چهاردهمین جلسه از دور اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی آزادشهر با استادی مسافر محمدعلی، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر عباس با دستورجلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" در روز یکشنبه مورخ 30 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ شروع بکار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان محمدعلی هستم یک مسافر.
ابتدا از مهندس دژاکام تشکر می کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند که در آن آموزش بگیرم، درس بگیریم، پند و اندرز بگیریم و از حسن آقا نگهبان جلسه که این مسولیت را به من دادند تشکر و سپاسگزاری می کنم و همچنین از علی آقای محمدی راهنمای عزیزم که خیلی برای من زحمت کشیدند و انشالله خداوند نگهدار ایشان باشد و حسین آقای فدایی راهنمای لژیون اول سپاسگزارم که استادی این جلسه را به من سپردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. و اما دستور جلسه امروز که میگوید: باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. خداوند تنها ما انسانها را دارای فکر واندیشه و اختیار خلق کرده است و هیچ کدام از مخلوقات خداوند اینها را ندارند بجز انسان.
ما این فکر و اندیشه و اختیار را داشتیم ولی در راههای منفی و ضدارزشی و مواد مخدر استفاده کردیم، ما در دوران مصرف مواد مخدر اصلا به خودمان فکر نمیکردیم و خودمان را دوست نداشتیم و بیشتر به مواد مخدرمان فکر میکردیم و اگر هم کسی به ما به هر نحوی میگفت که خودت را بدبخت میکنی با مصرف مواد ما هیچ توجهی به آنها نمیکردیم و فقط به فکر مصرف مواد بودیم و توجه نمیکردیم که با مصرف مواد داریم خودمان را نابود می کنیم و به سیستمهای جسم خود آسیب و صدمه می زنیم. آنها میدیدند که ما داریم سقوط می کنیم و به قهقرا میرویم ولی خودما فکر نمیکردیم.خداوند این همه چیز در طبیعت برای ما آفریده که ما از طبیعت و مخلوقات الهام بگیریم، درس بگیریم، یک درخت برای اینکه ریشهاش را به آب برساند شاید با سعی و تلاش خودش سنگی که سر راهش هست را بشکافد تا ریشهاش به آب برسد، حیوانات هم برای بقا خودشان شکار میکنند، مهاجرت میکنند و ییلاق و قشلاق دارند ولی ما مصرف کنندهها همین قدر فکر نکردیم که چه بلایی سر خودمان میآوریم با مصرف مواد، و چه داستانی برای زندگی ما پیش خواهدآمد. شاید هرکدام از ما هزاران بار تابلوی کنگره ۶۰ را دیده باشیم ولی توجهی به آن نکردیم و حتی یک لحظه فکر نمیکردیم که این کنگره۶۰ چی هست و کارش چی هست.چرا؟ چون غرق در مصرف مواد بودیم و با مصرف مواد مخدر جسم خود را نابود کرده بودیم و اصلا خودما و جسم خود را دوست نداشتیم و با آنها در قهر و دشمنی بودیم و دائما با مصرف مواد به آن آسیب و صدمه میزدیم. انسان وقتی با خودش قهر کند خیلی بلاها به سر خودش میآورد که خودش هم باور ندارد و در فکر و اندیشهاش نمیگنجد که چه بلاهایی به سر خود و زندگی خودش آورده است. خدا را شکر میکنم که یکی از دوستان عزیزم من را با کنگره آشنا کرد. دیگه از مصرف مواد به بن بست رسیده بودم و دیگر از مصرف مواد چیزی متوجه نمیشدم و همهی سیستمهای بدن خود را خراب کرده بودیم و بدن ما بشدت ضعیف شده بود، تازه فهمیدم که با خودم چکار کردهام. آمدی در کنگره۶۰ خدا را شکر یک راهنمای خوبی هم نصیب ما شد و يواش يواش در کنگره با متد D.S.T که علم و روش کنگره۶۰ هست تونستیم به حال خوش نسبی دست پیدا کنیم و متوجه بشویم که چه بلایی برسر خود آورده بودیم. و رسیدن به حال خوش و درمان برای من و شما سفر اولیها زحمت و سختی دارد که باید تحملش کنیم. و سختی آن طوری نیست که قابل تحمل نباشد شاید گاهی اوقات موقع جابجایی در زمان پلههای مصرفی O.T کمی سختی برای مسافر پیش بیاید که قابل تحمل است و مشکل خاصی برای مسافران بوجود نمیآید. استاد گفتند که من تابحال ترک نکرده بودم و برای اولین بارم بود که در کنگره۶۰ ترک کردم که خیلی خوب و راحت به ترک و درمان و رهایی رسیدم و امیدوارم که قسمت تمامی سفر اولیها هم بشود. علی آقای محمدی راهنمای عزیزم همیشه در لژیون میگفت که همیشه خودتون را دوست داشته باشید چون اگر انسان خودش را دوست نداشته باشد نمیتواند دیگران را دوست داشته باشد. من اگر خودم را دوست داشتم این همه بلا و آسیب به خودم نمیزدم. ممنون از اینکه به حرفهای من گوش کردید و سپاسگزارم از شما.
تهیه گزارش : مسافر محمدرضا لژیون دوم
ارسال : مسافر علی لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
453