English Version
This Site Is Available In English

یادداشت از سی‌دی ارسال تصاویر روی جلد کتاب

یادداشت از سی‌دی ارسال تصاویر روی جلد کتاب

همسفر خدیجه
مهم نیست انسان کجا قرار دارد مهم این است که از کجا به کجا قدم می‌گذارد، هیچ جایی را نداریم که انسان در یک نقطه قرار بگیرد و همیشه شاد باشد؛ چون در هر نقطه مشغول انجام کاری است. مطالبی که در کتاب ۶۰ درجه است یک برداشت خاص نیست می‌تواند برداشت‌های متفاوتی وجود داشته باشد که هر شخصی به‌اندازه درک خود برداشت می‌کند، ما می‌توانیم برداشت‌های متفاوتی داشته باشیم هم خاص و هم عام؛ کویر هم روزی دریا بود و شنزارها مملو از آب بودند انسان هم می‌تواند از سرسبزی تبدیل به شوره‌زار شود. انسان تنها موجودی است که می‌تواند دو صفت را کنار هم داشته باشد، اختیار با خودش است می‌تواند مثل دریا باشد، می‌تواند با خودش کاری کند که تبدیل به کویر شود. وقتی انسان تبدیل به کویر شود صفات کویر را پیدا می‌کند و خدمت کویر به سایر انسان‌ها جز اینکه طوفان‌های شنی در چشمشان فروبرود یا گرما و آفتاب آنها را بسوزاند و جز ضرر و آسیب چیزی به دیگران ندارد، ولی وقتی انسان تبدیل به بحر شود همه انسان‌ها از او استفاده می‌کنند از آن هم چیزی کم نمی‌شود؛ مانند یک رودخانه که ۴ تا سطل آب از آن بردارند باز هم از آب آن کم نمی‌شود یا بارها از آن آب بردارند به‌پای درخت‌ها بریزند باز هم چیزی نمی‌شود، پس بحر یا رودخانه و دریا خیر زیادی دارند چیزی از ارزش آنها کم نمی‌شود و انسان‌هایی که تبدیل به دریا شدند مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند و همیشه استوار و مقاوم می‌ایستند. دریا را هیچ‌چیز نمی‌تواند به هم بزند؛ چون یک منبع بسیار عظیم و بزرگی است که هیچ‌چیز نمی‌تواند آن را به هم بزند؛ ولی اگر یک حوض باشی این‌طور نیست. موقعی که یک‌ذره آلودگی در حوض بریزند سریع کثیف می‌شود، آلوده می‌شود مثل بعضی از انسان‌ها که با کوچک‌ترین موضوعی یا حرفی به هم می‌ریزند. انسان‌هایی که به بحر تبدیل می‌شوند مثل باران می‌مانند هیچ‌چیز برایشان فرقی نمی‌کند همه‌جا می‌بارند و برایشان فرقی نمی‌کند دشت یا کویر باشد، آدم یا حیوان باشد، تمیز یا کثیف باشد، خوب یا بد باشد، فقیر یا ثروتمند باشد؛ چون برایشان مهم نیست آنها همه را به یک‌چشم می‌بینند.

همسفر مرضیه
این تصویر از سه قسمت تشکیل شده است قسمت اول شنزاری است که احتمالاً مقصود نقاش قرارگرفتن ما در فسق باشد، قسمت بعدی تصویر روی کتاب، دریای رحمت است و قسمت بالای تصویر وجود و قدرت خداوند که همان ایمان و تقوا و زمینه‌ساز صعود ما را نشان می‌دهد و هریک از ما به دلیل وجود اختیار در هر لحظه با اعمالمان تعیین می‌کنیم که در کدام وضعیت باشیم. پس این تصویر اشاره‌ای به وادی دهم یعنی، صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است، دارد. ماندگاری در ارزش و ضدارزش ابدی نیست و با انجام اعمالی می‌توان از فرش به عرش یا از کویر به دریا رسید و بالعکس. موج‌هایی هم در شنزار و هم در دریا به چشم می‌خورد که می‌تواند بیانگر این‌ باشد که هستی و حیات در حالت هموار و یکنواخت نیست و فردی که در ضد ارزش‌ها و سختی‌ها یا ارزش‌ها و صراط مستقیم قرار دارد دچار فراز و نشیب‌هایی می‌شود. تصویر روی جلد کتاب، نمادی از قدرت خداوند است و ساختمان الهی را برای ما شرح می‌دهد. در این تصویر وضعیتی را می‌بینیم که در طبیعت وجود ندارد؛ اما در طبیعت آدمی وجود دارد. کنار هم قرارگرفتن کویر خشک با یک منطقه خوش‌آب‌وهوا بافاصله کم چیزی است که در طبیعت پیدا نمی‌کنیم؛ اما در درون انسان فاصله بهشت و جهنم بسیار کم است و ما هر لحظه با اعمالمان تعیین وضعیت می‌کنیم که در کدام حالت باشیم. اگر کویر را نفس اماره و دریا را نفس مطمئنه در نظر بگیریم، مرز بین این دو نفس لوامه است که با سبزه‌‌های روی صخره‌ها، به تصویر کشیده شده است و این سبزه‌ها می‌تواند نماد امید و انگیزه در انسان باشد به این معنی که گاهی مشکلات و محدودیت‌ها، باعث رشد و شکوفایی می‌شود و انسان هیچ‌گاه نباید از رحمت الهی و توانایی خود ناامید باشد چرا که با تلاش می‌توان بر هر مشکلی پیروز شد. در سمت راست‌ بالای تصویر، در آنجا که انوار طلایی خورشید باعث روشنایی جهان شده، نام الله نوشته‌ شده است و این طبق آیات کلام‌الله، یعنی هرکس که در راه درست و الهی قرار بگیرد به نور و روشنایی دست پیدا خواهد کرد. شاید ابرهای سهمگین در ظاهر بتوانند؛ مانند پرده جلوی خورشید را بگیرند؛ اما در واقع نور خورشید از پس ابرها نیز قابل‌رؤیت است و هیچ‌چیزی توان مقابله با آن را ندارد. در زندگی عادی و روزمره ما نیز همین‌گونه است. ممکن است که مشکلات و گرفتاری‌ها، گاهی ما را از قدرت مطلق الله، دور کند؛ اما انسان دانا و آگاه می‌داند که خداوند بالاترین قدرت و توانا بر همهٔ امور است، روزی قطعاً ابرها کنار می‌روند و خورشید قدرت و نور خداوند متعال نمایان می‌شود. تصویر پشت جلد، نشان‌دهنده جایگاه ما بعد از درمان و رسیدن به سفر دوم است. جایگاه‌هایی مثل راهنمایی و دیگر سطوح خدمت که ما مشرف بر اوضاع و مسلط بر امر درمان اعتیاد هستیم و می‌توانیم به دیگران کمک کنیم و راهنمایی کنیم تا آتش ویرانگر اعتیاد مهار شود.

همسفر مبینا
تصویر روی جلد کتاب ۶۰ درجه زیر صفر از ۳ قسمت تشکیل شده است، قسمت پایین آن شنزار است که بیانگر قرارگرفتن انسان در سختی‌ها و ضدارزش‌ها است (اعتیاد). قسمت بعدی دریا است و در قسمت بالای صفحه وجود قدرت مطلق که باعث صعود ما است را نشان می‌دهد. با نگاه اول شاید کمی این تصاویر عجیب و غیرقابل‌باور باشند؛ ولی با قرارگرفتن در مسیر درمان و مطالعه کتاب، قابل‌درک و فهم می‌شوند. اینها تمثیلی از درون انسان است که جهانی فشرده از جهان بیرون را نشان می‌دهد انسانی که هم درونش آب است هم کویر هم کوه و هم سرسبزی و این دو سرزمین (بهشت و جهنم درونی) به‌اندازه یک تار مو با هم فاصله دارند. تصویر روی جلد، نمادی از قدرت خداوند است و ساختمان الهی را برای ما شرح می‌دهد. در این تصویر وضعیتی را می‌بینیم که در طبیعت وجود ندارد؛ اما در طبیعت آدمی وجود دارد. کنار هم قرارگرفتن کویر خشک با یک منطقه خوش‌آب‌وهوا بافاصله کم چیزی است که در طبیعت پیدا نمی‌کنیم؛ اما در درون انسان فاصله بهشت و جهنم بسیار کم است و ما هر لحظه با اعمالمان تعیین وضعیت می‌کنیم که در کدام حالت باشیم. افرادی که اعتیاد دارند در خلاف صراط مستقیم هستند و در شنزار زندگی می‌کنند؛ ولی انسان می‌تواند درون خود را به گلستان تبدیل کند و به دریا و سرسبزی برسد. پس باید تزکیه و پالایش کرد تا در صراط مستقیم حرکت کنیم. تک‌تک تصاویر کتاب ۶۰ درجه با آدم صحبت می‌کنند و به تفکر می‌اندازند اینکه چرا در ابتدا شنزار است و بعد دریا؟ این نشان می‌دهد که می‌توانیم از سختی‌ها عبور کنیم و به دریای رحمت الهی برسیم و ایمان به خدا ما را از سرمای ۶۰ درجه زیر صفر و گرمای سوزان کویر حفظ می‌کند و در نهایت به الله می‌رساند. تصویر پشت جلد کتاب نشان‌دهنده جایگاه ما بعد از درمان و رسیدن به سفر دوم است جایگاهی مثل راهنمایی و سایر خدمت‌ها. تصویر یک عقاب سفید را نشان می‌دهد که پرنده عقاب نشانه قدرت است و اشخاص توانسته‌اند از سختی‌های مسیر عبور کنند و بر مسائل خود (اعتیاد) مسلط شوند و در این راه به همنوعان خود کمک کنند و آنها را از این تاریکی بزرگ بیرون بکشند. عقابی تیزپرواز سوار بر نور به جهت فرمان برای مهارکردن آتش ویرانگر، جهان و جهان‌ها را سیر می‌کند. هر انسانی در درون خود عقابی دارد و باید یاد بگیرد که این عقاب را تعلیم دهد و برای پرواز آماده نماید. بیایید این آتش ویرانگر را مهار كنیم و آتش را تبدیل به بزرگ‌ترین پرنده نماییم.

سپاس از راهنما همسفر کبری و رهجویان گرامیشان (لژیون سوم)

ویرایش و ارسال: همسفر پریسا (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی البرز (کرج)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .