نهمین جلسه از دوره پنجاه و پنجم کارگاههاي آموزشي خصوصی کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک، با استادی مرزبان مسافر محمد، نگهباني مرزبان مسافر اسماعیل و دبیری مرزبان مسافر غلامرضا با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز سهشنبه، سیام مردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که اجازه داد در این جایگاه مجدداً خدمت کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای سفر اولم آقای محمد خیلی تشکر میکنم، از راهنمای درمان سیگارم آقای منصور خیلی تشکر میکنم و از راهنمای خدمتم آقای مهدی که کنار ایشان خیلی آموزش میگیرم خیلی تشکر میکنم.
در ابتدا این هفته را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان و دیدهبانهای عزیز و تمامی مرزبانها و ایجنتهای سراسر کشور و مرزبانان شعبه امیر و دکتر احمد و همکاران خودم در شعبه خودمان و ایجنت محترم خودمان جناب آقای مهدی خیلی تبریک عرض میکنم. خب ما در کنگره۶۰ چهار تا جشن داریم که هفته ایجنت و مرزبان، جشن دیدهبان، جشن همسفر و جشن راهنما است.
من باید تفکر کنم که جناب مهندس برای چه این جشنها را قرار داده و من باید چه برداشتی از این هفتهها و جشنها داشته باشم؟ برداشت من این بود که من باید قدردان باشم، اگر من قدردان هستی بودم، اگر قدردان آن نعمتی بودم که کنگره۶۰ به من داده است، نعمتهای بعدی به من داده میشود، ولی اگر قدردان نباشم مسلماً آن نعمتهایی که به من داده شده نیز از من گرفته میشود.
خب من همیشه این سوال را از خودم میپرسم که در کنگره چه کسانی دارند به من خدمت میکنند؟ یا در سفر اولم چه کسانی به من خدمت کردند؟ میآمدم و روی این صندلیها مینشستم، خیلی راحت، زمستان بود جایم گرم بود و تابستان بود جایم خنک بود، شاید آن موقع زیاد متوجه نبودم تا خودم مرزبان شدم.
یادم است یک روز که یکی از دوستانم که من را به کنگره معرفی کرد به من گفت که میخواهم مرزبان بشوم، خب من با NGOهای دیگر اشتباه گرفته بودم و نمیدانستم مرزبانی چگونه است؟ فکر میکردم که یک نفر هست که جلوی در میایستد و خوشآمد گویی میکند،ولی مرزبانان در کنگره۶۰ در کنار ایجنت واقعا دارند شعب را راهبری میکنند.
وظیفه من در هفته مرزبان یا جشنهای کنگره چیست؟
وظیفه من این است که از این عزیزان که کنگره۶۰ را به بهترین نحو راهبری میکنند قدردانی کنم. قدردانی به صورت کلامی و به صورت پاکت است. قدردانی به این صورت است که اگر من در سفر اول هستم بتوانم یک سفر خوبی داشته باشم و به رهایی که برسم، همین برای مرزبان یک کادو خوب میشود.
زمانی که مرزبان میشوم نسبت به ایحنت تجربه کمتری از زمان رهایی دارم. حتما باید یک نفر باتجربه باشد و سالیان سال در کنگره حضور داشته باشد، راهنما باشد و جایگاههای مختلف خدمتی را تجربه کرده باشد که اگر من به مشکلی برخوردم قطعا همه کارهایم را که نمیتوانم درست انجام بدهم؛ چون یک مسافری هستم که تازه آمدم مرزبان شدم، ایجنت کنار من حضور دارند و کمک من میکنند و میگویند باید چه کاری انجام بدهم و مشکل کجاست.
خب من این راهنماییها را از ایجنت میگیرم و ایجنت در واقع راهنمای مرزبانان است. شاکر خداوند هستم که در کنگره۶۰ هستم.
انسان برای دو موضوع پا به کره خاکی گذاشته است؛ آموزش و دیگری تجربه. در کنار آموزش است که من میتوانم خدمت درست را انجام دهم .
تایپ: مسافر محمدرضا و مسافر امیر
عکس: مسافر مهدی
تنظیم:مسافر محسن
«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی، اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
1188