English Version
This Site Is Available In English

متن سی دی لحظه دشواری

متن سی دی لحظه دشواری

می گویند؛ در سر در مکتب فیثاغورس نوشته شده است، هر کس هندسه نداند، وارد نشود. ذهن انسان یا به سمت استدلال می رود، که ریاضی و هندسه و...  است، یا به سمت علوم انسانی  می رود. فیثاغورس؛ فقط معلّم ریاضیات نبود، استاد معنوّیات هم بود و شاگردانش را از میان کسانی که ریاضیات را می دانستند، انتخاب می کرد.

کلمه مهندس؛ از هندسه گرفته شده است، که کارش روی حساب و کتاب و دقیق است.

هر انسانی در حال ساختن و برنامه ریزی زندگی خود می باشد. در جایی وقتی ساختمانی فرو می ریزد، مهندس ها می آیند و بررسی می کنند و در پروژه های بعدی نکات ایمنی را رعایت می کنند. این ذهن مهندسی و استدلالی انسان است، که به دنبال دلیل بگردیم و ساختمان کج را تخریب و از نو به شکل درست بنا کنیم.

در مورد مواد نیز همین طور است، که باید ساختمان قبلی را تخریب کرده و از دوباره باز سازی کنیم. در کنگره صحبت های ما همه مهندسی می باشد. ما باید در هر شرایطی دلیل و برهان داشته باشیم. مشکلات ما فقط با تفکّر و اندیشه حل می شود. هر گاه تفکّر و اندیشه کردیم، آن گاه خداوند نیز دعاهای ما را اجابت و راه را به ما نشان خواهد داد.

با شرکت در جلسات، مشارکت ها، با نظم بودن، نا سپاس نبودن، احترام به معلّم گذاشتن و ... همه این نکات تکرار می شود، تا نقاط تفکّر ما را ذره ذره بیدار کند و از خواب بیدار شویم. هر گاه در مسائل روزانه اصول را بکار بردیم، تبدیل به انسان هایی امیدوار خواهیم شد، که حداقل  این است، که حال ما خوب خواهد شد.

کسی که دائماً زانوی غم بغل می کند، حالش خراب می شود. داشتم داشتم را فراموش کنید، حال ببینید، چه چیزی دارید، ویژگی هایی که اکنون هم دارید، با ارزش می باشد. لحظه دشواری؛ برای همه موجودات است، هیچ موجودی پیدا نمی شود، که دشواری و سختی نداشته باشد.

 

 

نکته مهم در این مبحث این است، که «لحظه دشواری در آن لحظه ،احساس نمی شود، بلکه چیزی که آن را سخت می کند، یاد آوری آن دشواری است، نتیجه اش هم این است، که ما قطعاً همه دشواری هایی داریم، که اتفّاق خواهد افتاد، ولی ما در ذهن خود مدام در حال بزرگ کردن  آن دشواری و سختی هستیم.»

مثلاً وقتی برای دو هفته دیگر چک می کشید، منتظر پاس شدن آن هستید، روزگار آدم سیاه می شود، که چطور پاس خواهد شد، اگر برگشت هم بخورد، بالاخره یک جوری پولش را جور می کردیم. راهنما می گوید،سه روز سقوط آزاد، یاد آوری آن لحظه  خیلی رهجو را اذیت می کند. در موقع سفر سرعت مناسب نمی باشد، چون نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. یک سفر اولی مدام در حال فکر این است، که ای کاش زودتر سفرم پیش می رفت، در صورتی که نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. من نمی دانستم آن زمان که بدن من چقدر زمان می خواهد، تا به تعادل برسد. الان برای شما مشخص شده است. در هر زمینه ای یک مرتبه نمی توانید عالم شوید. توانایی لازم را بدست آورید، اخلاق بهم ریخته زمان می خواهد تا درست شود. زمان تعیین می کند، که چه زمانی گندم رویش می یابد و زمان دور کردنش فرا می رسد. برای تغییرات ساختارهای انسان در سطوح مختلف باید شعبده بازی صورت بگیرد. در مصرف مواد هم همین طور است، بدن ما شامل چند میلیارد سلول است، تمام این سلول ها آغشته به مواد مخدر شده است، که قبلاً توسط مواد شبه افیونی بدن تامین می شدند، حال زمان می خواهد تا این سیستم ها راه اندازی شود، پس زمان می خواهد تا به تعادل برسند. کسی که سر خود موادش را قطع کرده است، وقتی وارد کنگره می شود، باید اول مصرف کنند تا این سلول های ویران شده به شکل تدریجی بازسازی و ترمیم شوند. چرا که با مصرف مواد همگی از گردونه حیات خارج شده اند. برای عبور از منطقه یخبندان باید آرامش  داشت و کم ترین آسیب و سر و صدایی ایجاد نشود. در کم کردن پله ها مواد مخدر کم نمی شود، چون بقّیه اش را بدن می سازد، خواب مناسب و به موقع شرط است، چون اگر در سفر اول سرعت زیاد باشد و ناجور حرکت کنیم و حماقت کنیم، از برنامه خارج می شویم.

امیدوار باشیم، با دریافت نیروی تفکّر و تعقل و ایمان به خط پایان می رسیم.

حرکت اول و روی برنامه آمدن کاری دشوار است. هر انسانی یک کتاب است. این ها نمی توانند، صفحه اول را رنگ آمیزی کنند، فقط بعضی ها می توانند، صفحه اول کتاب خود را بنویسند. 10نفر می آیند و 2 نفر می مانند و درست سفر می کنند. استادمی گوید؛ ما برای شما زمان تعیین نمی کنیم. شما با تک تک سلولهای بدن سر و کار دارید و هر کدام مواد می خواهند، استخوان بدن مواد می خواهند، مبارزه هم  از درون و هم از بیرون داریم. قرض، بدهی، غر غر شنیدن ها و.... کاری که شما می کنید، گویی 2 نفر در برابر یک لشگر نظامی هستید. بخاطر این که شما از جوانه ها حمایت کنید، کمترین کارتان این است، که مقداری آب به آن ها بدهید، به سلول های بدن هم باید کمی مواد بدهید. وقتی این کارها انجام شد، وقتی فرد به رشد رسید، باید همه ساله میوه دهد، مثل این که به درخت گردو 5 سال خدمات می دهید، بعد از آن همه ساله بار می دهد. اگر میوه زود برسد، بادهای تند شاخه هایش را می شکنند، زمان لازم است، تا به قدرت برسند، میوه با حوصله و با دقّت کم ترین آسیب را دارد.

صفحه اول کتاب باید جذّابیت داشته باشد، جوری که تا آخر کتاب جذّابیتش حفظ شود. خداوند خیلی چیزها را خلق کرده است، مثل تریاک. 

«خداوند آنچه می دهد، برای آن نیست که باید به کار گرفته شود.» خداوند؛ حاکمی چون عقل را در شما قرار  داده است، ما باید به مرتبه ای از مراحل رشد و دانایی برسیم، که بفهمیم از چه چیزی استفاده کنیم، از چه چیزی استفاده نکنیم. اتفّاقی که می افتد، این است که عقل کار خود را می کند، ولی نیروهای القاء دهنده منفی در ساختارهای انسان مداخله می کنند و انسان را از مرحله خارج می کنند.

 

نویسنده و تایپ: اعظم همسفر احمد ( لژیون چهارم )

ویرایش: لیلا همسفر رضا ( لژیون ششم )

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .