English Version
This Site Is Available In English

این دستور جلسه روشن می کند که ؛در اموراتی که در حیطه‌ کاری من نیست و هیچ آگاهی و اطلاعی از آن ندارم، قضاوت نکنم(نمایندگی گنجعلی خان).

این دستور جلسه روشن می کند که ؛در اموراتی که در حیطه‌ کاری من نیست و هیچ آگاهی و اطلاعی از آن ندارم، قضاوت نکنم(نمایندگی گنجعلی خان).

سومین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی گنجعلی خان، با استادی مسافر آزاده راهنما، نگهبانی مسافر زهرا و دبیری مسافر فرزانه با دستور جلسه «قضاوت و جهالت»روز چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳رأس ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان آزاده هستم یک مسافر

خوشحالم که امروز این جایگاه باارزش را تجربه می‌کنم. دستور جلسه این هفته در مورد قضاوت و جهالت است.هر انسانی زمانی که به مرحله تصمیم‌گیری و انتخاب می‌رسد، یاد می‌گیرد که قضاوت را سرلوحه کارهایش قرار دهد. برای مثال از خواب که بیدار می‌شود، قضاوت می‌کند که چه لباسی بپوشد، یا اینکه هوا سرد یا گرم است، و همین‌طور یک‌سری از قضاوت‌ها که به‌صورت عادی در جریان زندگی تکرار می‌شود و مانعی ندارد.

اما منظور از دستور جلسه این هفته آن است که؛ در اموراتی که در حیطه‌ی کاری من نیست و هیچ آگاهی و اطلاعی از آن ندارم قضاوت نکنم. زمانی که مواد مخدر با انسان ازدواج می‌کند، اعتیاد به وجود می‌آید.انسان دارای یک صور آشکار و یک صور پنهان است، صور آشکار با چشم قابل رویت است. مانند چشم، گوش، دست‌وپا، اما صور پنهان با چشم قابل رویت نیست.

هر کدام از افراد مصرف‌کننده که به‌قصد درمان وارد کنگره می‌شوند، ممکن است در زندگی خود مشکلات و تجربیات تلخی داشته باشند؛ اما روحیه با نشاطی دارند، ما نباید آنها را از روی ظاهر رفتارشان قضاوت کنیم، چه‌بسا ممکن است در صور آشکار و ظاهر این افراد به نظر برسد که هیچ مشکل و گرفتاری ندارند و همیشه خوشحال هستند، درصورتی‌که این قضاوت نادرست ماست.

همه انسان‌ها در زندگی با مسائل و مشکلاتی مواجه هستند؛ اما بعضی افراد یاد می‌گیرند که چگونه آنها را با خودداری و یک سری بایدها و نبایدها حل کنند. زمانی که به‌عنوان مصرف‌کننده برای درمان اعتیاد وارد کنگره می‌شوم، شاید برای اولین‌بار با حضور در کارگاه این سؤال برایم پیش آید که چرا درمورد قضاوت با من صحبت می‌کنند؟چرا من باید مشارکت کنم و نظر خود را بیان کنم؟ اما رفته‌رفته متوجه می‌شوم با حضور در کنگره، علاوه بر اینکه با داروی OT جسم من بازسازی می‌شود، با آموزش‌هایی که در این مکان دریافت می‌کنم، روان و جهان‌بینی‌ام نیز به تعادل می‌رسد.

اگر از همان روز اول یاد بگیرم که قضاوت‌کردن کار من نیست و دوربینم روی خودم زوم باشد نه دیگران؛ آن وقت می‌توانم برای خود، خانواده و جامعه مفید باشم.اگر اینجا نتوانم آموزش‌ها را دریافت کرده، کاربردی نمایم و خود را تزکیه و پالایش کنم، قضاوت هر روز در وجودم رشد کرده و تبدیل به قاضی می‌شوم که علم و آگاهی ندارد و در این صورت مرتکب خطا می‌شوم.

وقتی شخصی به‌عنوان تازه‌وارد به کنگره می‌آید، خودش قبول می‌کند که مدت‌ها در تاریکی بوده و به‌عنوان بیمار حالش بد است و در حال نبرد درونی با خودش می‌باشد، پس با قضاوت‌ها و حرف‌های نسنجیده حال او را بدتر نکنم که باعث شود از ادامه مسیر سر باز زند.در کنگره کسی صندلی دیگری را اشغال نمی‌کند و من برای خودم یک صندلی را می‌توانم حفظ کنم، پس احترام را خودم برای خودم می‌خرم و خودم تعیین می‌کنم که به من احترام گذاشته شود یا نه.

یک شخص قاضی که در دادگاه حکم قضاوت را دارد هم ممکن است اشتباه کرده و بدون درنظرگرفتن عدالت حکم صادر کند. در کنگره یک راهنما می‌تواند رهجویش را قضاوت کند؛ زیرا به او آموزش می‌دهد و یاری می‌رساند تابه‌حال خوب برسد. اما رهجویانی که هدف آنها درمان و رسیدن به آرامش است، طبق حرمت‌ها و قوانین کنگره اجازه قضاوت یکدیگر را ندارند.

در کنگره یک سری بایدها و نبایدها، قوانین و حرمت‌ها وجود دارد که اگر آنها را رعایت کنیم، درمان شده، حال خوب و آرامش را به دست می‌آوریم.

تایپ: مسافر اختر لژیون پنجم- نمایندگی گنجعلی خان
ویرایش: مسافر فرزانه لژیون چهارم -نمایندگی گنجعلی خان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .