسم توجه میکنند و به مسائل دیگر توجهی ندارند.
در کلامالله در سوره «بقره» این چنین آمده است:
قرآن، کتابی است برای کسانی که به عالم غیب اعتقاد دارند؛ یعنی به جهانهای دیگر و برای روشنشدن این موضوع میتوان به جهان خواب اشاره نمود. خواب؛ گاهیاوقات یک پیام است. اگر ظرفیت لازم را نداشته باشیم، حتی خوابها را فراموش خواهیم کرد.
هرچه انسان ظرفیتش بالاتر برود؛ اطلاعات و اخبار بیشتری به او داده میشود. برحسب ظرفیت و توان ما هست که به ما چیزی داده میشود.
یک مسافر تنها بهصورت عام و یکی در خواص داریم. ما با چشم، فقط یک محدوده را میتوانیم، ببینیم. بعضی اوقات، ترازوی ما چشم ما است. در جهان خواب، دنیای آخرت و محیطهای دیگر را باید با دید دیگری سیر کنیم و کمتر انسانی به ابعاد خارج از جسم پی میبرد و آنکسی که متوجه میشود؛ اگر حفظ نکند و آشکار کند؛ یا او را دیوانه و نادان میپندارند یا نوشتههایش را پوچ میانگارند.
تایپ: همسفر رضوان رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون پانزدهم)
تنظیم عکس: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون بیستم)
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
691